جمعه ۲۹ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۰:۰۰
قاسمعلي: جريان فرهنگي بين سينما و ادبيات وجود ندارد

جابر قاسمعلي، فيلمنامه‌نويس، معتقد است در حال حاضر جريان فرهنگي بين سينما و ادبيات وجود ندارد و متاسفانه مركزي هم براي جمع شدن نويسندگان و سينماگران نيست تا راجع به آثارشان و تعامل بين ادبيات و سينما با هم سخن بگويند./

قاسمعلي به خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، گفت: در حال حاضر رابطه  محكمي بين ادبيات و سينما وجود ندارد البته اين امر دلايل بسياري دارد كه مي‌توان به مقاومت نويسندگان داستان در حفظ تماميت اثر خودشان و عدم پرداخت حقوق مادي داستان‌نويس توسط سينماگر اشاره كرد.

وي توضيح داد: اين دلايل كه مي‌توان گسترده‌تر درباره آن صحبت كرد مواردي‌اند كه اين رابطه را ضعيف و كم‌جان كرده‌اند. نخستين نكته مقاومت نويسندگان است؛ يعني به نظر مي‌آيد به رغم اينكه همه مي‌دانند داستان و فيلمنامه دو مقوله جداگانه‌اند و فيلمنامه‌نويس در واقع خميرمايع داستان را مي‌خواهد و نه الزاما جزييات را، نويسنده در حفظ تماميت اثرش اصرار دارد. اين در حالي است كه يك اثر داستاني تا زماني كه تبديل به فيلم و فيلمنامه شود، تغيير و دگرديسي بسياري در آن صورت مي‌پذيرد.

قاسمعلي افزود:‌ حتي ممكن است سينماگر از داستان انتخاب شده فقط به يك شخصيت آن بسنده كند يا به يك خط داستان، ولي در طرح و پرداخت آن مسير ديگري بپيمايد. در واقع جوهره وجودي اقتباس ادبي به اين معنا نيست كه سينماگر بايد به طور كامل به داستان وفادار باشد. 

وي ادامه داد: نكته دوم كه به كمرنگ شدن رابطه سينما و ادبيات دامن مي‌زند، پرداخت حقوق مادي داستان‌نويس است كه اين اتفاق معمولا با مقاومتي از سوي تهيه‌كننده روبرو مي‌شود.

قاسمعلي در توضيح بيشتر گفت: تهيه‌كننده خصوصي و دولتي يك مبلغ و رديف مالي براي فيلمنامه و داستان در نظر مي‌گيرند و براي آنها اهميتي ندارد كه داستان را از فيلمنامه جدا كنند در حالي كه اين دو  حرفه، دو حيطه كاري جداگانه دارند.

وي با بيان اينكه فيلمنامه‌نويسان دو كار را توامان انجام مي‌دهند يعني هم داستان‌پردازي مي‌كنند هم فيلمنامه‌نويسي، ولي يك دستمزد دريافت مي‌كنند، گفت: تهيه كننده خصوصي يا دولتي به دليل اينكه به لحاظ تاريخي اين دو حيطه را از هم جدا نكرده است، يك دستمزد براي فيلمنامه‌نويس در نظر مي‌گيرد.

قاسمعلي معتقد است، وجود مستقل چيزي به نام داستان براي تهيه‌كننده اهميتي ندارد و او داستان را درون فيلمنامه مي‌بيند و تا مادامي كه اين دو حيطه از هم جدا نشوند، بحث حقوقي و مالي فيلمنامه‌نويس و داستان‌نويس مغشوش خواهد ماند.

وي در ادامه گفت: ادبيات داستاني پيش از هر چيزي بايد به تفاوت جوهرين خودش و سينما واقف باشد يعني آگاهانه بداند سينما يك مقوله و ادبيات مقوله ديگري است. نويسنده داستان وقتي آثارش را تمام مي‌كند كارش با آن قصه تمام شده ولي وقتي فيلمنامه‌نويس وارد قصه مي‌شود، كار جديدي از ابتدا بايد آغاز شود و تازه، جنس كاري كه انجام مي‌شود همان كاري نيست كه داستان‌نويس انجام داده است.

قاسمعلي داستان‌نويسي را يك هنر دانست و فيلمنامه‌نويسي را يك فن و تكنيك و افزود: در مواردي كار فيلمنامه‌نويس هم به يك كار هنرمندانه تبديل مي‌شود.

وي به مقايسه پيوندهاي ادبي و اقتباس‌ در ديگر كشور‌ها پرداخت و توضيح داد: اقتباس در خارج از ايران دچار پيوند محكمي است به دليل آنكه در بين هنرمندان خارجي جايگاه تعريف شده‌اي بين سينما و ادبيات وجود دارد و سينماگران فيلمنامه‌نويس را يك «فن سالار» مي‌دانند.

قاسمعلي گفت: تهيه‌كننده خارجي براي جايگاه داستان‌نويس و فيلمنامه‌نويس تفاوت قايل است؛ بنابراين هم به لحاظ حقوق معنوي هم به لحاظ حقوق مادي اين دو حوزه را از هم تفكيك مي‌كند. يك تهيه‌كننده خارجي دستمزد داستان‌نويس را كامل مي‌پردازد و اثر را مي‌خرد و به فيلمنامه‌نويس براي تبديل به فيلم تحويل مي‌دهد.

وي افزود: در ايران چه قبل و چه بعد از انقلاب تلاش‌هاي پراكنده‌اي در زمينه اقتباس صورت گرفته كه منجر به خلق آثار ماندگاري شده است.

به اعتقاد قاسمعلي، در حال حاضر جريان فرهنگي بين سينما و ادبيات وجود ندارد و متاسفانه مركزي هم براي جمع شدن نويسندگان و سينماگران نيست تا راجع به آثارشان و تعامل بين ادبيات و سينما با هم سخن بگويند. 

« گرگ و ميش»، «روانی»، «موش»، «نرگس»، «باران عشق»،  «طلسم شدگان» و «راه شب» ازجمله فيلمنامه‌هاي قاسمعلي اند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط