ریموند چندلر، ام. اچ آبرامز، هیوبرت سلبی، گاردنر دوزویس، ژوزف کسل، دونالد بارتلمی و یودورا ولتی از نویسندگانی هستند که سال ها پیش در چنین روزی طلوع یا برای همیشه غروب کرده اند.-
ریموند چندلر
ریموند چندلر، رمان نویس آمریکایی چنین روزی در سال 1888 به دنیا آمد. وی علاوه بر داستان های کوتاه ، هفت رمان نوشت که شخصیت اصلی همه آن ها کارآگاهی به نام «فیلیپ مارلو» است. وی سال 1932 زمانی که 44 سال بیشتر نداشت از کارش در شرکت نفت و روغن اخراج شد و تصمیم گرفت تا نویسنده داستان های کارآگاهی شود. نخستین داستان کوتاهش با عنوان «به اخاذها شلیک نکنید» در سال 1933 منتشر شد و پس از آن نخستین رمانش با نام «خواب بزرگ» سال 1939 به چاپ رسید و در آن برای نخستین بار شخصیت فیلیپ مارلو را خلق کرد. از برخی از کتاب های وی به عنوان مهمترین آثار ادبی در ژانر کارآگاهی یاد می کنند. این نویسنده شهیر «بدرود محبوبم» را سال 1940 نوشت که با موفقیت بسیاری همراه بود و سال 1944 با اقتباس از آن فیلمی ساخته شد. از همین دوره او به عنوان فیلمنامه نویس در هالیوود مشغول کار شد و برای کارگردانانی چون بیلی وایلدر فیلمنامه «غرامت مضاعف» و برای آلفرد هیچکاک «بیگانگان در قطار» را نوشت. وی پس از آن یکی از مشهورترین آثارش یعنی «کوکب آبی» را خلق کرد و بعد از آن «خواهر کوچیکه» سال 1949 و «خداحافظی طولانی» سال 1953 منتشر شد. وی سال 1957 آخرین داستان کوتاهش با عنوان «مداد» و آخرین رمانش «حق السکوت» را خلق کرد. او یک سال پیش از مرگش به عنوان رییس انجمن نویسندگان داستان های کارآگاهی انتخاب شد و مارس 1959 در حالی که هشتمین رمانش را می نوشت از دنیا رفت. بعدها رابرت پارکر این رمان را کامل کرد. «پنجره مرتفع»، «قتل در باران»، «آدمکش تازه کار» از دیگر آثار اوست.
ام. اچ آبرامز
ام. اچ آبرامز، منتقد ادبی و نویسنده آمریکایی چنین روزی در سال 1912 به دنیا آمد. وی برای آثارش در زمینه رمانتیسم به ویژه اثر شاخص «آیینه و لامپ» بسیار شهرت دارد. او «فرهنگ توصیفی اصطلاحات ادبی » را سال 1957 برای نخستین بار منتشر کرد که به یکی از پرطرفدارترین و کارآمدترین منابع ادبیات و نظریه ادبی در غرب بدل شد.
هیوبرت سلبی
هیوبرت سلبی، نویسنده امریکایی چنین روزی در سال 1928 در بروکلین به دنیا آمد. او در جوانی در حالی که روی کشتی کار می کرد به سل مبتلا شد و پزشکان به او گفتند کمتر از یک سال دیگر زنده خواهد ماند. او از نیروی دریایی جدا شد و بیشتر از سه سال را صرف درمان و جراحی های متعدد کرد تا اندکی بهتر شد اما 10 سال بعدی زندگی او نیز به تناوب به بستری شدن در بیمارستان و خانه گذشت تا این که به تشویق یکی از دوستانش شروع به نوشتن کرد. او با پشتکار این کار را شروع کرد، اما به همین دلیل سبک متفاوتی در نوشته هایش دارد که در آن از گرامر جدی خبری نیست. نخستین تجربه او داستان کوتاه«ملکه مرده است» در سال 1958 بود که او وقت زیادی را صرف نوشتن و ویرایش آن کرد. وی با همه تجربیاتی که از بیمارستان ها، بیماری، بی کاری، اعتیاد و بی خانمان ها داشت سال 1964 «آخرین خروجی به بروکلین» را نوشت که الن گینزبرگ آن را تحسین کرد و با اقتباس از آن فیلمی ساخته شد که منتقدان صاحبنام را به وجد آورد. پس از آن «اتاق» را سال 1971، «شیطان» را سال 1976، «فاتحه برای یک رویا» را سال 1978 و «ترانه برف خاموش» را سال 1986 خلق کرد. «درخت بید» و «دوران انتظار» دیگر آثار او هستند. وی آوریل 2004 برای همیشه آرمید.
گاردنر دوزویس
گاردنر دوزویس، نویسنده آمریکایی داستان های علمی – تخیلی چنین روزی در سال 1947 به دنیا آمد. وی که ویراستاری مجله علمی - تخیلی آسیموف را از سال 1984 تا 2004 برعهده داشت، خالق «مرد آشکار» سال 1977، «رقص آرام در زمان» سال 1990، «روزهای عجیب» سال 2001، «بچه های صبح» سال 2004 و «زمانی که روز خوب می آید» سال 2011 است. وی نخستین بار سال 1983 برای داستان «مصلح» و بار دیگر سال 1984 برای داستان «بچه های صبح» برنده جایزه نبولا شد. او تعدادی رمان نیز با همکاری نویسندگان دیگر نوشت و رمان مستقل وی با عنوان «عجایب» سال 1978 منتشر شد.
ژوزف کسل
ژوزف کسل، روزنامه نگار و نویسنده فرانسوی چنین روزی در سال 1979 برای همیشه آرمید. وی فوریه 1898 در حومه آرژانتین به دنیا آمد. او سفرهای زیادی به آسیایی مرکزی، به خصوص افغانستان داشت و رمانش «سوارکاران» را با تجربه ای که از این سفر اندوخت به رشته تحریر درآورد. «نیمه تنهای من»، «دایره سرنوشت»، «بادهای شنی»، «شیر» و «ارتش سایه ها» از جمله آثار اوست. جایزه ادبی ژوزف کسل هر سال به برترین اثر داستانی به احترام وی اهدا می شود.
دونالد بارتلمی
دونالد بارتلمی، نویسنده پسانوگرای آمریکایی چنین روزی در سال 1989 برای همیشه آرمید . او که یکی از بنیانگذاران اصلی رشته نویسندگی خلاق دانشگاه هوستون بود آوریل 1931 در فیلادلفیا به دنیا آمد . وی که برای نمایشنامه ها و خلق داستان های کوتاه پست مدرنش شهرت دارد، سال ۱۹۶۱ نخستین داستان کوتاهش را منتشر ساخت. حاصل تلاش مداوم او چهار رمان «سفید برفی» سال 1967 ، «پدر مرده» سال 1975، «بهشت» سال 1986 و «شاه» سال 1990و صدها داستان کوتاه است که در مجموعه ای به نام شصت داستان و چهل داستان گردآوری شد. وی سال 1972 جایزه بهترین کتاب کودک سال را از آن خود کرد. «بار سم»، «روزهای بزرگ» ، «زندگی شهری» و «اندوه» از مجموعه داستان های اوست.
یودورا ولتی
یودورا ولتی، نویسنده آمریکایی چنین روزی در سال 2001 دیده از جهان فروبست. وی آوریل 1909 به دنیا آمد. او بیش از 40 داستان کوتاه، پنج رمان و سه کتاب غیر داستانی و یک کتاب کودک را در کارنامه ادبی اش ثبت کرده که ماجرای همه آن ها در آمریکای جنوبی می گذرد. او در طول فعالیت ادبی اش جوایز بسیاری از جمله جایزه پولیتزر، مدال آزادی رییس جمهوری و جایزه کتاب ملی آمریکا را به خود اختصاص داد. او برنده هشت جايزه اُهنري است و نشان لژيون دونور را کسب کرده است. این نویسنده نامدار نخستين نويسنده اي بوده كه كتابخانه آمريكا نسخه اي از آثارش را در زمان حياتش منتشر كرد و نامش سال ها به عنوان برنده احتمالي نوبل مطرح بود. وقتی نخستین داستان کوتاه وی در سال 1936 با عنوان «مرگ فروشندگان دوره گرد» منتشر شد، مطبوعات از او استقبال كردند. نخستین مجموعه داستان کوتاهش با نام «پرده ای به رنگ سبز» سال 1941 به چاپ رسید و این کتاب او را به یکی از چهره های شاخص ادبیات آمریکا بدل کرد. او «دزد قانون» را سال 1942 و «صدا از کجا می آید؟» را سال 1963 نوشت. سپس سال 1972 برای «دختر خوشبین» برنده جایزه پولیتزر شد. «سیب های طلایی»، «سیزده داستان»، «موزیک اسپانیا» از دیگر آثار اوست.
نظر شما