به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) به نقل از حوزه هنری، حجت‌الاسلام سیدمحمود دعایی در این مراسم که عصر روز گذشته، چهارم آبان در حوزه هنری برگزار شد، گفت: بهرام قاسمی كه یكی از سردبیران روزنامه اطلاعات در دوره‌های گذشته بود و امروز یكی از دیپلمات‌های برجسته كشور به شمار می‌رود،  مسبب آشنایی من با مرحوم صفارزاده شد.

وی اضافه كرد: در اوایل انقلاب مسئولیت مؤسسه اطلاعات را به من داده بودند، اما چون سال‌ها از فضای ایران دور بودم احساس می‌كردم كه به تنهایی نمی‌توانم از عهده این مسئولیت برآیم، به همین منظور به مرحوم شهید آیت‌الله بهشتی مراجعه كردم و از او خواستم نیروهایی را به من معرفی كند كه یكی از آنها همین آقای قاسمی بود. در آن زمان قرارمان این شد  كه برای جذب نیرو در روزنامه اطلاعات به سراغ افراد شاخص برویم كه آقای بهرام قاسمی كه یكی از یاران مرحوم طاهره صفارزاده بود. پیشنهاد داد تا برای نظارت صفحات ادبی این روزنامه خانم صفارزاده را بپذیریم.

به گفته حجت الاسلام دعایی، مرحوم طاهره صفارزاده در آن زمان در آپارتمانی در اطراف میدان فلسطین زندگی می‌كرد، اما این شاعر بزرگوار علاوه بر این‌كه اجاره بنیاد را هر ماهه پرداخت می‌كرد، اجاره دیگری را به صاحب اصلی منزل كه در خارج از ایران زندگی می‌كرد نیز می‌پرداخت تا به قول خودش حق‌الناس را در كنار مالكیت اسلامی رعایت كند.

وی اضافه كرد: خانم صفارزاده به دلیل پایبندی به شیوه زندگی و انس با قرآن به حالتی شبیه مكاشفه دست پیدا كرده بود و همیشه از این موضوع ناراحت بود كه باید آن را تداوم دهد، یا این‌كه رؤیایی بیش نیست و باید به آن بی‌توجه باشد. به همین منظور همیشه دوست داشت با یك كارشناس برجسته درباره این موضوع مشورت كند كه در آن زمان هیچ كس مانند امام خمینی(ره) سرآمدتر از همه نبود. در این راستا بنده بر خود واجب دانستم كه قرار ملاقاتی را برای دیدار این شاعر با رهبر انقلاب تدارك ببینم، به همین منظور با مرحوم احمد آقا تماس گرفتم و از او درخواست دیدار داشتم.

وی اضافه كرد: وقتی تلفنی ماجرا را به مرحوم طاهره صفارزاده گفتم كه شما به دیدار رهبر انقلاب خواهید رفت از شدت شوق پشت تلفن می‌گریست و وقتی زمان دیدار با امام رسید، به در منزل او رفتم و این شاعر از من پرسید حجاب من شرعی است ولی چادر به سر نمی‌كنم، برای این دیدار با چادر بیایم؟ كه من هم پاسخ دادم، من هم مثل شما را زیاد دیده‌ام كه به دیدار امام رفتند و امام نیز در دیدارها به آنها احترام می‌گذارد، شما هم نیازی به چادر ندارید، البته در ذهنم این بود كه ما برای نخستین‌بار یك روشنفكر مذهبی را به دیدار امام می‌بریم و نباید كاری كنیم كه بعدها بگویند كه چادر بر سرمان كرده و ما را به دیدار امام بردند، اما زمانی كه به حسینیه جماران نزدیك شدیم دیدم كه مرحوم صفارزاده چادر نمازش را سرش كرد و گفت می‌خواهم در دیدار با امام چادرم متبرك شود.

حجت‌الاسلام دعایی بیان كرد: زمانی كه به دیدار امام رفتیم، در محضر ایشان خانم صفارزاده را معرفی كردند و شعری كه این شاعر در وصف امام(ره) آن هم در زمان تبعیدشان به پاریس سروده بود قرائت كردم، هر چه من شعر را ادامه می‌دادم، گریه‌های مرحوم صفارزاده بلندتر می‌شد، تا جایی كه به هق هق رسید و اشك می‌ریخت، در آن زمان به حضرت امام خمینی(ره) گفتم كه خانم صفارزاده با شما صحبتی دارند و خودم جلسه را ترك كردم و نیم‌ ساعت بعد دیدم كه مرحوم صفارزاده از اتاق بیرون آمده و با طمأنینه گفت كه دیگر سبك شده‌ام و راهم را پیدا كرده‌ام.