سه‌شنبه ۹ بهمن ۱۳۸۶ - ۱۳:۳۵
هيولايي به نام شهر

يكي از نويسندگاني كه در سال‌هاي اخير دامنه‌هاي شهرتش عالم‌گير شده «پل استر» است. اين نويسنده كه مي‌توان از او به عنوان يكي از چهره‌هاي شاخص گونه ادبيات شهري نام برد، نويسنده‌اي ناآرام است كه همواره در سويي ديگر از روان آدم‌ها كنكاش مي‌كند.

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، يكي از آثار شاخص پل استر رماني به نام «كشور آخرين‌ها» است. رماني كه توانست نام اين نويسنده را بيش از پيش در ذهن اهالي ادبيات حك كند.
 
«كشور آخرين‌ها» در لايه بيروني داراي فضايي شبه پليسي است، اما در لايه‌هاي دروني نشان از تبحر نويسنده در تجزيه و تحليل اوضاع مبهم و خوفناك روابط در جامعه امريكا دارد. 

«پل استر» نويسنده‌اي جست‌وجوگر است كه همراه با شخصيت‌هايش به گوشه و كنار شهرهاي مخوف سر مي‌كشد و فضاهايي ارايه مي‌دهد كه مخصوص به خود اوست. نوع نگاه اين نويسنده به فضاهاي شهري، از او چهره‌اي فعال ساخته كه مصائب كلان‌شهرها را با روشي قابل لمس ارائه مي‌دهد. لحظه‌هايي كه «استر» در آثارش برون‌افكني مي‌كند، تبديل به لحظاتي ماندگار در ذهن خواننده مي‌شوند و شايد يكي از دلايل اقبال آثار او ريشه در همين امر داشته باشد. 

فضاي كلي اغلب آثار نويسنده‌اي چون استر، يادآور شهر نيويورك است. اما او هيچ‌گاه اشاره‌اي مستقيم به اين موضوع ندارد و ذهنيت خواننده‌اش را در ساخت و ساز شهري دگرگون در خلال آثارش آزاد مي‌گذارد. 

يكي از دلايل راحت خوان بودن آثار اين نويسنده همراهي او با ذهنيت كلي خوانندگان است. «استر» گويي در عالم نوشتن از زبان همه خوانندگانش حرف مي‌زند  يا به تعبيري ديگر از زبان همه آن‌ها روايت مي‌كند. 

ساخت و ساز دنياي داستاني اثري چون «كشور آخرين‌ها» ساخت و سازي بسيار جذاب است كه هرگز خواننده‌اش را خسته نمي‌كند و ماجراهايي كه نويسنده براي پيش برد فكر اصلي‌اش به كار مي‌برد كاملا هوشمندانه و به جا استفاده مي‌شوند. 

گرچه استر در بخش‌هايي از رمانش مجذوب فضاسازي‌ها و شخصيت‌پردازي‌هاي خود مي‌شود و در توصيف يك فضا يا يك اتفاق به ورطه طولاني نويسي مي‌افتد، اما حاصل كار او در نهايت رضايت مخاطبش را در پي دارد و او بعد از خواندن رمان هم كمبودهاي تكنيكي نويسنده را فراموش مي‌كند. 

مشكل ديگري كه مي‌توان از آن به عنوان ضعف آثار «استر» ياد كرد تاكيد بيش از اندازه او به موضوعاتي است كه همگي به گونه‌اي در «كشور آخرين‌ها» به كار گرفته شده‌اند. 

«كشور آخرين‌ها» ظاهرا سنگ بنايي است كه نويسنده را به دام جذابيت‌هاي پنهان خود كشانده و بر همين اساس، ديگر آثار او چون «شب پيشگويي»، «شهر شيشه‌اي» و «ارواح» هم ناخودآگاه رنگ و بويي از جنس اين اثر دارند. 

پل استر در رمان «كشور آخرين‌ها» بر خلاف همه دانسته‌هاي ادبي، شخصيت‌هايش را با عنصر شهر درگير مي‌كند و اين رويارويي به عنوان كشفي تازه به سرانجامي درخور منتهي مي‌شود كه گونه ادبيات شهري را به سمت‌وسوئي تازه مي‌كشاند. 

از نگاه استر شهرها به مشابه گرداب‌هايي ظاهر مي‌شوند كه بي هيچ ترحمي ساكنان خود را به اعماق مي‌كشند، او موفق مي‌شود كه از همه عناصر بي‌جان و جاندار گرفتار آمده در چنبره جوامع ظاهرا پيشرفته امريكايي، شخصيت‌هايي قابل لمس ارائه دهد. 

آنچه كه «كشور آخرين‌ها» را در ميان ديگر آثار نويسنده به اثري شاخص مبدل مي‌كند، سرنوشت نمادين انسان معاصر امريكايي است كه همواره در حسي از بي‌اعتمادي و وحشت روزگار مي‌گذراند، انساني كه مجبور است همه كنجكاوي‌هاي طبيعي و سوال از سرنوشت محتوم خود را براي هميشه پنهان نگاه دارد. 

«كشور آخرين‌ها» روايتي است از گم شدن در ميان سنگ و بتون و آهن كه وجهي نمادين از درون سازندگانشان دارند. در «كشور آخرين‌ها» گرفتار آمدن در زندگي شهرهاي ظاهرا متمدن به مثابه گرفتار آمدن در بلاياي طبيعي مانند سيل و زلزله و... است. 

شهر در دنياي داستاني پل استر مانند هيولايي ظاهر مي‌شود كه كولاژي سهمگين از سرمايه‌داري و سياست است، هيولايي كه فقط مي‌بلعد و حتي ذره‌اي را هم پس نمي‌دهد. 

حديث گم شدن در شهرهايي از اين دست ظاهرا حكايت مكرري است كه هيچ گاه پاياني ندارد و «آنابلوم» به عنوان شخصيتي كه به دنبال برادر گمشده خود در شهري ناشناس سرگردان است، هرگز ردپايي نمي‌يابد و بهره‌اي جز خستگي و ياس نمي‌برد. 

اين شخصيت در خلال گشت و گذار به دنبال يك گمشده ،خودش هم سرنوشتي چون برادر پيدا مي‌كند و نيازمند نفر سومي است كه خودش را پيدا كند و اين در افتادن در چاله‌هاي خوفناك گم شدن‌هاي نمادين ظاهرا قرار است تا ابد ادامه پيدا كند. 

عمق اصالت ديدگاه نويسنده‌اي چون پل استر در چند بار خواندن اثري چون «كشور آخرين‌ها» بيشتر رخ مي‌نماياند. شخصيت‌هاي مستاصل در اين رمان كه همواره به دنبال گمشده‌هاي ازلي و ابدي روح خود به آرمان شهرهاي وعده داده شده از سوي بانيان جهان مدرنند، گرفتار مناسبات شهري مي‌شوند، روز به روز در حال تكثيرند و خيل گمشدگان همواره به دنبال گمشدگان ديگر ،روز به روز به اعماق فرو مي‌روند. 

شخصيت ماندگاري چون «آنابلوم» با همه روح سركشي كه دارد بالاخره مجبور به تسليم مي‌شود و چنگال‌هايي نامريي او را در ميان خود مي فشرد و اين سرنوشتي است كه ظاهرا «پل استر» براي همه ساكنان جامعه‌اي متظاهر چون امريكا متصور است.
 
«پل استر» نويسنده‌اي مربوط به جريان پست مدرن است و در خلال همه آثار او جواب سوال با سوالي بزرگ‌تر داده مي‌شود و اين علامت سوال است كه روزبه‌روز بزرگ و بزرگ‌تر مي‌شود. 

همانگونه كه در پيشگفتار رمان هم آمده ،پل استر سرنوشت انسان را مولود مجموعه‌اي از ضرورت‌ها، امكانات و رويدادهاي تصادفي مي‌داند. انسان پل استر كسي است كه در عصر عدم قطعيت‌ها و عدم يقين‌ها در جامعه‌اي چون امريكا دستخوش بازي سرنوشت است. او آدم‌هاي خود را در تندباد حوادث رها مي‌كند تا چرخش‌ها و گزينه‌ها را روايت كند. 

اغلب رمان‌هاي استر حوادث فاجعه‌آميزي را روايت مي‌كنند كه زندگي را در هم مي‌ريزند و آمال و آرزوها را نابود مي‌كنند. «آنابلوم» در «كشور آخرين‌ها» امنيت خانه پدري را رها كرده و بي‌پول و بي‌خانمان در غربت به سر مي‌برد. اما واكنش او در برابر شرايط طاقت‌فرسا غير منتظره است، امري كه مي‌تواند به عنوان نمادي از انتظار هميشگي انسان معاصر براي دوباره‌يابي هويت خود مورد توجه قرار گيرد. 

«كشور آخرين‌ها» اثري است كه بدون شك پيشنهادي تازه در عالم داستان‌نويسي محسوب مي‌شود. اين كتاب توسط نشر افق و با ترجمه خجسته كيهان به چاپ رسيده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها