خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- امروز 10 آبانماه سالروز تولد «نجمالدين ابوالفتح يوسف شيباني» مورخ و جغرافيدان مسلمان (601 ق) است. ابوالفتح يوسف بن يعقوب شيباني دمشقي ملقب به ابن مجاور، مورخ و جغرافيدان مسلمان در دمشق به دنيا آمد. دوران كودكي و نوجواني خود را در بغداد سپري كرد و از استادان اين شهر بهره برد. سپس به هند رفت و پس از مدتي به سير و سفر در شبه جزيره عربستان پرداخت. مهمترين اثر وي به نام تاريخ المُستَبصر، به شرح دقيق وضعيت سياسي، جغرافيايي و اجتماعي اين منطقه اختصاص دارد. ابن مجاور در سال 690 در سن 89 سالگي درگذشت.
کتاب صفة بلادالیمن و مکه و بعض الحاجز معروف به تاریخ المستبصر نوشته ادیب، محدث و مورخ معروف، جمالالدین ابی الفتح یوسف بن یعقوب ابن محمد الشیبانی دمشقی مشهور به «ابن مجاور» است که در حدود 627 هجری قمری به عربی نگاشته شده است.
ارزش بیش از حد تاریخ المستبصر برای تاریخ ایران
تاریخ المستبصر در دو قسم تدوین یافته است. نخستین بار اوسکار لوفگرن (Oscar Lufgren) جلد نخست کتاب را در سال 1951 و جلد دوم آن را در سال 1954 در لیدن هلند در سلسله انتشارات ای. جی. بریل (E.J. BRILL) تصحیح و به چاپ رسانید. با وجود ارزش بیش از حد کتاب برای تاریخ ایران، به ویژه کرانههای ساحلی خلیجفارس و دریای عمان و مهاجرت اقوام ایرانی به سواحل دریای سرخ، متأسفانه تاکنون این اثر به فارسی ترجمه نشده است.
کتاب تاریخ مستبصر را میتوان سفرنامه نامید زیرا بسیاری از نقاطی را که ابن مجاور درباره آن بحث میکند خود دیده و سفرهای بسیاری به سواحل دریای سرخ و عمان داشته است. در واقع کتاب او کتابی جغرافیایی است که مانند کتابهای مسالک و ممالک قرون نخستین هجری تدوین یافته است. ابن مجاور در تاریخ مستبصر جغرافیای تاریخی صفحات غرب و جنوب غرب شبه جزیره عربستان، سواحل عمان، سواحل دریای سرخ و تا حدود اندکی خلیجفارس را تا دهههای نخستین قرن هفتم هجری تشریح کرده است.
ویژگی ابن مجاور، ذکر راویان حوادث تاریخی است
مشخصه بارز کتاب ابن مجاور، ذکر راویان حوادث تاریخی توسط اوست، به گونهای که اغلب اسامی راویان نقل شده است؛ البته راوی بسیاری از روایات و حوادث خود اوست. ابن مجاور کتاب خود را با شهر مقدس مکه آغاز میکند: ذکر نامهای مکه (مکه، بلد، قریه و امالقری)، ویژگیهای آن شهر، ذکر والیان مکه (از نسل امام حسن (ع))، نقشه مکه، داد و ستد، مسافت مکه نسبت به مدینه، مسافت مکه نسبت به طائف. در ادامه به توصیف دیگر شهرها و روستاها شبه جزیره چون طائف، الوهط، صعدة، حجاز، جده، صهاریج، زبید، باب المندب، عارة، مفالیس، عدن و... پرداخته است. در جلد دوم نیز شهرهایی چون جند، ذیجبله، صنعا، نجران، شرف، غلافقه، جزیره فرسان، جزیه الغنم، جزیرة الناموس، الاهواب، شبام، ظفار، منصوره، قلهات، مسقط، صحار، کیش و بحرین توصیف شدهاند.
توصیف و تمجید از یمن و شهرهای معروف آن
یکی از مشخصات بارز کتاب ابن مجاور، هم چنان که از نام آن نیز برمیآید، توصیف و تمجید از یمن و شهرهای معروف آن است که شاید این امر ناشی از علاقه وی نسبت به آن جا بوده باشد. حتی در این راه از آوردن اشعار فارسی و عربی در مدح یمن دریغ نورزیده است. وی در کتاب خود اشعاری فارسی از فضلالله غزنوی، ادیب صابر ترمذی، حسام کرمانی، ظهیری [فاریانی؟] و غیره ذکر کرده است. پارهای مواقع نیز اشعاری از خود به فارسی به عنوان شاهد آورده است.
