جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ - ۰۹:۱۶
وحید آقاپور و مطالعه کتاب‌های تربیت کودک

وحید آقاپور گفت: به‌عنوان کسی که از کودکی با کتاب مانوس شده‌ام، فکر می‌کنم هیچ چیزی برای تشویق به مطالعه، بهتر و موثرتر از اینکه فرزندان، پدر و مادر خودشان را در حال مطالعه ببینند؛ نیست. اگر والدین دغدغه مطالعه و کتاب خواندن داشته باشند، فرزندان، این رفتار نهادینه شده را در محیط خانه می‌بینند و برای آن‌ها هم جا افتاده می‌شود.

سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): وحید آقاپور بازیگر سینما و تلویزیون یکی از سرگرمی‌های مفید برای خود را کتاب خواندن می‌داند. این بازیگر معتقد است مطالعه احساس مفید بودن و باعث مفید واقع شدن وقتم را به او می‌دهد. در ۱۰ ساله اخیر، با گسترش و فراگیر شدن فضای مجازی، مطالعهبه شکل کلاسیک و رجوع به نسخه فیزیکی کتاب کمتر شده است، این بازیگر معتقد است؛ بخشی از فعالیت در فضای مجازی مطالعه محسوب می‌شود. یعنی وقتی مطلبی را می‌خوانیم و درباره‌اش نظر می‌دهیم، همه این‌ها ذیل مطالعه محسوب می‌شود.

در ادامه به مناسبت هفته کتاب ۱۴۰۳ پیشنهادات وحید آقاپور را برای مطالعه و نحوه مطالعه می‌خوانیم.

- اگر بخواهید ۲ کتاب به مخاطبان پیشنهاد کنید؛ آن دو کتاب چیست؟
فکر می‌کنم مشترک‌ترین حوزه مطالعاتی در اقشار مختلف مردم، حیطه ادبیات داستانی است و این حوزه، شاید مخرج مشترک مطالعه گروه‌های مختلف جامعه باشد. بنابراین ترجیح می‌دهم معرفی اول در این حوزه باشد. من یکی از علاقه‌مندان آثار گلی ترقی هستم، او از داستان‌نویس‌های خوب کشورمان است که در سال‌های اخیر بنا بر اخبار، اوضاع سلامتیش خوب نیست و در کشور هم حضور ندارد. من با آثارش خاطره‌های شیرینی دارم. کتاب «خاطره‌های پراکنده» ترقی را برای مخاطبان پیشنهاد می‌کنم که انتشارات نیلوفر به چاپ رسانده است. این کتاب یک مجموعه داستانی است که قصه‌هایش برگرفته از زندگی خود خانم ترقی است. خاطره‌های بسیار شیرین و خاطره‌انگیزی هستند و ما را به دوره‌ای از تاریخ، حدود ۶۰ سال پیش می‌برد.
اگر بخواهم این کتاب را توصیف کنم، تصویر تفریحات و بازی‌های کودکانه کودکانی که در دهه ۳۰ در تهران بزرگ شده‌اند، میهمانی‌هایی که آن‌ها رفته‌اند، بازی‌هایی که داشته‌اند، محله‌هایی که آن‌ها سر زده‌اند، دلخوری‌ها و خوشحالی‌هایی که آن‌ها در جمع‌هایشان داشته‌اند، حال‌و هوای یک روز زمستانی در دهه ۳۰ چه شکلی بوده است، توصیف پدر و مادرها و بزرگترهایی که در آن دهه زندگی می‌کرده‌اند و شکل رابطه‌هایشان با بچه‌ها، مقولاتی است که با هنرمندی فراوان و با یک تخیل شاعرانه زیبا در این کتاب به تصویر کشیده شده است. چون من حس خوبی از خواندن این کتاب داشته‌ام و برایم شیرین بوده است، پیشنهاد می‌کنم؛ دوستانی که این کتاب را نخوانده‌اند، حتماً مطالعه کنند.

- کتاب دوم را در چه حوزه‌ای به ما معرفی می‌کنید؟
کتاب دوم را در حوزه جامعه‌شناسی معرفی می‌کنم. این کتاب را بیش از ۲۰ سال پیش خواندم. کتاب «ما چگونه ما شدیم» نوشته صادق زیباکلام که انتشارات روزنه آن را به چاپ رسانده است. این کتاب درباره ریشه‌یابی علل عقب‌ماندگی در ایران است که یک نگاه جامعه‌شناسانه توصیفی علمی دارد و تاریخ حدوداً ۲۰۰ ساله ما در ایران را مورد بررسی قرار می‌دهد.به کسانی که موضوع تاریخ معاصر و نگاه جامعه‌شناسانه به تاریخ برای‌شان اهمیت دارد، این کتاب را برای مطالعه پیشنهاد می‌دهم. کتاب «ما چگونه ما شدیم» از تاریخ ۱۲۰۰ هجری دوره صفویه شروع می‌شود و به بررسی شخصیت‌هایی که دغدغه اصلاح جامعه و برطرف کردن ضعف‌ها، انحراف‌ها و بطور خلاصه کسانی که در جامعه ایران مُصلح بوده‌اند، پرداخته است. اندیشه‌های و دغدغه‌های آن‌ها، سرانجام آن‌ها، علل اینکه چرا بسیاری از کارهایشان به نتیجه نرسید و چه ویژگی‌هایی در جامعه وجود داشت که مانع پیشرفت و بهبود اوضاع می‌شد، در این کتاب مورد بررسی قرار گرفته است. شاید قسمت‌هایی از کتاب تلخ باشد اما ما به عنوان یک انسان دغدغه‌مند که نگاه اجتماعی داریم باید با این تلخی‌ها نیز مواجه شویم و درباره‌اش مطالعه کنیم.

-مطالعات شما در حال حاضر چگونه است؟
من در گذشته‌های دور مطالعه بیشتری داشته‌ام، اما در سال‌های اخیر به‌واسطه پدر شدنم؛ مسئولیت‌های جدیدی برایم قرار داده شده، که روی مدیریت زمانم باید تجدیدنظرهایی می‌کردم اما در کل سعی می‌کنم ماهی حداقل یک کتاب را مطالعه کنم. مطالعات من در ۲ حوزه نسبت به حوزه‌های دیگر بیشتر است. اول حوزه ادبیات نمایشی و کتاب تئوریک تئاتر که مربوط به رشته خودم است، دوم حوزه تربیت کودک که بعد از پدر شدنم برایم دغدغه شد. کتاب‌هایی که کارشناسان در حوزه تعلیم و تربیت کودک توصیه می‌کنند به اندازه‌ای که فرصت دارم حتماً مطالعه می‌کنم. در کنار این ۲ حوزه چیزی که برایم هم شیرین است و هم تفریح، ادبیات داستانی است.

- چطور می‌توان عادت کتابخوانی را به کودکان آموزش داد؟
من به عنوان کسی که از کودکی با کتاب مانوس شده‌ام، فکر می‌کنم هیچ چیزی برای تشویق به مطالعه بهتر و موثرتر از اینکه فرزندان، پدر و مادر خودشان را در حال مطالعه ببینند نیست. یک جمله‌ای در تربیت وجود دارد که می‌گوید: «فرزندهای ما چیزی نمی‌شوند که می‌خواهیم، بلکه چیزی می‌شوند که ما هستیم.» بنابراین اگر والدین دغدغه مطالعه و کتاب خواندن داشته باشند، طبیعتاً این رفتار عادت و نهادینه شده را فرزندان در محیط خانه می‌بینند و برای آن‌ها هم جا افتاده می‌شود. در این سال‌ها برای پسر کوچکم سعی کرده‌ام کتاب بخوانم و او را هم علاقه‌مند کنم، گاهی آن‌چنان شوقی به کتاب خواندن نشان می‌دهد که بسیار لذت‌بخش است. اگر قبل خواب کتابی برایش نخوانیم، آن روز خود را مفید نمی‌داند. امیدوارم دغدغه‌ای که در این سن به وجود می‌آید، ادامه پیدا کند.

- نظر شما درباره نسل جدید و ارتباطشان با سرانه پایین مطالعه کشور چیست؟
تصور می‌کنم هیچ پژوهش معتبری در زمینه گرایش نسل دهه ۸۰ و ۹۰ به کتاب انجام نشده است. بچه‌های نسل جدید علم‌گرا هستند و جایگاه سندیت علم برای‌شان پررنگ‌تر از نسل ما است. تصورم این است که آن‌ها با مقوله مطالعه نمی‌توانند بیگانه باشند، اما احتمالاً بخشی از مطالعه آن‌ها در فضای دیجیتال اتفاق می‌افتد چون این نسل میانه بهتری با کتاب‌های دیجیتال دارند.

- نظر شما در مورد سیاست‌های تشویقی در راستای افزایش فرهنگ کتابخوانی چیست؟
طبیعتاً سیاست‌ها و اقدامات دستگاه‌هایی که در این حوزه متولی هستند، می‌تواند تاثیرگذار باشد. بسته‌های تشویقی، بن کتاب، نمایشگاه کتاب، برنامه‌هایی که درباره کتاب ساخته می‌شوند قطعاً تاثیر خواهند داشت. بعد از برنامه «برگ اول» یک چیزی برای من خیلی جالب بود. در کوچه و خیابان افرادی ابراز احساسات می‌کردند و بابت آن برنامه تشکر می‌کردند که در آن برنامه من را شناخته بودند. با اینکه بازیگر هستم و در سریال‌ها حضور داشته‌ام اما حجم زیادی از افراد من را از آن برنامه به یاد می‌آوردند. این جالب است که حتی اگر سرانه مطالعه در جامعه پایین هم باشد، مردم به برنامه‌های تلوزیونی با سوژه کتاب، علاقه نشان می‌دهند. شاید یکی از دلایل تسکین عذاب‌وجدان‌شان باشد که مثلاً اگر کتاب نمی‌خوانند اما برنامه‌ای را درباره کتاب تماشا می‌کنند. بالاخره لقمه آماده‌ای است که خلاصه یکسری از کتاب‌ها را می‌گوید. برنامه «کتاب‌باز» در شبکه نسیم نیز برنامه پربیننده‌ای بود. این علاقه مردم یک سویه مثبت دارد که نشان‌دهنده علاقه جامعه به کتاب است.کارشناسان و جامعه‌شناسان می‌توانند ایده نوینی در حوزه کتاب و کتابخوانی داشته باشند که با این گرایش عمومی چگونه می‌توانند سرانه مطالعه را بالا ببرند.

حدود دهه ۸۰ در اتوبوس‌های شرکت واحد یک جعبه‌هایی را نصب کرده بودند و شهرداری کتاب‌هایی در قطع جیبی در آن قرار داده بودند تا مردم مطالعه کنند. اطلاعی ندارم که آیا پژوهشی انجام شده است تا نتیجه آن مشخص شود. در باشگاه تبادل کتاب هم می‌توان کتاب‌های خوانده و نخوانده را باهم تعویض کرد اما باید تعدادشان زیاد شود تا بتوانند تاثیرگذار باشند.

ما کتاب در کتابخانه افرادی که یک‌بار آن‌ها را خوانده‌اند و دیگر به آن‌ها رجوع نمی‌کنند، زیاد داریم. از طرفی تشنه به کتاب هم که دسترسی به آن ندارند هم زیاد داریم. در جامعه ما خیلی از کارهای فرهنگی توسط سازمان‌های مردم نهاد در دست اقدام است. حتی خیلی از کارهایی که جنبه خیریه دارند، مثلاً رسیدگی به مناطق محروم، رسیدگی به خانواده‌های بی‌بضاعت، که در صورت نبود این سازمان‌ها و افراد دغدغه‌مند، مشکلات جامعه ما خیلی بیشتر می‌شود. در حوزه کتاب هم سازمان‌های مردم نهاد داریم که خدمات موثری دارند مثلاً کتاب را به مناطق محروم می‌برند و در اختیار اقشار کم‌درآمد قرار می‌دهند اما دولت باید از این نهادها حمایت بیشتری کند تا تعدادشان بیشتر شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها