ايبنا - خواندن يك صفحه از يك كتاب را ميتوان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعهاي از اكسير دانايي، لحظهاي همدلي با اهل دل، استشمام رايحهاي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...
روشنفكری دينی، نخستين جريانی است كه در تاريخ معاصر ايران از پايگاهی غيرحوزوی، مدعی دفاع از دين اسلام و مذهب تشيع شد. از اين رو پديد آمدن اختلافات ميان اين جريان مذهبی نوپا با نگرش مذهبی ريشهدار حوزوی، كاملاً طبيعی به نظر میرسيد؛ اما اينكه چنين اختلافاتی را به معنای وجود يك مبارزه تمام عيار ميان روشنفكران دينی و حوزوی معرفی كنيم، اندكی از واقعيت دور است. بنابراين، روشنفكر آرمانخواه و عدالتجوی امروز، به اين واقعيت تلخ واقف است كه، بسيارند روشنفكرانی كه در تاريخ ايران از رسالت انسانی فرد، عدول كرده و به جای اين كه دردمند به درك واقعيات و مسائل اجتماعی و حلّ آنها همت گماشته، به مردم محروم و ستمديده توجه داشته باشند، دچار سياستزدگی، دولتمداری و تحزبگرايی محض شدهاند.
اين واقعيت كه روشنفكری به معنای خاص، ميراث تمدن غرب و مولود واقعی سير تاريخ و تحولات سياسی ـ اجتماعی آن بوده كه به كشورهای ديگر جهان صادر گرديده، مقدمه اولين ايراد جدّی و مهمی است كه متوجه سه جريان روشنفكری غربگرا، ملیگرا و ليبراليست خواهد بود.
صفحات 143 و 144/ حوزه و روشنفكری/ گروه نويسندگان؛ تهيه دانشگاه باقرالعلوم عليهالسلام/ انتشارات بوستان كتاب/ چاپ دوم/ سال 1391/ 488 صفحه/ 10000 تومان
نظر شما