فصول زیادی از کتاب ابن مجاور به توصیف شهر عدن و ویژگیهای آن اختصاص دارد. ابن مجاور به ورود کشتیهای بیشمار به عدن که حاوی کالاهای زیاد و متنوع بودهاند اشاره میکند. همچنین وی میزان مالیاتی را که از هر نوع کالا نظیر فلفل، نیل، طباشیر، کافور، قرنفل، زعفران، کتان، حریر، عود و غیره دریافت میشد، به گونهای دقیق قید کرده است. (صص 141ـ 131). در بخشی دیگر به بناء شهر صنعا و ویژگیهای آن پرداخته است. وی طبق روایتی بنای این شهر را به شیث بن آدم (ع) و سام بن نوح (ع) نسبت میدهد. به نوشته او صنعا حصاری محکم از سنگ و گچ داشته و دارای هفت دروازه بوده است: دروازه غُمدان، دروازه دمشق، دروازه شیخه، دروازه خندق علیا، دروازه خندق سفلی، دروازه نصر و دروازه شرعه. (ج 2، صص 80 ـ 179)
ابن مجاور هوای صنعا را خشک و معتدل شبیه هوای خراسان ذکر میکند که در آن زعفران به خوبی به عمل آمده است، همچنین انواع میوهها چون سیب، زردآلو، هلو، گلابی، به، انگور، انجیر، انواع گلها چون نرگس و یاسمن و نیز غله جزء محصولات صنعا محسوب میشده است. (ج 2، ص 185) وی صنعا را بزرگترین شهر یمن و هوای آن را معتدلترین شهر آن ناحیه ذکر کرده است (ج 2، ص 186). ابن مجاور برخی از مردم صنعا را پیرو مذهب زیدیه دانسته است. (ص 188)
القاب پادشاهان و ملوک ایرانی را که بر عدن حکم راندهاند
با وجود اهمیت موارد فوق، ارزش کتاب تاریخ مستبصر برای تاریخ ایران از بابت اشارات سودمندی است که ابن مجاور در لابهلای روایات خود درباره مناطق ساحلی دریای سرخ درباره برخی مناطق ایران چون سیراف، کیش، کرمان، خراسان و نیز اقدامات عمرانی پادشاهان باستانی ایران در این مناطق ارائه کرده است.
ابن مجاور در فصل مهمی از کتاب خود با عنوان «ذکر القاب ملوک العجم الذین تولّوا مُلک عدن»، القاب پادشاهان و ملوک ایرانی را که بر عدن حکم راندهاند به طور کامل ذکر کرده است. از اینرو این قسمت برای بازسازی القاب ملوک قدیم ایران از اهمیت ویژهای برخوردار است. (ج 1، صص 120 ـ 118)
ابن مجاور زمانی که از بهترین انواع شمشیرها نام میبرد، در بین آنها به شمشیرهای کرمانی اشاره میکند. شمشیرهایی که ایرانیها با فولاد هرات ـ که از معادن آهن آن جا به دست میآمده میساختهاند. (ج 1، ص 29)
در پارهای قسمتهای کتاب نیز به ذکر حوادث از دوره خوارزمشاهیان و سلاطین این سلسله چون سلطان محمد و سلطان جلالادین خورازمشاه پرداخته است؛ حوادثی که به خراسان و عراق آن عهد مربوط بوده است. (ج 2، صص 262، 263 و 281)
مهاجرت مردم سیراف به شهرهای ساحلی دریای سرخ
اما مهمترین بخش کتاب ابن مجاور، اطلاعات نادر و ارزشمندی است که درباره مهاجرت مردم سیراف به شهرهای ساحلی دریای سرخ نظیر جده و عدن و نیز سکونت سیرافیها در جزیره کیش ارائه میدهد. در کتاب او اشارات زیادی به سرنوشت مردم بندر سیراف پس از افول و ویرانی این بندر مهم و بینالمللی قرون میانه بر اثر زلزله و پراکندگی آنها در سواحل خلیجفارس، دریای عمان و دریا سرخ شده است.
ابن مجاور هنگام اشاره به بنای شهر جده، بیان میکند که پس از ویرانی سیراف مردم آنجا به سایر شهرهای ساحلی دریای سرخ مهاجرت کردند. از جمله دو تن از آنها به نامهای «سیّار» و «میّاس» در جده ساکن شدند و بناهایی از جمله حصار بند جده را از سنگ و گچ ساختند. (ج 1، ص 43) به گفته ابن مجاور مقبرهای از ایرانیان که در جده با آجر و گچ ساخته شده بود، تا سال 621 محکم واستوار پابرجا بوده است. (ج 1، ص 48)
گاهی نیز سیرافیها را در مزدویه میبینیم. ابن مجاور معتقد است سیرافیها این شهر را بنا کردهاند و پیشه اصلی آنها دباغی است و چرمسازان ماهری هستند و محصولات آنها در بسیاری از شهرهای آن روز چون عراق، خراسان، کرمان و ماوراءالنهر و خوارزم به مصرف میرسیده است. (ج 1، صص 98 ـ 97) ابن مجاور در هنگام توصیف شهر عدن در ساحل دریای سرخ نیز به مهاجرت مردم سیراف به آن جا اشاره کرده و از سکونت سلطان شاه بن جمشید بن اسعد بن قیصر در آن جا خبر داده است. (ج 1، ص 117)
مفصلترین اطلاعات بر جای مانده درباره کیش در کتاب تاریخ مستبصر
همچنین ابن مجاور در فصل ذکر بنای شهر «غلافقه»، در ساحل دریای سرخ، تجدید بنای آن را در قرن پنجم هجری به دو برادر سیرافی نسبت میدهد. به نوشته او، این دو برادر در سال 490 هجری به دلیل درگیری با حاکم جده، امیر فشیری شکربن ابی الفتوح، از آن جا به غلافقه رفتند و به تجدید بنای شهر، که رو به ویرانی رفته بود مشغول شدند. (ج 2، ص 240)
وی بنای شهر اهوب (در ساحل دریای سرخ) در سال 532 هجری را نیز به ابوالقاسم را مشت بن شیرویه بن حسین بن جعفر فارسی نسبت میدهد (ج 2، ص 247). میتوان این احتمال را داد که ابوالقاسم را مشت فارسی نیز از مهاجرین سیراف بوده باشد. ابن مجاور بنای شهر مرباط را نیز به مردم سیراف نسبت به میدهد. (ج 2، ص 270)
اما مهمترین بخش کتاب ابن مجاور برای تاریخ کرانههای خلیجفارس، بخشهایی از آن است که به توصیف جزیره کیش (قیس)، بنای آن، وجه تسمیه و ویژگیهای آن اختصاص دارد. اگر نه قدیمیترین، اما به جرأت میتوان گفت که مفصلترین اطلاعات بر جای مانده درباره کیش، پررونقترین بندر تجاری بینالمللی قرون میانه متأخر (قبل از رونق یافتن هرمز و پس از افول سیراف) را میتوان در کتاب تاریخ مستبصر ابن مجاور مشاهده کرد. این امر اهمیت فوقالعاده ویژه و نادری به کتاب ابن مجاور بخشیده است.
ابن مجاور نخستین ساکنان کیش را زرتشتیان میداند
ابن مجاور در فصل «بناء قیس و ساکنان مجوس آن»، به حضور ایرانیان زرتشتی در کیش پس از ورود اعراب مسلمان به ایران اشاره میکند. وی نخستین ساکنان کیش را زرتشتیانی میداند که بلافاصله پس از ورود اعراب مسلمانان به ایران، به آن جا رفته و بناهایی با آجر و گچ برپا داشتند.
به نوشته او، به مرور این جزیره زندان «ملوک فارس» شد و تنها ساکنان آن گروهی ماهیگیر بودند. تا این که با ویرانی بندر سیراف، دو مرد سیرافی وارد کیش شدند. آنها بر ماهیگیران پیروز شده و آنان را بیرون کردند و صاحب آن جا شدند. ابن مجاور از اقدامات مردم سیراف در آن جا، به ایجاد ساختمانهای عظیم و کاشت درخت نخل اشاره کرده است. وی ورود سیرافیها به کیش و آبادی آن جزیره را مربوط به سالهای نخستین قرن ششم میداند.
گویا به زودی حکام کیش به قدری قدرتمند شدند که حملاتی را علیه عدن، برای تسخیر آن جا ترتیب دادند. امری که ابن مجاور به آن اشاره کرده است. (ج 1، ص 124) فصل پایانی کتاب ابن مجاور به توصیف بحرین اختصاص دارد که آن را «جزیره فی صدر بحر فارس» ذکر کرده است. (ج 2، ص 300) در نهایت ذکر این نکته ضروری است که کتاب تاریخ مستبصر اثری مهم و بینظیر در زمینه تجارت دریایی در قرون میانه، به ویژه قرنهای ششم و هفتم هجری/ دوازدهم و سیزدهم میلادی محسوب میشود.
این مطالب برگرفته از کتاب ماه تاریخ و جغرافیا خرداد و تیر 1384 نوشته مجتبی خلیفه، پژوهشگر تاریخ است.
شنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۳ - ۰۹:۲۷
نظر شما