نویسنده در مقدمه کتاب از جمله «خرمشهر را خدا آزاد کرد» که امام خمینی(ره) به هنگام آزادسازی این شهر فرمود به عنوان کلام آسمانی ایشان یاد میکند که در نگارش کتاب از آن الهام گرفته است و مینویسد: «این کتاب سعی دارد توضیح مستندی را پیرامون کارنامه ارتش جمهوری اسلامی ایران در سالهای اول پیروزی انقلاب اسلامی ایران تا سال 1360 و انجام عملیات ثامنالائمه(ع) ارایه نماید و به این ترتیب دفتر ناگشودهای را در ارتباط با عملکرد نیروهای ارتش بگشاید.»
عسکری در ادامه یادآور شده است که «مرور اسناد، گفتوگو با صاحبان تجربه و بهرهگیری از اندوختههای کسانی که در این حوزه دارای تالیفات هستند، احتمالا این پژوهش را متمایز مینماید.»
«حصر شکنان» در چهار فصل و با هدف تبیین نقش ولایت فقیه در فرماندهی عالی دفاع مقدس، تشریح مسایلی که در سالهای 1357 تا 1360 ارتش با آنها روبهرو بوده است و تبیین نقش لشکر 77 خراسان در حفظ و آزادسازی آبادان در سالهای 1359 و 1360 فراهم آمده است.
نخستین فصل کتاب با عنوان «ارتش و انقلاب اسلامی» با اشاره به برخی وقایع با اهمیت سالهای 1356 تا 1358 به سیر تحولات در ارتش رژیم گذشته و نحوه پیوستن این نیرو به گروههای انقلابی مردمی پرداخته است.
ماموریتهای ارتش از دیدگاه شاه، چرایی گرایش ارتش به امام خمینی (ره) و انقلاب، رابطه ارتش و مردم پس از ورود امام خمینی (ره) به ایران و 29 فروردین سال 1358، از عنوانهایی است که به سیر تحولات ارتشیها از سالهای آخر حکومت پهلوی تا ماههای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 اشاره دارد.
در ذیل عنوان «رابطه ارتش و مردم پس از ورود امام خمینی(ره) به ایران» در صفحههای 37 تا 39 کتاب آمده است: «عصر روز دوازدهم بهمن شهید (سروان) کلاهدوز - افسر گارد جاویدان شاهنشاهی، نظامی که بلافاصله بعد از ترور تعدادی از افسران گارد شاهنشاهی، موضوع را به بیرون از مجموعه منتقل نمود و باعث گردید تا اطمینان شاه از آخرین و مستحکمترین پایگاهش، یعنی لشکر گارد جاویدان سلب گردد - همراه شهیدان نامجو و اقاربپرست و چند نفر نظامی دیگر، به مدرسه رفاه رفته و خود را به کمیته استقبال از حضرت امام (ره) معرفی میکنند. این افراد، اولین هسته کمیته انقلاب در قبل از 22 بهمن 1357 را تشکیل میدهند.»
ارجاعات کتاب به منابع، بسیار با دقت و وسواس صورت گرفته است. نویسنده در زیرنویسهای صفحههای یاد شده، شرح مختصر اما جامعی از نحوه فعالیتها و مبارزات شهیدان کلاهدوز، نامجو و اقاربپرست ارایه کرده است.
نگارنده کوشیده تا با انجام مصاحبههایی با مقامات ارشد ارتش و نیز با نزدیکان فرماندهان شهید ارتشی بر غنای مطالب کتاب بیفزاید. این مصاحبهها در لابهلای محتوای کتاب و به تناسب مطالب گنجانده شده و بنابراین میتوان «حصرشکنان» را نگاه تازهای در تالیف آثار پژوهشی درباره فعالیتهای ارتش در سالهای آغازین جنگ تحمیلی عراق علیه ایران دانست.
«تحدید و تضعیف انقلاب اسلامی» عنوان دومین فصل کتاب است که به وقایع دو سال و نیم پس از وقوع انقلاب اسلامی که حجم وسیعی از تهدیدات متوجه نظام اسلامی بود، پرداخته است.
عسکری در این فصل پرداختی تحلیلی به مباحثی چون پیروزی انقلاب اسلامی و دگرگونی ساختار منطقه، پیروزی انقلاب اسلامی و ظهور جریانهای تجزیهطلب، آغاز مخاصمات داخلی، تجاوز آمریکا به طبس، کودتای نقاب و «بنیصدر، در منصب فرماندهی کل قوا» دارد.
دغدغه نگارنده برای تبیین واقعیتهایی که میان ارتش جمهوری اسلامی ایران و رویدادها وجود داشته، به خوبی در متن کتاب آشکار است. بر این اساس، «بنیصدر در منصب فرماندهی کل قوا» پربارترین مبحث دومین فصل کتاب است که عسکری کوشیده با تکیه بر اسناد، خاطرات، مصاحبهها و کتابهای مختلف در این زمینه، تمامی زوایای خیانت بنیصدر را به ارتش و نظام جمهوری اسلامی ایران پیش روی مخاطبان قرار دهد.
در ذیل این عنوان (صفحه 73 کتاب) میخوانیم: «بلافاصله بعد از عزل بنیصدر از فرماندهی کل قوا، ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران در اطلاعیه شماره 530 خود به تبعیت محض تمامی کارکنان ارتش از حضرت امام خمینی(ره) و وفاداری به آرمانهای انقلاب اسلامی و شهدا تاکید کرد. در قسمتی از از این اعلامیه آمده است: نیروهای زمینی، هوایی و دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ماموریتهای خود را تحت رهنمودهای امام خمینی(ره) رهبر کبیر انقلاب و بر پایه قانون اساسی نظام حمهوری اسلامی ایران با تمام توانایی انجام خواهند داد.»
در ادامه به حکم صادر شده از سوی امام خمینی(ره) به تیمسار ولیالله فلاحی به عنوان جانشین رییس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران و بازتاب این تحولات در نماز جمعه تهران در تاریخ 29 خرداد 1360 هم اشاره شده است.
نیتهای بنیصدر در همکاری با گروهک مجاهدین خلق(منافقین)، واگذاری سلاح از سوی ارتش به سپاه با وجود مخالفت بنیصدر و بر اساس تکلیف و ضرورتهایی که در رابطه با حفظ انقلاب اسلامی مطرح بود، اعترافات بنیصدر درباره همکاری با گروهک کومله در سال 1359 و نیز گرفتاری فرماندهان ارتشی از بیسیاستی و بیکفایتی بنیصدر، برخی دیگر از موضوعهای مهم این بخش از فصل دوم کتاب است.
عسکری در فصل سوم کتاب به «آغاز جنگ تحمیلی» پرداخته و میزان آمادگی نیروهای مسلح و به ویژه ارتش شده است.
در ابتدای هر فصل کتاب، مقدمهای آمده است. این امر به ایجاد سابقه ذهنی مخاطبان برای ورود به مباحث آتی آن فصل کمک میکند. مقدمه فصل سوم کتاب پس از اشاره کوتاهی به روال برنامهریزی در ارتشهای دنیا به تناسب تهدیدات منطقهای، به موضوعهایی چون شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و میزان آمادگی نیروهای مسلح، علل کاهش قدرت رزمی ارتش ایران در آن زمان، جریانهای قبل از انقلاب اسلامی، حرکت ضد انقلاب و عناصر مغرض در مسیر انحلال ارتش، غارت و تاراج وسایل و تجهیزات تعدادی از یگانها، عملکرد دولت موقت در ارتباط با ارتش و کمک ارتش به تشکیل، تجهیز و آموزش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پرداخته است.
«اشتغال به کار نیروهای متعهد ارتش در سایر نهادها و سازمانها» را شاید بتوان از با اهمیتترین بخشهای فصل سوم کتاب دانست. نگارنده با تفکیک نهادها و سازمانهای نظامی، تعداد ارتشیانی که برای حمایت از انقلاب اسلامی به آنها پیوستند را برشمرده است.
«عملیات ثامنالائمه(ع)» عنوان بخش واپسین «حصرشکنان» است. این عملیات که با طراحی ارتش و محوریت لشکر 77 پیروز خراسان در پنجم مهر ماه سال 1360 اجرا شد، به شکست حصر آبادان انجامید. از این عملیات به عنوان یکی از موفقترین عملیاتها در دفاع مقدس یاد شده است.
سرآغاز این فصل به «دلایل علاقه بعثیون در تسخیر آبادان» پرداخته است. در ادامه نگارنده با اشاره به پیام تاریخی امام (ره) درباره آبادان به ورود لشکر پیاده 77 به منطقه میپردازد.
بر اساس آن در صفحه 164 کتاب آمده است، طراحی اولین عملیات مشترک ارتش و سپاه با نام «ثامنالائمه(ع)» با مخالفت بنیصدر مواجه شد اما با بررسی این عملیات، نظر موافق آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب که آن زمان نماینده امام خمینی(ره) در شورای عالی دفاع بودند، همراه این طرح میشود.
نویسنده در ادامه با بیان اینکه «اجرای عملیات ثامنالائمه(ع) نیاز به زمینه علمی داشت» به شرح نحوه همکاری سپاه و ارتش بر مبنای خاطرات شهید صیاد شیرازی در کتاب «ناگفتههای جنگ» میپردازد. شهید صیاد شیرازی در این بخش از خاطراتش به آموزشهای نظامی اشاره دارد که از سوی ارتشیها برای پاسداران تدارک دیده شده بود.
چرایی انتخاب منطقه عملیات، شرح این عملیات، نتایج عملیات ثامنالائمه(ع) و بازتاب سیاسی و رسانهای این عملیات از دیگر مباحث بخش چهارم کتاب است.
نگارنده در ابتدای بخش ضمائم، در ذیل عنوان «اولین یاوران انقلاب در ارتش» نام تعدادی از افسران انقلابی که در پادگانها علیه رژیم شاه فعالیت داشته یا با خیزشهای مردمی همراه بوده و بعد از انقلاب اسلامی مسوولیتهایی در نظام جمهوری اسلامی یافتهاند، آورده است. سروان صیاد شیرازی، سرهنگ حسن آبشناسان، ستوان حاجخلیل و سرهنگ محمود سهرابی نام برخی از این افسران انقلابی است.
میتوان گفت که بخش ضمایم کتاب را اسناد منحصر به فردی غنی کرده و نویسنده این اسناد را به عنوان شاهدی برای مطالب عنوان شده در کتاب آورده است. متن نامه انتقال شهید کلاهدوز از ارتش به سپاه پاسداران که توسط شهید سرلشکر قرنی امضا شده بود، نامه اطلاع رسانی واحد اطلاعات ارتش در ارتباط با عملکرد خرابکاران در خوزستان به یگانهای نیروی دریایی مستقر در استان در 22 فروردین سال 1359، بریده جراید در خصوص عملکرد ارتش در مقابله با تحرکات ضد انقلاب در نقاط مختلف کشور و نیز تصاویری از شهید فلاحی در کنار شهید دکتر چمران و آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب برخی از اسناد جذاب کتاب است. در آخر هم 83 منبع مکتوبی که عسکری برای تالیف کتاب از آنها بهره گرفته آمده است.
انتشارات سوره سبز کتاب «حصر شکنان» را در قطع وزیری و 255 صفحه، با شمارگان چهار هزار نسخه و به بهای 150 هزار ریال روانه بازار نشر کرده است.
نظر شما