دوشنبه ۱۷ دی ۱۴۰۳ - ۰۸:۱۶
«بازداشتگاه نظامی گیپویی عشق‌آباد روسیه»؛ روایتی از اشغال، اسارت و تلخی‌های استعمار

خراسان‌رضوی - کتاب «بازداشتگاه نظامی گیپویی عشق‌آباد روسیه» به قلم محمدحیدر خزاعی شامل خاطرات ستوان یکم رضا محتشمی است و شامل گنجینه‌ای ارزشمند از تاریخ معاصر ایران است که ما را به بازنگری در تاریخ پرچالش ایران و اهمیت ثبت رویدادهای مهم تاریخ معاصر دعوت می‌کند.

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مرجانه حسین زاده، روزنامه‌نگار: امروزه به پایمردی رشد تکنولوژی و ورود انسان به عصر مدرنیته، دیگر کمتر کسی میل به نوشتن خاطره دارد. حتی کسی را هم میل آن نیست تا دفترچه پنهان خاطرات داشته باشد و آن را با وسواس تمام دور از چشم دیگران در پستوی خانه و یا صندوقچه خود پنهان کند و از ترس خوانده شدنش هر لحظه جانش به لب برسد. آری، گرچه آن روزها گذشته، اما خاطرات به هیچ‌وجه از بین نرفته‌اند. خاطرات هم‌چنان استوار و پا برجا به خودنمایی مشغول‌اند.

اما از سویی امروزه خاطرات متنی به خاطرات عکسی تبدیل شده‌اند. دوربین‌ها جای قلم و قلمدان‌ها و صفحات شبکه‌های اجتماعی جای صفحات کاغذ را گرفته‌اند. با این حال هنوز برخی معتقدند که یک عکس و یا یک ویدیو قادر نیست به بیان تمام جنبه‌های یک خاطره بپردازد و نمی‌تواند ترجمان شیرین‌ترین کلمات ما در قاب محدودش باشد. پس باید هم‌چنان خاطره‌نویسی را گرامی بداریم و به رونق آن امیدوار باشیم و به یاد بسپاریم که اگر خاطره نویسی به سبک قدیم از بین رفته است، ولی حقیقتاً خاطره‌نویسان از بین نرفته‌اند.

شاید دیگر کسی امروزه خاطرات روی کاغذهای یک دفتر قدیمی را مرور نکند، اما بسیارند کسانی که صفحات شبکه‌های مجازی‌شان پر از به اشتراک‌گذاری خاطرات‌شان است. خاطره‌نویسی یکی از عام‌ترین و صمیمانه‌ترین راه‌ها برای انتقال حس به وسیله نوشتن است و هرکس می‌تواند به ساده‌ترین شکل، اتفاقات مهم زندگی خود را ثبت کند و خاطرات تلخ و شیرین و شاد و ناشاد زندگی و تجربیات تکرار ناشدنی، حوادث مهم و عواطف و احساسات خود را ماندگار سازد.

خاطرات «بازداشتگاه نظامی گیپویی عشق‌آباد روسیه» در شهریورماه نامیمون ۱۳۲۰ خورشیدی که در حقیقت همان «خاطرات صد روز اسارت در بازداشتگاه عشق‌آباد ترکمنستان شوروی» است و در حین جنگ جهانی دوم با قلم روان و شیوای ستوان‌یکم رضا محتشمی (سرتیپ بعدی) نگارش یافته، از همین دست خاطرات است و پیش‌تر از این، پس از اینکه به صورت پاورقی در یکی از روزنامه های کشور چاپ شد، سرانجام توسط خسرو معتضد تحت عنوان پرطمطراق «دهه شوم شهریور…» به چاپ رسیده بود.

این اثر در تاریخ چهاردهم تیرماه سال ۱۴۰۰ توسط فرزند تیمسار، گلزاره محتشمی، به صورت روزانه و بخش بخش برای مطالعه اعضای گروهی در یکی از گروه‌های دوستانه در پیام‌رسانی به اشتراک گذاشته شد. اعضای آن گروه چه آنهایی که از سال‌ها پیش به تیمسار ارادت داشتند و او را از نزدیک ملاقات کرده بودند و چه کسانی‌که با مرور آن نوشته‌ها، پی به شخصیت او بردند، هرکدام به زبانی و شیوه‌ای از آن نوشته و صاحب نوشته به نیکی یاد کردند. حاصل این شد که محمدحیدر خزاعی، یکی از نویسندگان خوش‌نامِ خراسانی، ضمن تنظیم و تدوین و افزودن توضیحات و بخش‌هایی، مبادرت به نوشتن پیش‌مقدمه، مقدمه، پانوشت و حاشیه‌نویسی کرده و به فراخور مطالب، عکس‌هایی مرتبط با موضوع را جای‌گذاری کرد.

این کتاب به‌طور کلی مشتمل بر زندگی نامه سرتیپ محتشمی است و خاطرات مدت اسارت در زندان گیپویی عشق آباد (مشتمل بر ۷۶ عنوان) را روایت می‌کند. همچنین شامل اظهارنظر برخی از دوستان در مورد این خاطرات است.

یادآوری جفاهای روس‌ها و انگلیسی‌ها به ایرانیان در ادوار مختلف تاریخی (جنگ‌های ۱۰ ساله اول روس با ایران (مشتمل بر ۵۵ عنوان)، دوره دوم جنگ‌های ایران و روس (مشتمل بر ۳۳ عنوان)، قراردادهای سال ۱۹۰۷، ۱۹۱۵، ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ (مشتمل بر ۱۶ عنوان)، اشغال ایران در زمان جنگ جهانی دوم (مشتمل بر ۳۳ عنوان)، شرح تصاویر کتاب مشتمل بر ۴۱ عکس و بیوگرافی نویسنده از دیگر بخش‌های این کتاب است.

ستوان یکم محتشمی این افسر رشید که اصالتاً تربتی است با قلم ساده و شیوا و توصیفات دلچسب و کلمات و عبارات زیبا و امیدبخش این خاطرات را نقل کرده و خاطراتش از زمان اسارت تا زمان آزادی را بازگو کرده. سخت‌ترین لحظات برای او وقتی است که به فرمان مافوق باید او و سربازانش اسلحه‌شان را که چون ناموس خود می‌دانند و تاکنون چون جان شیرین از آن مراقبت کرده‌اند، به اجنبی تحویل دهند و سپس حاضر شود تا به اتفاق سایر افسران به مشهد اعزام شوند. اوج این اندوه را در این کلام خلاصه می‌کند:

«در تمام مدت تحویل اسلحه یک قبضه توپ جلوی درگروهان آماده شلیک بود. و وقتی اسلحه خود را تحویل دادم از این ساعت دیگر دست خود را تهی از همه چیز دیدم و دیگر خود را یک فرد مغلوب می‌دیدم. نشانه این مغلوبیت را در شلیک دو تیر دیدم که هم به جهت ایجاد ترس بود و هم برای متفرق کردن سربازان فداکاری که بدون اجازه فرماندهان‌شان نخواسته بودند سربازخانه را ترک کنند.‏»

وقتی در مشهد آگاه می‌شود که چون اسیر جنگی باید روانه عشق‌‏آباد شود، ناراحتی‌‏اش دوصد افزون می‌شود و این لحظات را این‌گونه توصیف می‌کند:

«… من آن لحظه را هرگز فراموش نمی‌کنم. از شنیدن این حرف آینده عجیب و غریبی جلوی چشمانم رژه می رفت. کانال‌‏های معدن ذغال سنگ سیبری و ناپدید شدن خود در جلوی چشمان خانواده و همه کسانی که مرا می‌شناختند را پیش خود مجسم می‌کردم. گرفتن وطنم از من و من از وطنم برایم تراژدی بود و اینکه میهنم به دست اجنبی افتاده و ما سربازان دست‏‌وپا بسته قادر به هیچ کاری نیستیم و به جای اطاعت از فرماندهان خود، باید از سرباز و سرجوخه‌های روس اطاعت کنیم، بسیار برایم آزاردهنده بود....»

محمدحیدر خزاعی، نویسنده اثر پس از درج خاطرات ستوان یکم محتشمی، به یاد جفاهای دولت‌های روس و انگلیس می‌افتد که در طول ارتباط دیرینه آنان با ایران در مقاطع مختلف و با اهداف و بهانه های گوناگون تا توانسته اند به هر وسیله ممکن به استقلال و هم‌بستگی ملت ایران لطمه بزنند لذا در این اثر می‌نویسد که چگونه از ابتدای اجرای سیاست‌های استعماری دولت‌های روس و انگلیس در قاره آسیا، شهر هرات در اولین گام مورد توجه انگلیسی‌ها قرار می‌گیرد. این دولت استعمارگر، تمام کوشش خود را بر این نکته متمرکز می‌کند تا بتواند به هر نحو ممکن شهر هرات را از ایالت شرقی ایران یعنی خراسان بزرگ جدا کند. این اقدام از آن جهت مورد توجه است که دولت بریتانیا پس از به زیر سلطه درآوردن کشور وسیع و زرخیز هندوستان به عنوان یکی از مستعمرات امپراطوری خود، توانست سبب سلب صلح و آرامش در این قاره عظیم شود و به تبع آن تمام کشورهای این منطقه از جهان، ناخودآگاه به سوی دایره سیاست بین‌المللی کشیده شوند.

نفوذ روزافزون بریتانیا در شبه قاره هند، نه تنها سبب به‌هم‌زدن سکون و آرامش نسبی کشورهای این قاره شد، بلکه سبب شد تا آن کشور به تبعیت از سیاست استعماری خویش، توانایی این را پیدا کند تا دنیای آن روز را به جان هم اندازد و با فراغ‌بال و آسودگی خاطر برای همیشه بر این مستعمره وسیع که به صورت رایگان به چنگ آورده بود به حکومت خود ادامه دهد.

از همین رو ایران به جرم قرار داشتن در همسایگی هندوستان در دایره تحریکات استعماری این کشور قرار می‌گیرد و از این بابت مصیبت‌ها و بدبختی‌های فراوانی بر گُرده خود تحمل می‌کند. قرارداد پنج ماده‌ای مجمل سرجان ملکم در سال ۱۸۰۰ میلادی و قرارداد فین کن اشتاین ژنرال گاردان فرانسوی در هفت سال بعد و قرارداد ۸ ماده‌ای بعدی سرگوراوزلی انگلیسی به نام قرار داد مفصل، در حقیقت بیش از یک بازیچه سیاسی نبودند تا کشور بی‌پناه ایران را فدای آزمندی و مطامع استعماری کشورهای انگلیس و فرانسه و روسیه قرار دهند.

از این رهگذر دولت مکار انگلیس هرگاه منافع استعماری خود را در هندوستان در معرض خطر جدی می‌بیند به بازگشایی باب مراوده و دوستی با ایران همت می‌گمارد و هر زمان که مقتضیات و مصالح سیاست جهانی آن روز برایش ایجاب می‌کند به روس‌ها نزدیک می‌شود و ایران را به عنوان گروگان سیاسی تحویل آنها می‌دهد. متاسفانه در این رهگذار دربار بی‌اطلاع و دور ازسیاست‌های روز، غافل از تحریکات و دسیسه‌های این قدرت‌های بزرگ با تمام توان و با امکانات نظامی خود یکه و تنها در برابر دشمن قوی و نیرومندی چون روسیه به مبارزه می‌پردازند و نتیجه این مبارزات بی‌حاصل که بیشتر با تحریکات انگلیسی‌ها توام بود جنگ‌های ۱۳ ساله ایران با روس در دو مرحله رخ می‌دهد که در نهایت منجر به عقد قراردادهای شوم و ننگین گلستان و ترکمنچای برای ملت ستمدیده ایران می‌شود.

البته این سلطه‌طلبی به همین جا ختم نمی شود و با پایان گرفتن جنگ‌های ایران و روسیه و انعقاد این قرار داد ننگین فصل تازه ای درروابط بین ایران و روس آغاز می شود و همیشه وقت سیاست دولت روسیه با ایران بر مبنای نفوذ و تفوق سیاسی و اقتصادی آن دولت با ایران شکل می گیرد. طبق مفاد فصل هفتم قرارداد ترکمنچای که روسها ولایتعهدی و پادشاهی آینده عباس میرزا و فرزندان او را در این فصل از قرارداد تضمین کرده بودند به درباریان تهران که به یکباره قدرت نظامی واقتصادی خود را از دست داده بودند مجال می دهد تا مجذوب روسها شوند وبه سمت آنها گرایش پیدا کنند و روسها هم از این موقعیت نهایت سوء استفاده را برده و وضعی به وجود می آوردند که ایران برای همیشه زیر نفوذ و قدرت آنها قرار گیرد.

دولت انگلیس که به پیروی از شیوه‌های استعماری خود در تمام مدت سیزده ساله جنگهای ایران و روس به گونه‌ای غیرمستقیم دراین جنگ دخالت داشت و در زد و بندهای سیاسی پشت پرده همیشه با روسها در مورد ایران به سازشهایی نایل می‌شد وقتی از تغییر سیاست روسها نسبت به ایران آگاه می‌شود سیاست تحبیب و نرمش خود را جایگزین روشهای خشک وخشن گذشته می کند و همان سیاست خشن قبلی روسها را پیشه می سازد.
نتیجه آن می‌شود که سالیان درازی این رفتار تداوم داشته باشد، با چنین برداشت‌هایی است که نگارنده به شرح یکایک این رخدادها می پردازد. باهمه اوصاف همانگونه که تاریخ ایران در برخی از موارد زوایای تاریک و قضایای نهفته بسیار دارد، مسئله‌ی جنگ‌های ایران و روس، علل آغاز و نتایج این جنگ‌ها، همانند بسیاری از رویدادهای دوره قاجاریه در تاریکی و ابهام مانده است. چه بسیار حقایق تاریخی که درین تاریکی‌ها برای ابد نهفته و مدفون شده باشند و بر اثر آن، اشتباهات ولغزش‌هایی در تاریخ مدون کشورمان بوجودآید. این مسئله وقتی بهتر دیده می‌شود که می‌بینیم گه‌گاه اسناد و مدارک غیر قابل تردیدی مربوط به دو سه قرن اخیر ازگوشه و کنار به دست می‌آید و چون با متون کتب تاریخی مطابقت می‌کنیم یا جور در نمی‌آیند و یا به‌طورکلی از آن نکات ذکر و خبری نمی‌یابیم.

علل کلی این امر می‌تواند بسیار باشد که خود مقاله‌ای جداگانه طلب می‌کند. ولی دلیل عمده آن می‌تواند به دلایلی ناشی از عدم ثبت و ضبط صحیح رخدادها باشد. زیرا مورخین قرن گذشته یا از روی چاپلوسی بیش از حد و یا ترس زیاده از اندازه همه‌ی رویدادها را دیگرگون جلوه داده‌اند. آن چنانکه در زیرقلمشان امیرکبیر از پا درد می‌میرد، میرزاآقاخان نوری مُصلِح تلقی می‌شود و فتحعلی‌شاه که در زمان او مهم‌ترین مراکز تمدنی ایران از دست می‌رود غازی لقب می‌گیرد.

به‬ عنوان‬ مثال‬ خالقان کتاب‌‏های روضه الصفا و ناسخ التواریخ و اکسیرالتواریخ یا مآثر سلطانیه همه نابسامانی‌ها و شکست‌های ناشی از‬ این جنگ‌ها را یا به گردن تجاوزات روس منحوس انداخته‌اند و یا به پای روحانیون شیعه.

نویسندگان خارجی هم بسته به سهمی که از این خوان یغما می‌برده‌اند، گاهی به نعل زده و گاهی به میخ. هرچند در میان نوشته‌های بعضی از اینان می‌توان نکات تازه و بکری را پیدا کرد که در متون نویسندگان داخلی نیست.

از همین روست که نویسنده تحت عنوان «رفع یک اشتباه یا جعل تاریخی» به این موضوع می‌پردازد. در صفحات پایانی کتاب هم نویسنده تحت عنوان «نگاهی گذرا به جنگ جهانی دوم» ضمن بیان علل بروز این جنگ و تبعات آن به اشغال ایران در این زمان می‌پردازد و در نهایت ضمن شرح کوتاهی از وقایع روزانه شهریورماه سال ۱۳۲۰ تا استعفای پهلوی اول، نیم نگاهی هم به سلطنت پهلوی دوم دارد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها