به همین بهانه سراغ چند مورد از کتابهایی رفتهایم که به واکاوی ریشههای این مسئله پرداخته و هریک برای تبیین آن، منظری ویژه را برگزیدهاند.
«تاریخ یعقوبی» و راز یک وصیت
یکی از مواردی که در بیان علت ازدواج نکردن حضرت معصومه (س) به آن اشاره میشود، از بطن تاریخ یعقوبی استخراج شده است. این کتاب با آن که یکی از متون معتبر و قابل استناد مرتبط با حکومتهای سده دوم و سوم هجری و از ویژگیهای برجسته آن اشاره به زندگینامه امامان شیعی است، اما در خصوص ازدواج نکردن حضرت فاطمه معصومه (س)، ادعایی تردیدآمیز را مطرح میکند. یعقوبی مدعی است: «موسی بن جعفر وصیت کرد که دخترانش شوهر نکنند و هیچکس از آنان شوهر نکرد، مگر امسلمه که در مصر به ازدواج قاسم بن محمد درآمد و آن هم برای محرمیت در مسیر رفتن به سفر حج بودهاست».
یعقوبی که این نظر را بهصراحت در کتاب خود آورده است، با منتقدان بیشماری مواجه میشود؛ زیرا به زعم آنها، چنین وصیتی در مغایرت با سنت پیامبر اسلام و تأکیدات فراوان آن حضرت در امر ازدواج قرار دارد. از نگاه منتقدان یعقوبی، اهمیت ازدواج در اسلام تا به حدی است که پیامبر(ص) میفرماید: «نزد خداوند هیچ بنایی محبوبتر و عزیز تر از ازدواج در اسلام نیست». از دید این ناقدان، نمیتوان پذیرفت که امام موسی کاظم (ع)، بهصراحت در مقابل نظر جد بزرگوار خویش و فراتر از آن شریعت اسلام قرار گیرد. از سوی دیگر آنها مدعیاند، مراجعه به وصیتنامه امام موسی کاظم (ع) این حقیقت را آشکار میسازد که ازدواج دختران آن حضرت به نظر و صلاحدید امام رضا (ع) منوط شده بود و طبق وصیت، سایر برادران و خاندان موظف بودند که در امر ازدواج دختران، پس از اخذ موافقت ایشان اقدام کنند. مخالفت با نظر یعقوبی تا حدی پیش میرود که «باقر شریف القرشی» از سیرهنویسان برجسته معاصر، در کتاب «حیات موسی بن جعفر (ع)» به صراحت آن را مجعول و بیاساس معرفی میکند.
بیهمتا در «منتهیالآمال»
از دیگر دلایلی که برای ازدواج نکردن حضرت معصومه (ع) مطرح میشود، ناظر به جایگاه علمی و معنوی ایشان است؛ چرا که برخی با اشاره به همین موقعیت ویژه، مدعی هستند که در زمان ایشان، مردی مناسب این بانو در جامعه مسلمین حضور نداشته و لذا آن حضرت و سایر خواهرانشان، طریق تجرد را برگزیدهاند.
شیخ عباس قمی، نویسنده کتاب «منتهیالآمال في احوال النبي و الآل» که از آثار مشهور و پرمراجعه در حوزه سیره ائمه به شمار میآید، بر این ادعا صحه میگذارد و به نقل از «تاريخ قم» میگوید: «سادات رضائیه، دختران خود را شوهر نمیدادند؛ زیرا کسی را که همسر و همکفو ایشان بود نمییافتند و حضرت موسی بن جعفر (ع) را بیست و یک دختر بودهاست و هیچ یک شوهر نکردهاند و این مطلب در میان دختران ایشان عادت شده و محمد بن علی الرضا به شهر مدینه ده دیه وقف کردهاست بر دختران و خواهران خود که شوهر نکردهاند و از ارتفاعات آن دیهها نصیب و قسط رضائیه که به قم ساکن بودهاند از مدینه جهت ایشان می آوردند.»
در بررسی این دلیل نیز مخالفان به تقابلش با سیره ائمه اطهار اشاره میکنند که هرگز با چنین دلیلی مانع از ازدواج دختران خود نشده بودند؛ تا جایی که از پیامبر(ص) نقل شده است: «هرگاه کسی به خواستگاری دختر شما آمد که دینداری و امانتداری او را میپسندید (هرچند در حد دختر شما نباشد) شوهر دهید و اگر شوهر ندهید در زمین فتنه و فساد بزرگ برپا می شود». منتقدان منتهیالامال معتقدند، در زمان این بانوی بزرگوار قطعاً در میان شیعیان، افرادی وجود داشتند که میتوانستند همسر مناسبی برای آن حضرت و سایر خواهرانشان باشند.
حصارها و هراسهای دوران
یکی دیگری از آرایی که در خصوص تجرد حضرت معصومه (س) بیان شده، خفقان دوران و نیز محدودیتهایی است که حکومت وقت برای برقراری ارتباط میان خاندان امام موسی کاظم (ع) با سایر جامعه شیعیان، ایجاد کرده بود. از این رو در حالی که شیعیان برای حفظ جان و مذهب خود، رویه تقیه را پیش گرفته بودند، ازدواج با زنان خاندان امام کاظم (ع) را به منزله تهدیدی برای خود قلمداد میکردند و همین مسئله سبب شد تا انگیزه آنان برای وصلت با این خاندان کمرنگ شود.
در بین صاحبان نظر، نظریه سوم تا کنون مورد پذیرش جمع کثیری واقع شده است و تقریباً همگی در خصوص آن به اتفاق نظر رسیدهاند. اما همچنان این سوال مطرح است که چرا هراس از ازدواج با خاندان امام کاظم (ع) و مجرد ماندن، به دختران ایشان محدود شدهاست و مردان خاندان اهل بیت مشکلی در ازدواج با دختران شیعیان نداشتهاند؟ علاوه بر این چه معیاری برای سنجش میزان اختناق سیاسی دوران هارون الرشید وجود دارد که آن را نسبت به دوران سایر خلفای اموی و عباسی، تیرهتر و خفقان انگیزتر میسازد تا جایی که شیعیان را طبق اصل تقیه از وصلت با این خاندان باز دارد؟
تجرد، پیام مبارزه
بررسی کلی سه نظر مطرحشده در بالا، نشان میدهد که هرچند این دلایل چندان قابل وثوق نیستند و نقدهای متعددی بر آنها میتوان وارد کرد اما هر یک به نوبه خود میتواند راهگشای درکی کلی از دورانی باشد که حضرت معصومه (ع) در آن میزیسته است. در اینجا باید در این نکته دقیق شد که سیاست ائمه اطهار در امر ازدواج و ازدیاد نسل پاک شیعه در دورانهای مختلف بهویژه در دوران حصر و تنگناهای سیاسی، نشان از آن دارد که امر ازدواج در نظر آنها فراتر از سنتی اسلامی بوده که عمل یا عمل نکردن به آن در تضاد با سنت دین مبین باشد. به بيان ديگر، هرگز ازدواج در سنت ائمه به دور و جدا از اهداف سیاسی و تفکر مبارزاتی نبوده است، کما اینکه تاریخ سیره آنها نشان از تصمیمات متعددی دارد که گواه این ادعاست. زنان اهل بیت نیز از چنین تفکری به دور نبودهاند و در این خصوص در دورههای مختلف همپای مردان، گام برداشته و همدوش آنان بودهاند. به عنوان مثال، یکی از شرایط ضمن عقد حضرت زینب (س) با عبدالله بن جعفر بن ابیطالب، فراهم بودن امکان همراهی آن حضرت با امام حسین (ع) بودهاست. یعنی شاهد آن هستیم که یک زن از حق شرعی خود در تعیین شرط ضمن عقد، در جهت رواج یک تفکر مبارزاتی بهره میگیرد و این شرط را در اولویت شروط خود قرار میدهد. نگریستن به ازدواج نکردن حضرت معصومه و خواهران آن حضرت از چنین منظری و ربط آن به یک حرکت گسترده سیاسی که با پرچمداری دختران امام موسی کاظم (ع) صورت میگیرد، تجرد این گروه از بانوان را از قابلیت توجیه بیشتری برخوردار میکند. به این ترتیب شاید بتوان مدعی شد اگر حضرت زهرا (س) با وصیت خود در مخفی بودن مدفنش، پس از گذشت قرنها توان آن را دارد که پیام سیاسی خود را به ما برساند و با وصیت خویش، روایت وجود فشار بر اهل بیت در روزگار شهادتش را ماندگار کند، حضرت فاطمه معصومه (ع) و خواهران بزرگوارش نیز در پرتو اختیار نکردن همسر براي همراهی با امام رضا (ع) بدون محدوديت تمكين از شوهر، به زیباترین شکل ممکن، از تجرد، پیامی سیاسی و تاریخی ساخته و برای روزگار ما فرستادهاند.
منابع
احمد بن اسحاق يعقوبي؛ محمدابراهيم آئيني (1389) «تاریخ یعقوبی»، تهران: شركت انتشارات علمي و فرهنگي.
شیخ عباس قمی (1388) «منتهی الامال»، تهران: علویون.
باقر شریف القرشی (1388) «موسوعه سيره اهل البيت عليهمالسلام: الامام موسي بن جعفر (ع)»، تهران: معروف.
نظر شما