پنجشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۱۲:۲۶
نقد ميرافضلي معيار نقد علمي شعر است

نشست بحث و بررسي نقد سيد علي ميرافضلي بر كتاب« رباعي‌هاي محبوب من»، محمد شمس لنگرودي در سالن ديدار، با معيار خواندن اين نقد از منظر نقد علمي شعر، براي ديگر منتقدان برگزار شد. همچنين حاضران در نشست بر اهميت رباعي و شعر كوتاه در دوران حاضر تاكيد كردند./

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، به نقل از ستاد خبری سرای اهل قلم بیست و پنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، نشست بحث و بررسي مقاله «عشق آمدني بود نه آموختني» اثر سيد علي مير افضلي، چهارشنبه (20 اردیبهشت) از ساعت 17 تا 19 در غرفه ديدار سرای اهل قلم برگزار شد.

در اين نشست سيد مصطفي عليپور، سيد احمد نادمي، سيد اكبر مير جعفري، نويسنده مقاله، سيد علي ميرافضلي و صابر امامي حضور داشتند و به بحث و بررسي درباره نقد ميرافضلي بر كتاب «رباعيات محبوب من» اثر محمد شمس لنگرودي پرداختند. نقد ميرافضلي سال گذشته در جشنواره نقد كتاب، حايز رتبه برتر شد.

نادمي، مجري نشست با اميدواري به اين‌كه اين نقد باعث دقت بيشتر در مجموعه شعرهاي گردآوري شده از ادبيات كهن شود، از عليپور كه در داوري جشنواره كتاب حضور داشت و به اين مقاله راي داد، درخواست كرد تا سخن را آغاز كند. عليپور با اشاره به اهميت شمس لنگرودي در جريان شعر امروز و كتاب‌هاي تحقيقاتي وي گفت: نقد ميرافضلي بر كتاب «رباعي‌هاي محبوب من» از منظر ارزش‌هايي كه در نوع نثر دارد، قابل تامل است.

وي افزود: نثر ميرافضلي پاك‌ترين، زلال‌ترين و علمي‌ترين نثر دانشگاهي است. ادب و فرهنگ ذاتي اين نوشتار جزو ضرورت‌هاي نوشتن براي هر نقد نويس است. نثر ميرافضلي نثر معيار و نقد او اخلاقگرا در برخورد منتقدانه با نثر ادبي است. اين نقد مي‌تواند درسي براي مدعيان نقد باشد.

اين شاعر و منتقد در ادامه گفت: اين نوشتار تمامي موارد بحث و مناقشه را بر پايه مستندات دقيق تاريخي و علمي بنا كرده، به گونه‌اي كه براي مخاطب شك و شبهه‌اي باقي نمي‌گذارد و اين موارد، اعتباري دانشگاهي، پژوهشي و علمي را به نقد ميرافضلي مي‌دهد.

در ادامه نشست، نادمي گفت: نقد ميرافضلي كه در نشريه الف منتشر شد، استخوان‌بندي آكادميك دارد و موضوع مورد نقد، يعني رباعي، موضوع مورد تسلط ميرافضلي است. كتاب‌هاي او درباره رباعي نيز امروز براي هر محققي يك نياز اساسي به شمار مي‌آيد. اين موارد نشان مي‌دهند كه ميرافضلي نبردي را براي نشان دادن نقد علمي شروع كرده است.

وي افزود: قالب رباعي در اوايل انقلاب دوباره احيا شد و شاعران بسياري به آن روي آوردند. مجموعه‌ گردآوري رباعي توسط مصطفي عبدالملكيان در دهه 60 ناظر به اين مدعاست. در مجموعه گردآوري شده توسط شمس لنگرودي نيز رباعي‌ها متعلق به تاريخ ادبيات تا قبل از نيما هستند و من دوست دارم تحليل ميرافضلي از اين جريان را بدانم.

ميرافضلي در پاسخ به پرسش نادمي، گفت: لحن حماسي‌‌اي كه رباعي با خود به همراه داشت يكي از دلايل عمده رويكرد دوباره شاعران در اوايل انقلاب به رباعي بود. از اواخر دهه 70 و دهه 80 يك گرايش عمده به رباعي در ميان شاعران نسل جديد به وجود آمد. به نظرمن اقتضاي زمان، دليل مهم اين امر است و كوتاه نويسي و انواع شعر كوتاه نيز مثل، طرح، هايكو، سه بيتي و غيره در اين دوره گسترش بسياري يافته است.

نويسنده مقاله «عشق آمدني بود نه آموختني» در ادامه گفت: شمس لنگرودي در راستاي همدلي با جريان كوتاه نويسي و در راستاي عطش مخاطبان تصميم به چاپ اين كتاب گرفت، تا نسل جديد را به سمت داشته‌هاي كلاسيك رباعي و معيارهاي آن سوق دهد.

وي افزود: نقد من به اين كتاب به جهت نوع گزينش رباعي‌ها نبود، بلكه به دليل نوع پژوهش ايشان بود. يعني به كلمه پژوهش كه در ابتداي اين كتاب آمده، زيرا اين كتاب محصول يك نگاه توريستي به رباعي است و راهي به اعماق اين قالب كلاسيك دوست‌داشتني نبرده است.

در ادامه، عليپور ضمن اشاره به اين‌ نكته كه رباعي از خواناترين فرم‌هاي شعر فارسي است و از انسجام و وحدت شعري در دوره‌هاي مختلف برخوردار بوده و هيچگاه در طول تاريخ گم نشده، تعريفي از آن ارايه داد كه مورد انتقاد نادمي و ميرجعفري قرار گرفت. او گفت كه در رباعي الزام دارد كه شاعر سه مصراع ابتدايي را به عنوان مقدمه‌اي براي مصرع انتهايي قرار دهد و در اين مصراع ضربه شعري به مخاطب بزند و با اين جريان شعر بسته خواهد شد. بر اين اساس يكي از منسجم‌ترين شعرها از منظر فرم و وحدت شعري رباعي است.

ميرجعفري در انتقاد به كلام عليپور گفت: بسياري از رباعي‌هاي كلاسيك اين‌گونه نبوده‌اند. امروز در واحد شعري، كل شعر و كليت آن كه مهم است.

در ادامه اين بحث، صابر امامي گفت: نمي‌توان تعريف بسته‌اي از شعر  داد و اين از درون شاعر برمي‌خيزد كه ضربه شعري را در مصرع انتهايي بزند يا در كل شعر.

ميرافضلي هم در انتقاد از عليپور گفت: بحث برجسته شدن مصرع چهارم در رباعي، بحث تازه‌اي نيست و در رباعي‌هاي قديم، يكي از شيوه‌هاي سرودن بوده و نه تنها شيوه. در بسياري از رباعي‌هاي خيام هم اين ضربه نبوده و كل رباعي در كنار هم حركت مي‌كنند.

در انتهاي جلسه نيز حاضران با انتقاد از شهرت كاذب در جريان‌هاي شعري، بيان كردند كه نبايد شخصي كه در حوزه‌اي مطرح است بدون دانش به حوزه ديگري وارد شود. همچنين از شمس لنگرودي نيز به دليل آن‌كه كار تحقيقي جدي در اين كتاب ارايه نداده، انتقاد شد و اين انتقاد بيشتر به اين دليل بود كه شمس لنگرودي با كتاب تاريخ تحليلي شعر نو، خود را به عنوان يك مولف و محقق توانا نشان داده بود، اما اين كتاب بدون هيچ كار تحقيقي منتشر شده است. 

حاشيه‌هاي جالب اين نشست
از تعريف عليپور درباره رباعي انتقاد بسياري شد كه عليپور درخواست كرد در جلسه ديگري به اين موضوع بپردازد.

صابر امامي گفت كه در سوريه مترجمي مشغول ترجمه ابيات انتخابي عباس كيارستمي از حافظ، به زبان عربي است و اين به دليل شهرت كاذب كيارستمي در زمينه شعر است، او كارگردان خوبي است اما پژوهشگر شعر نيست.  

نشست بحث و بررسي مقاله «عشق آمدني بود نه آموختني» اثر سيد علي مير افضلي، چهارشنبه (20 اردیبهشت) از ساعت 17 تا 19 در غرفه ديدار سرای اهل قلم برگزار شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها