كتاب «دو چشم ناتمام؛ قاسم و عبدالله(ع) چشمان امام حسن(ع)» نوشته محبوبه زارع از سوي موسسه بوستان كتاب تجديد چاپ شد.*
مجموعه «قهرمانان كوچك كربلا» به معرفى شخصيتهاى كوچك حادثه كربلا از جمله امام باقر(ع)، قاسمبن حسن، عبداللّهبن حسن، طفلان مسلم، علىاصغر و رقيه(عليهمالسلام) اختصاص دارد و با بيانى عاطفى، تصويرهايى از آن واقعه بزرگ را بهگونهاى ملموس در برابر مخاطبان نوجوان خود تبيين ميكند.
در اين اثر بهطور اختصاصي به تبيين زندگي و نحوه شهادت دو جگرگوشه سبط اكبر، يعني حضرت قاسم و عبداللهبن حسن مجتبي(ع) در قالب «پنج تماشا» توجه شده است.
شناسنامه قاسمبن الحسن(ع):
نام: قاسم
نام پدر: امام حسن(ع)
نام مادر: رمله (معروف به ام ابیبکر)
تاریخ ولادت: اوائل سال 48 هجری قمری [طبق محاسبه مؤلف كتاب]
مدت عمر: 13 سال (بعضی سن او را 14 سال هم نوشتهاند)
تاریخ شهادت: عاشورای سال 61 هجری قمری در کربلا
قاتل: عمروبن سعد(نفیل) ازدی
محل دفن: کربلای معلی
حضرت قاسم(ع) فرزند امام حسن مجتبی(ع) است و مادرش رمله نام دارد. مرحوم شیخ مفید، سه نفر از فرزندان امام حسن(ع) را نام برده که در کربلا به شهادت رسیدهاند که عبارتند از: قاسم، ابوبکر و عبدالله. مرحوم محدث قمی نيز فرزند دیگری بنام عبیدالله نیز یاد کرده است که او نیز در کربلا شهید شد.
حضرت قاسم(ع) نوجوانی بود که هنوز به سن بلوغ نرسیده بود. او دو ساله بود که پدرش شهید شد و در مهد تربیت حسینی بزرگ شد و آن روح بلند و همت عالی در این جوان هاشمی، اثری عمیق گذاشت و با این که در واقعه کربلا، نوجوانی کم سن و سال بود، اما وقتی به میدان رفت بر خلاف انتظار لشکریان دشمن، شهامت و دلیرانه جنگید و بر قلب دشمن تاخت تا این که بر او حمله کرد. شهادت حضرت قاسم(ع) در سال 61 هجری قمری رخ داد و آنطور که سن آن حضرت را 13 سال نوشتهاند، تاریخ ولادت ایشان را میتوان اوائل سال 48 هجری قمری تخمین زد.
درباره نحوه شهادت قاسم(ع) در روز کربلا در كتابهاي مقتل آمده است: شب عاشورا، امام حسین(ع) به اصحاب فرمود: :فردا، همه شما کشته خواهید شد، قاسم(ع) نزد عمویش آمد و عرض کرد: عمو جان من هم فردا کشته خواهم شد؟ امام او را به سینهاش چسباند و فرمود: مرگ در نظر تو چگونه است؟ قاسم(ع) جواب داد: از عسل شیرینتر است.
امام به او فرمود: تو بعد از بلایی عظیم کشته میشوی و عبدالله شیرخوار هم شهید میشود. روز عاشورا قاسم(ع) خود را آماده جنگ کرد و به حضور امام حسین(ع) آمد تا از او اجازه جهاد بگیرد، امام او را در آغوش گرفت و مدتی با هم گریه کردند، سپس قاسم(ع) اجازه طلبید ولي امام به او اجازه نداد. هرچه آن امامزاده بزرگوار در اجازه جهاد، اصرار میکرد، حضرت مضایقه میفرمود تا آنکه بر پای عموی خود افتاد و چندان بر آن بوسه زد و گریست تا از امام اجازه گرفت. و بعضي از سيره نويسان و ارباب مقاتل گفتهاند كه قاسم(ع) نامهاي به خط امام حسن(ع) را به عموي خود نشان داده و اذن گرفته است. (الله اعلم).»
