دوشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۰ - ۱۵:۰۰
آقازاده: رواج تعصب‌هاي قومي و ملي عامل كتاب‌سازي تاريخي است

فرزين آقازاده، پژوهشگر تاريخ و اساطير ايران به كتاب‌سازي در حوزه تاريخ ايران باستان اشاره مي‌كند و مي‌گويد: بلايي که امروزه دامن ما را گرفته، رواج برخي تعصب‌هاي قومي و ملي و دوري از روش‌هاي ناب علمي است که موجب مي‌شود بسياري از کتاب‌هاي تاريخي شعارمدار و نمادين، اصولا فاقد ارزش علمي و غيرمستند باشند.-

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، توليد علم در ايران نادر و عقيم است، توجه ناشران هم بيشتر به کارهاي ترجمه آن هم به دليل فروش بيشتر است، تأليفات علمي اندکي داريم و مضاف بر اين‌ها يک انحصار مستبدانه آکادميک جلو بسياري از فعاليت‌هاي مثمر ثمر غير آکادميک را مي‌گيرد.

آن‌ چه بازگو شد بخشي از سخنان فرزين آقازاده، پژوهشگر تاريخ و اساطير ايران بود كه با خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا) در ميان گذاشت. وي گفت: كتاب‌سازي‌ در حوزه تاريخ ايران باستان، در کنار ضعف آکادميک حاکم بر محيط‌هاي دانشگاهي قرار مي‌گيرد و در نهايت موجب ضعف علمي و همان کمبود توليد علم مي‌شود. لازم نيست يادآوري کنيم که به سبب برخي مشکلات فرهنگي نيروي انساني در بخش علوم انساني خود با ضعف‌هايي روبه‌روست.

وي افزود: همين ناتواني در توليد علم است که وضعيت نشر در زمينه تاريخ ايران باستان و ايران‌شناسي را نيز تعيين مي‌کند. امروزه اکثر آثار منتشر شده کارهاي ترجمه‌اند؛ آن هم ترجمه‌هاي نابسامان. بسياري از ترجمه‌ها سرسري و بي نظارت ويراستار صاحب‌نظر، به سرعت به چاپ مي‌رسند تا هرچه سريع‌تر روانه بازار شوند. 

وي به علاقه جوانان و نوجوانان به تاريخ نياكاني خود اشاره و اظهار كرد: اگر بخواهيم خوش‌بين باشيم بايد بگويم عشق و علاقه فراواني که به‌ ويژه در ميان جوانان به مقوله‌هاي مختلف تاريخ ايران باستان و ايران‌شناسي ديده مي‌شود اگر با بصيرت و روشن‌بيني توأم شود و پيرايه‌هاي کشنده تعصب‌زدگي از آن زدوده شود، اميدي خواهد بود تا از اين وضع نابسامان رها شويم. 

آقازاده در ادامه سخنانش به پژوهش در زمينه اساطير ايراني اشاره كرد و گفت: من به دليل آن‌که به اساطير ايراني علاقه‌مندم و در اين زمينه پژوهش مي‌كنم، مايلم يک نکته را هم در اين باره يادآور شوم؛ اين‌که بايد ميان شاخه‌هاي مختلف اسطوره‌شناسي تمايز قايل شويم.

وي افزود: از ديد من، شاخه نخست اسطوره‌شناسي توصيفي ـ مقايسه‌اي است که غالب آثار ايراني و غير ايراني موجود در همين شاخه قرار مي‌گيرند که صرفا داستان‌وار اسطوره‌ها را براي ما بازگو مي‌کنند و از شباهت‌ها و تفاوت‌هاي اسطوره‌هاي فرهنگ‌هاي مختلف نيز غافل نمي‌مانند.

اين پژوهشگر گفت: شاخه ديگر، اسطوره‌شناسي جامعه‌شناختي ـ روان‌شناختي است که به نقش اساطير در فرهنگ امروزين جامعه و در ساختار رواني افراد جامعه امروز مي‌پردازد. اما شاخه سوم را که مورد توجه خود من است اسطوره‌شناسي عينيت‌گرا يا بن‌مايه‌پژوه مي‌نامم. اين شاخه از اسطوره‌شناسي به ريشه‌هاي کهن شکل‌گيري اسطوره نگاه مي‌کند.

وي افزود: تلاش بر اين است که بتوانيم ريشه‌هايي عموما عيني و طبيعي را بيابيم که در ذهن انسان کهن موجب پيدايي مفاهيم اسطوره‌اي شده است و آنگاه روند تغييرات خاصي را طي کرده، در بستر زمان به پيش رفته، تا به ما رسيده است. بي‌گمان در اين شاخه از اسطوره‌شناسي از بهره‌گيري از شاخه نخست، يعني توصيفي ـ مقايسه‌اي ناگزيريم. در اين راه چه‌بسا مرزهاي اسطوره‌ها را به مرزهاي تاريخ نزديک کنيم.

فرزين آقازاده، کارشناس مهندسي صنايع از دانشگاه علم و صنعت ايران است. وي در زمينه تاريخ و اساطير ايراني پژوهش كرده و مقالاتي همانند «نيمروزان» و «از اسطوره تا تاريخ» را در كارنامه خود دارد. همچنين مقاله «هاماوران: نگرشي متفاوت به جغرافياي اسطوره‌اي ايران» كه در مجموعه مقالات منتخب همايش هزارمين سال سرايش شاهنامه فردوسي چاپ شده و کتاب «ضحاک ماروش» نيز توسط نشر ققنوس از وي منتشر شده است. وي همچنين برگردان کتاب «سومر و سومريان» اثر هريت کرافورد، را در دست ترجمه دارد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها