وی ادامه داد: نبود شبکه پخش حمایتی از سوی دولت و نهادهای متولی حوزه کتاب، متأسفانه میدان را برای تاختوتاز این حلقههای غیر صنفی و مجاری نامناسب بازکرده و باعث ایجاد آشفتگی در شبکه توزیع بازار کتاب شده است؛ وجود چنین معضلاتی در عرصه نشر، باعث ایجاد بیاعتمادی متقابل میان مؤلفان، ناشران و پخشیهای کتاب میشود.
مدیر انتشارات منادی تربیت عنوان کرد: اگر پخش کتاب در کشور بهخوبی انجام نشود ناشر و درمجموع نشر، حرفه اقتصادی بهحساب نخواهد آمد؛ درنتیجه بسیاری از فعالان این عرصه، حوزه تولید و پخش کتاب را ترک میکنند و سراغ فعالیتهای دیگر میروند.
سِمیاری در ادامه سخنانش، توضیح داد: بسیاری گِران بودن کتاب را علت کم بودن سرانه مطالعه در کشور مطرح میکنند اما معتقدم اینطور نیست بلکه کتاب به دلیل اینکه در انتهای فهرست نیازهای روزانه، ماهانه و سالانه افراد قرارگرفته است و به دلیل نبود وقت کافی برای مطالعه باعث بیرغبتی افراد برای کتابخوانی و ایجاد چالشهایی در این حوزه شده است.
وی عنوان کرد: در چنین موقعیتی، بسیاری از ناشرانی که کتابهای تولیدی خود را نمیتوانند بفروشند، به تخفیفهای زیاد کتابها رو میآورند و بازار کتاب را دچار مشکل میکنند که این رفتار، ازنظر اخلاق حرفهای، دور از شئونات است.
این فعال عرصه نشر در پاسخ به این پرسش که «شما چه راهکاری برای بُرونرفت از این چالشها پیشنهاد میکنید؟» گفت: ابتدا باید ضعف تشکلهای صنفی کتاب برطرف شود؛ این ضعفها شامل کمبود عضو در تشکلهای صنفی کتاب، کمبود ارتباط اعضای تشکلهای صنفی کتاب با ناشران غیر عضو و کمبود برنامه است.
مدیر انتشارات منادی تربیت ادامه داد: باید تشکلهای قوی انتشاراتی با برنامههای مدون تشکیل شوند. همچنین باید شرکتهای پخش و توزیع کتاب مورد حمایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، جایگزین موزعان و پخشیهای امروز شوند. در این میان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز باید به توزیع عناوین چاپشده در هرماه اقدام کند و در تأمین سهمیههای پخش برای این شرکتها مداخله کند.
وی اظهار کرد: همچنین باید نهادهای دولتی و غیردولتی مانند اداره پُست، آموزشوپرورش، صداوسیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ... اجرای سیاستهای حمایتی در حوزه توزیع و معرفی کتاب را در دستور کار قرار دهند.
سِمیاری ضمن ابراز ناراحتی از این موضوع که چرا باید کتابفروشیها در سراسر کشور توزیع مناسب نداشته باشند؟ افزود: معتقدم باید در سطح شهر و مناطق، توزیع کتابفروشیها بهصورت مناسب صورت بگیرد؛ به این معنا که باید با افزایش تعداد کتابفروشیها، کتاب به محلهها برود. همانطور که تعداد میوهفروشیها، خواربارفروشیها و نانواهای محلهها زیاد است، باید تعداد کتابفروشیهای آنها نیز زیاد باشد نه اینکه افراد از دورترین نقاط شهر برای تهیه کتاب مجبور شوند به میدان انقلاب مراجعه کنند.
در این باره بخوانید:
(1) آموزگار: نسبت تعداد ناشران به کتابفروشان منطقی نیست/ تمرکز 75 درصد صنعت نشر در پایتخت (اینجا)
نظر شما