بعضی نقل میکنند که امام حسین(ع) هنگام روانه کردن قاسم(ع) به میدان، عمامهاش را دو نصف کرد؛ نیمی از آن را مانند کفن بر تن قاسم(ع) پوشاند و نیمی دیگر را بر سر قاسم(ع) بست. شاید این که در سخن حمیدبن مسلم، چهره قاسم(ع) به نیمه قرص ماه تعبیر شده، از اینرو بوده است که پارچه عمامه، نیمی از صورت او را پوشانده بود. آنگاه حضرت قاسم(ع) به سوی میدان رفت و در حالیکه اشک بر گونههای مبارکش روان بود، فرمود: «اگر مرا نمیشناسید، من قاسم پسر حسن(ع) و نوه پیامبر(ص) هستم که برگزیدهای از سوی خداوند است، این عمویم حسین(ع) است که مانند اسیران، گروگان گرفته شده و در بین مردم گرفتار شده است. خدا این مردم را از باران رحمتش سیراب نسازد.» سپس کارزار سختی كرد، بهطوری که با آن کمی سن، تعدادی از دشمنان را کشت.
حمیدبن مسلم نقل میکند: «پسری را دیدم که برای جنگ از خیمهها بیرون آمد، گویی رخسارش همچون پاره ماه بود، شمشیری در دست و پیراهن و شلواری بر تن و نعلینی در پای خود داشت که بند یکی از آنها پاره شده بود و فراموش نمیکنم که بند نعلین چپش بود...»
عبداللهبنالحسن(ع):
مادر عبداللهبنالحسن(ع)، دختر شليلبن عبدالله بجلي است. عبداللهبنالحسن(ع) در روز عاشورا 11 ساله بود و امام حسين(ع) نگهداري او را به خواهرش زينب(س) سپرد. عبدالله چون عمويش حسين(ع) را در محاصره دشمن ديد، به سوي امام آمد تا به عموي خود كمك كند. در آن هنگام، بحربن كعب با شمشير به سوي حسين(ع) حملهور شد. عبدالله گفت: «اي پسر خبيث! آيا عمويم را ميكشي؟» بحربن كعب با شمشير به او ضربهاي زد. عبدالله چون خواست با دستش جلوي ضربه شمشير را بگيرد، شمشير دستش را تا پوست قطع كرد و دست عبدالله آويزان شد. امام حسين(ع) كه چنين ديد، او را گرفته، به سينه چسبانيد و فرمود: «فرزند برادرم! بر آنچه بر سرت آمده، صبر كن و آن را خير بهحساب آور؛ خدا تو را به پدران صالحت؛ به رسولالله(ص) و عليبن ابيطالب(ع) و حسنبن علي(ع) ملحق خواهد كرد.» عبدالله(ع) پس از لحظاتي بر روي سينه امام حسين(ع) جان داد.
از ديگر آثار اين نويسنده ديني ميتوان به كتابهاي «یک بال و دو پرنده»، «دریا، طوفان، تلاطم، پنجرهای به آفاق شخصیت شگفت امام حسن مجتبی(ع)»، «آلبوم عاشورا، انعکاسی از لحظههای حماسهآفریني سیدالشهداء(ع)»، «قاصدک کربلا، حضرت رقیه(س)»، «باغ سیب، درخت شکیب، هفتاد و دو شاخه از درخت یادگار عاشورا امام زینالعابدین(ع)» و كتاب «ستاره غربت، محمدبن علی(ع)، تنها ستاره امامت که در کودکی در عاشورا درخشید» اشاره كرد.
چاپ پنجم كتاب «دو چشم ناتمام (قاسم و عبدالله(ع) چشمان امام حسن(ع)» با شمارگان 2000 نسخه،در 68 صفحه و بهاي 18000 ريال راهي بازار نشر شده است.
نظر شما