هیات داوران برترین رمان های ماه کشور آلمان لیست 10 رمان برگزیده ماه جولای را منتشر کرد. در این فهرست رمانی از «پیره میکون» نویسنده فرانسوی با نام «گرانده بوینه» در صدر جاي گرفته است._
«پیره میکون» متولد 28 مارس 1945 است. مادرش معلم بود و پدرش زمانی که وی تنها دو سال سن داشت خانواده را ترک کرد و او نزد والدین مادرش رشد کرد. بعدها در رشته ادبیات تحصیل کرد و در سال 1983 نخستین نوشته ادبی خود را در یک نشریه به چاپ رساند. او برای چاپ نخستین رمانش با نام «زندگی کوچک» جایزه فرهنگی فرانسه در سال 1984 را دریافت کرد و پس از آن درسال 2002 برای رمان «جسم پادشاه» جایزه «دسامبر» و در سال 2009 برای رمان «یازده» جایزه رمان آکادمی فرانسه را دریافت کرد. در سال 2010 این نویسنده با جایزه «پترارسا» آلمان مورد قدرداني قرار گرفت.
دیگر رمان های منتخب این ماه به شرح زیر هستند.
«هوبالالا؛ در جستجوی ژوآئو ژیلبرتو» نوشته مارک فیشر
«مارک فیشر» در 23 آوریل 1970 در هامبورگ متولد شد و 2 آوریل 2011 در برلین درگذشت. این نویسنده و روزنامهنگار در طول حیات ادبی خود برای نشریاتی همچون اشپیگل، اشترن، تمپو و زوددویچه فعالیت کرد و سه کتاب نیز به چاپ رساند. اما در 2 آوریل 2011 در حالی که 40 سال سن داشت درست پیش از انتشار کتاب «هوبالالا؛ در جستجوی ژوآئو ژیلبرتو» چشم از جهان فروبست.
رمان «هوبالالا؛ در جستجوی یوآئو گیلبرتو» در 199 صفحه در انتشارات «راگنر و برنهارد» منتشر شده است. نویسنده در این کتاب خود با ملودی اشتیاقی در قلبش به جستجوی « ژوآئو ژیلبرتو» آهنگساز و خواننده مشهور آرژانتینی متولد 10 ژوئن 1931 میپردازد. «یک نوع بت»، «شکارچی» و «سوالهايی که ما باید از والدین خود بپرسیم» سه کتاب دیگر این نویسنده است که در سال های 2001 ، 2002 و 2010 منتشر شده اند.
«تهاجم شخصی» نوشته آنا کیم
«آنا کیم» متولد 1977 در «دای جون» در کره جنوبی است. او در سال 1979 همراه خانوادهاش به آلمان مهاجرت کرد،چون به پدرش سمت پروفسوری افتخاری اهدا شده بود. او در سال های 1995 تا 2000 در رشتههای فلسفه وعلم تاتر در دانشگاه وین تحصیل کرد و پس از آن به انتشار متنهای خود در نشریات ، روزنامهها و گلچین ها پرداخت. رمان «عصر یخ زده» منتشر شده به سال 2008 و داستان «رد تصاویر» منتشر شده به سال 2004 از جمله آثار این نویسنده است و بورسیه دولتی اتریش برای ادبیات در سال 2009، بورسیه الیاس کانتی 2009 و جایزه حمایتی برای ادبیات جمهوری اتریش از جمله قدرداني هاي ادبی اهدایی به این نویسنده است.«آنا کیم» به تناوب در شهرهای وین و کوزوو زندگی می کند.
کتاب «تهاجم شخصی» یک گزارش مقاله گونه در مورد منطقه گرینلند در دانمارک و داستان خساراتی است که دولت دانمارک به مردم این جزیره زده است. تلاشی که طی آن دولت دانمارک در نظر دارد تا مردم این منطقه موسوم به اسکیموهای «اینویت» هویتشان را کنار بگذارند. گرینلند در قرن 18 مستعمره دانمارک بود. این جزیره اگرچه هنوز بخشی از پادشاهی دانمارک به شمار میآید اما از سال ۱۹۷۹ به خودگردانی رسیدهاست.
«خورشید سیاه می تابد» نوشته آلبرت اوسترمایر
«آلبرت اوسترمایر» نویسنده آلمانی، متولد 30 نوامبر 1967 در مونیخ است. او در سن 16 سالگی عشق خود به ادبیات را کشف و بعدها در دانشگاه لودویگ ماکسیمیلیان شهر مونیخ در رشته زبانشناسی تحصیل کرد. او نخستین مجموعه شعر خود را در سال 1988 منتشر و دو سال بعد بورس ادبیات شهر مونیخ را دریافت کرد. از آن زمان به بعد «اوسترمایر» به فعالیت درعرصه نویسندگی تاتر میپردازد.
رمان «خورشید سیاه می تابد» که در 288 صفحه در انتشارات سورکمپ منتشر شده دومین رمانی است که نویسنده در آن به معضلات اجتماعی و اخلاقی می پردازد. این کتاب داستان مرد جوانی است که در یک مدرسه شبانه روزی کاتولیک در بایرن رشد و در همان مکان زندگیاش را به سمت و سوی شاعر یا نویسنده شدن متمرکز می کند. اما او باید بین مرگ حتمی یا یک زندگی نامشخص تصمیم گیری کند.
«یک امریکایی» نوشته هنری راث
«هنری راث» در 8 فوریه 1906 در استانیسلاو در اتریش – مجارستان متولد شد و 13 اکتبر 1995 در نیومکزیکو درگذشت. او كه رمانشناس و نویسنده داستانهای کوتاه بود، در سال 1934 نخستین رمانش را با نام «آن را خواب قلمداد کن» منتشر کرد که موضوع آن توصیف کودکی یک پسربچه مهاجر در نیویورک است و بخش هایی از زندگی خود نویسنده را به تفسیر می کشد. این کتاب در این ژانر یک شاهکار قرن 20 به شمار می رود.
این نویسنده شش دهه با ممنوعیت نوشتن روبهرو بود تا آن که در سن 80 سالگی و پس از مرگ همسرش به کار نوشتن بازگشت و هزاران صفحه دست نوشته را به رشته تحریر درآورد که این دست نوشته ها بعدها در یک سری رمان چهار جلدی منتشر شد. رمان «یک آمریکایی» که با ترجمه «هایده زومر» در 448 صفحه در انتشارات هوفمان و کمپ منتشر شده در حقیقت یک پایان بینظیر برای آثار ادبی این نویسنده است که در آن «راث» نه تنها زندگی سی ساله اش در آمریکا را دیگر بار جان می بخشد بلکه از زندگی خانوادگیاش با «موریل پارکر» پیانیست و آهنگساز نیز بنای یادبودی میسازد.
«رادیو خانوادگی» نوشته اینگبورگ باخمن
«اینگبورگ باخمن» نویسنده مشهور اتریشی متولد 25 ژوئن 1926 در کلاگنفورت و درگذشته به تاريخ 17 اکتبر 1973 در رم است. او از برجستهترین نویسندگان و شعرای آلمانی زبان قرن 20 است که آثارش مشتمل بر رمانها، متن های کوتاه ، شعرها و ترجمه آثار ادبی از زبان ایتالیایی است. کشور اتریش از سال 1964 یک جایزه ادبی همنام با این نویسنده مطرح را اهدا می کند.
رمان «رادیو خانوادگی» که در 411 صفحه در انتشارات سورکمپ منتشر شده یک متن رادیویی از اینگبورگ باخمن متعلق به سال 1951 تا 1953 در مورد یک خانواده اتریشی به نام «فلوریانی» است. در پاییز 1951 بانویی که همان اینگبورگ باخمن است وارد وین میشود و در عرض دو سال با برنامه های سرگرم کننده خود طوری بر شبکه رادیویی «فلوریانی» تاثیر می گذارد که آن را به معروفترین و محبوبترین فرستنده رادیویی دوران پس از جنگ تبدیل می کند...
«سوراخ کردن تخته های محکم؛ 133 داستان سیاسی» نوشته الکساندر کلوگه
رمان «سوراخ کردن تخته های محکم؛ 133 داستان سیاسی» نوشته «الکساندر کلوگه» نویسنده آلمانی متولد 14 فوریه 1932 در «هالبر اشتات» است که در 336 صفحه در انتشارات سورکمپ منتشر شده است. سال 1919 بود که «مکس وبر» سخنرانی تاریخی خود با عنوان «سیاست به عنوان شغل» را ایراد کرد. از آن زمان تا کنون جمله «سوراخ کردن آرام تخته های سفت» به یک ضربالمثل تبدیل شد. «کلوگه» بار دیگر از این عبارت استفاده ميكند. او حول محتواهای خود میگردد و داستانها و آیندهاش را مورد آزمایش قرار میدهد و در این مسیر از عناصر ادبی استفاده می کند.
