دوشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۰ - ۱۲:۴۴
مريم اسلامی: شعر نوجوان، عميق و معناگراست

مريم اسلامي، شاعر حوزه‌ي نوجوان، معتقد است نشانه‌ها در شعر نوجوان فضا و زبان شعر را غني مي‌كنند؛ نشانه‌هايي كه برگرفته از طبيعت، حيوانات، نشانه‌هاي ريشه‌دار در فرهنگ و مذهب است.

ايبنا نوجوان: مريم اسلامي درباره‌ي ويژگي‌هاي شعر نوجوان در مقايسه با شعر كودك گفت: شعر نوجوان داراي قالب‌هاي متعددتري است كه قصيده، غزل، مثنوي، رباعي، شعر نيمايي و شعر سپيد را شامل مي‌شود.

او افزود: در شعر نوجوان، مفهوم آهنگين بودن كلام فراتر از موسيقي بيروني و حاشيه‌اي است. اين نوع شعر از موسيقي دروني بهره مي‌برد.

شاعر «ماه تولد تو» گفت: نشانه‌ها در شعر نوجوان فضا و زبان شعر را غني مي‌كنند؛ نشانه‌هايي كه برگرفته از طبيعت، حيوانات، نشانه‌هاي ريشه‌دار در فرهنگ و مذهب و نشانه‌هاي آشنايي‌زدا هستند كه متعلق به زندگي امروزي است.

اسلامي ادامه داد: مضمون در شعر نوجوان گستره‌ي بيش‌تري در مقايسه با شعر كودك دارد. در شعر نوجوان، مضمون‌هاي تنهايي، عشق‌، آزادي و نمادپردازي ديده مي‌شود. در شعر نوجوان انديشه در لايه‌هاي عميق‌تري نسبت به شعر كودك وجود دارد كه گاه رنگ و بوي اجتماعي به خود مي‌گيرد. 

خانم شاعر، با اشاره به اين‌كه در دوران نوجواني‌اش به منابع ادبيات كهن مانند ديوان حافظ، گلستان و بوستان سعدي و از آثار معاصر به شعرهاي سهراب سپهري و ... دسترسي داشته است، گفت: به دليل اين‌كه دوران نوجواني خود را در استان خراسان گذرانده‌ام، كم‌تر به آثار حوزه‌ي كودك و نوجوان دسترسي داشتم و اگر هم آثاري بود، به دست من نمي‌رسيد. به همين دليل شعرهايي كه مي‌خواندم بيش‌تر در حوزه‌ي بزرگ‌سال بودند.

اين شاعر حوزه‌ي كودك و نوجوان گفت: از كودكي طبع شعر داشتم و شعرهاي‌ عاميانه را به سليقه‌ي خودم عوض مي‌كردم؛ اما در دوران نوجواني قطعه‌هاي ادبي مي‌نوشتم كه در زنگ ادبيات خيلي جلب توجه مي‌كرد، به‌گونه‌اي كه هر هفته در كلاس انشا چيزي مي‌خواندم اما شعر حرفه‌اي را از زمان دانشگاه پي گرفتم و براي نخستين‌بار در آن دوران چيزي با قالب مشخص يك شعر نوشتم. 

او ادامه داد: ابتدا شعر بزرگ‌سال كار مي‌كردم و اكنون حدود 8 سال است كه در حوزه‌ي كودك و نوجوان كار مي‌كنم. در واقع از زماني كه وارد كانون شدم با كتاب‌هاي شعر كودك و نوجوان آشنا شدم.
او يكي از شعر‌هايش را نيز به ايبنا نوجواني‌ها هديه كرد كه آن را باهم مي‌خوانيم: 
«تكه‌ي ذغال گفت: قار قار
از ميان آتش اجاق
پرتقال گفت: جيك جيك
از ميان ظرف ميوه‌ي اتاق
خانه با صداي خاطرات دانه و درخت
گرم شد، بهار شد
صندلي شكوفه داد
دختري كه روي آن نشسته بود
سار شد
»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها