صادق آیینهوند در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) درباره کتاب «دو قرن سکوت» اثر شادروان عبدالحسین زرینکوب اظهار کرد: نگاهی وجود دارد که میگوید اسلام تحت تاثیر تحولاتی که در شبه جزیره اتفاق افتاد وارد کشورهای مختلفی مانند روم، مصر، ایران، بیزانس، عراق و ... شد.
وی ادامه داد: با ورود اسلام به این سرزمینها مردم دو بخش شدند؛ بخشی با دین جدید منطبق شدند و آن را پذیرفتند و بخشی هم سکوت کردند و منفعل شدند و البته تعداد اندکی هم با آن جنگیدند. در ایران هم با ورود اسلام همین دو رویکرد اتفاق افتاد. بنابراین باید همه واقعیتها را دید و این گونه نبود که پس از ورود اسلام به ایران همه آن را پذیرفته باشند یا همه آن را انکار کرده باشند.
وی با بیان اینکه عنوان کتاب «دو قرن سکوت» چندان علمی نیست چرا که با ورود اسلام به ایران، دو قرن سکوت حکمفرما نبود بلکه دو قرن همراهی، همگامی، انتقاد و کمی هم درگیری بود، تاکید کرد: بنابراین عنوان «دو قرن سکوت» برای این کتاب، خوب انتخاب نشده است چون این موضوع که فکر کنیم ایرانیان پس از ورود اسلام کاری نکردند، بیپایه است.
آیینهوند با اشاره به اینکه ایرانیان تمدن اسلامی را متحول کردند و سامان دادند، توضیح داد: ایرانیان بار عظیم تمدن اسلامی را در طول قرون به دوش کشیدند و بنابراین در برابر اسلام سکوت نکردند بلکه طی این مدت دیوانسالار شدند، مدیریت خودشان را ارائه کردند، کار علمی کردند، عربی یاد گرفتند و فیلسوف و جامعهشناس شدند.
وی در پاسخ به این سوال که چه کتابهای خوبی درباره نقش ایرانیان در تمدن اسلامی نگاشته شده است، گفت: کتابهای بسیاری درباره فتوحات نوشته شده است؛ به طور مثال کتاب «فتوحالبلدان» اثر احمد بن یحیی بلاذری یکی از آنهاست. کتاب تاریخ طبری نیز کتاب خوبی در این باره است. برخی از این کتابها نماینده نگاه عرب قرن چهارم و پنجم هجری است. برخی از کتابها نیز توسط مصریها، شامیها و سوریها نوشته است. به هر حال هر یک از این کتابها از یک زاویه به نقش ایرانیان در تمدن اسلامی پرداختهاند و بعضی از آنها از زاویه تمدن فرهنگی به این موضوع نگاه کردهاند که البته کتابهایی هستند که منصفانه نوشته شدهاند.
وی در بخش دیگری از سخنانش به وجود برخی افراد در فتوحات اسلامی اشاره کرد که همانند گروه داعش بودند و ادامه داد: بخش اندکی از افرادی که در فتوحات اسلامی بودند شبيه همین داعشیها کنونیهستند. اینها آدم میکشتند، سر میبریدند، زنها را میدزدیدند و ... . البته این گونه افراد در میان مسلمانان خیلی کم بودند و شاید در حد 10 درصد. نمونه این افراد در کتابها و متون آورده شده و پیامبر (ص) نیز از آنها بیزاری جسته است. این افراد به نام اسلام جنایت میکردند و آدم میکشتند و مسلمانانی مانند سلمان فارسی از آنها بیزار بود. به هر حال این افراد بسیار کم بودند اما بیشتر مسلمانان تحولخواه بودند.
آیینهوند در پاسخ به سوال دیگری که چرا همواره نوعی تقابل میان ایرانیان و اعراب در متون وجود دارد و چگونه باید با این نگاه مبارزه کرد، گفت: متاسفانه در این زمینه کار منصفانهای نشده است در حالی که تاریخ باید منصفانه باشد. ما یا با نگاه عربی در کتابها نگریستهایم و ایرانیان را افرادی مجوس میدانستیم یا با نگاه ایرانی دیدهایم و اعراب را افرادی بادیهنشین و ملخخوار یاد کردهایم و گفتیم هر چه تمدن اسلامی دارد از آن ماست!
وی تاکید کرد: هیچ کدام از این دو نگاه نباید در کتابها حاکم باشد. به قول اقبال لاهوري:
گرچه عرب زد چو حرامي به ما / داد يكي دين گرامي به ما / گرچه ز جور خلفا سوختیم/ زآل علی معرفت آموختیم. ...
رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: بنابراین در این میان اعرابی که به ایران آمدند بخشی ویرانی به بار آوردند و بخش زیادی هم به ما دین و ارزش دادند. ما نیز آن را گرفتیم و تمدن ساختیم. امروز تمدن اسلامی را با سایر تمدنها مقایسه کنید. قویترین و متفکرترین افراد مانند ابن رشد، فارابی، ابوریحان، ابنسینا و ... در دامن تمدن اسلامی پرورش یافتند. کدام تمدن چنین افرادی را پرورش داده است؟
وی یادآور شد: به برکت اسلام بود که چنین افرادی به وجود آمدند و رشد کردند. امروز نیز باید تقابل ایران و عرب از بین برود و باید با یک زاویه جامع در آثار نگریست. بدون شک اعراب برای ایرانیان ضررها و منافعی داشتند و البته منافعشان بسیار بیشتر از ضررشان برای ما بوده است.
آیینهوند در پایان سخنان خود از چاپ کتابی درباره سیره و سخن رسول خدا (ص) خبر داد و گفت: اکنون در حال تالیف این اثر هستم که نگاه جدید دارد و امیدوارم تا پایان امسال توسط پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی منتشر شود.
دوشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۰:۵۰
نظرات