«الکساندر کلوگه» که در رشته های حقوق، تاریخ و موسیقی کلیسایی در ماربورگ و فرانکفورت ام ماین تحصیل کرده علاوه بر موفقیت در عرصه نویسندگی یک فیلمساز موفق به شمار میرود که جوایز بسیاری از جمله جایزه افتخاری فیلم کشور آلمان در سال 2008 را در کارنامه خود به ثبت رسانده است.
«در زیباترین حالت» نوشته آنگلا کراوس
«آنگلا کراوس» نویسنده آلمانی متولد 2 می 1950 در چمنیتس است. او از سال 1981 به عنوان نویسنده آزاد درلایپزیک زندگی میکند. وی عضو مرکز قلم آلمان و آکادمی هنر زاکسن و آکادمی علوم وادبیات ماینتس است. کتاب های او تا کنون بارها تقدیر شده که جایزه اینگبورگ باخمن 1998 ، جایزه ادبی برلین و مدال بوبروفسکی در سال 1996 و جایزه «هرمان لنتس» در سال 2007 از جمله آن هاست. در این کتاب نویسنده دنبال چیزی است که میتواند در بدترین موارد نجات دهنده باشد. چیزی که می تواند زیباترین حالت باشد. چیزی که عشق نام دارد.
«رآکتور» نوشته الیزابت فیلهول
«الیزابت فیلهول» رمان نویس فرانسوی متولد 21 می 1965 است. او تحصیلکرده رشته اقتصاد و نخستین رمانش را در سال 2010 با عنوان «مرکز» درباره کارگران وقت در صنعت اتمی فرانسه، منتشر کرد. رمان «رآکتور» دومین رمان این نویسنده و اقتصاددان است که در 128 صفحه در انتشارات «ادیشن ناتیلوس» با ترجمه «کورنلیا وند» منتشر شده است.
در اين رمان سه تن از کارکنان یک نیروگاه اتمی دست به خودکشی میزنند که یکی از آن ها «لوییک» دوست صمیمی «یان» است. «یان» یک کارگر روزمزد است که برای کار کردن به راکتورهای مختلف سر میزند. شغل او این است که نیروگاه های اتمی را سرویس کند که بسیار نیز پر مخاطره است. از دیگر سو کارگران نیروگاه هستهای نیز در معرض خطرات زیادی هستند. در این رمان راکتور اتمی نماد یک جامعه است. این اثر ادبی در فرانسه با استقبال فراوان مطبوعات روبهرو شد و جایزه فرهنگی «تلراما» فرانسه را کسب کرد.
«شامگاه» نوشته پتر کورتسک
این رمان که انتشارات «اشترومفلد» آن را در 1022 صفحه منتشر کرده در یک آخر هفته طولانی فصل پاییز در سال 1982 در فرانکفورت – اشرشایم روایت می شود. راوی این داستان همراه همسر و فرزندش دوستانی را ملاقات میکند. احتمالا این آخرین تعطيلات آخر هفته پیش از سفر دوستانش به جنوب فرانسه است. راوی خسته است. میخواهد بخوابد، اما نمی تواند. زیرا باید داستان یک سفر دور و دراز را روایت کند و ما او را در سرزمین کودکیاش همراهی می کنیم؛ در «اوبر هسن» از زمان جنگ تا هفتاد سالگیاش. او به روایت بخشهای گوناگون دوران های زمانی موجود در این داستان می پردازد.
«پتر کورتسک» در سال 1943 در «بوهمن» متولد شد و به عنوان يك کودک پناهنده در «اشتاوفنبرگ» رشد کرد. او از سال 1970 سالیان درازی را در فرانکفورت آم ماین سپری کرد و امروزه به تناوب در جنوب فرانسه و فرانکفورت زندگی میکند. او تا امروز جوایز و بورس های متعددی کسب کرده که جایزه آلفرد دوبلین سال 1991، جایزه هانس اریش نوساک سال 2000 ، جایزه نویسنده شهر «برگن» 2000/2001 و جایزه گئورگ کریستوف لیشتن برگ در سال 2008 از جمله آن هاست.
نظر شما