سه‌شنبه ۲ تیر ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۰
رابطه اسناد وقفی و غارت کتابخانه‌ ظهیرالدوله/ انجمن‌های مشروطه‌خواه تا چه اندازه بر صدور فرمان محمدعلی‌شاه نقش داشتند؟

دوم تیر ۱۲۸۷ خورشیدی ساختمان مجلس شورای ملی توسط قزاقان مسلح روس به فرماندهی کلنل لیاخوف با توپخانه هدف حمله قرار گرفت و آسیب دید. برگ‌هایی از کتاب «انقلاب مشروطه ایران» به واکاوی تخریب خانه ظهیرالدوله در کنار بمباران مجلس پرداخته است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، امروز دوم تیر برابر با سالروز حادثه اسفناک به توپ بستن مجلس شورای ملی به فرمان محمدعلی شاه قاجار و از سوی کلنل لیاخوف روسی است؛ مجلسی که تنها دو سال از عمر آن می‌گذشت.

اسناد وقفی که تخریب خانه ظهیرالدوله را دربرداشت!
در کنار آسیب رساندن به مجلس، برخی از خانه‌های بزرگان مشروطه‌خواه نیز مورد تهاجم و غارت قرار گرفت. از جمله این خانه‌ها، خانه علی‌خان ظهیرالسلطنه، داماد ناصرالدین شاه بود. نگاهی به دلایل تخریب خانه این شاهزاده قاجاری مشروطه‌خواه می‌تواند برخی نقاط  مبهم دلایل حمله پادشاه مستبد قاجار به مجلس را نیز تا حدودی روشن کند. از طرفی در حادثه تخریب خانه مشروطه‌خواهان ردپای آشکار محمدعلی‌شاه و لیاخوف روسی قابل مشاهده است. در کتاب «انقلاب مشروطه ایران» ویراسته پروفسور هوشنگ ا. شهابی و پرفسور ونسا مارتین ترجمه محمدابراهیم فتاحی به انگیزه‌های محمدعلی شاه و لیاخوف روسی در غارت خانه ظهیرالدوله اشاره شده است. خانه‌ای که با داشتن برخی اسناد برای افرادی مانند مشیرالسلطنه و قوام‌الدوله نیز حائز اهمیت بوده است.  
 
برای روشن شدن دلیل حمله و غارت خانه ظهیرالدوله نخست باید دانست وی کیست و چرا با وجود خویشاوندی با قجرها مورد خشم شاه قرار گرفت و از طرفی چرا خانه وی مورد طمع برخی رجال دولتی واقع شد؟ دکتر اسماعیل رضوانی در مقدمه کتاب «سفرنامه ظهيرالدوله» در معرفی این شاهزاده قجری می‌نویسد: «علی‌خان قاجار دولو ملقب به ظهیرالدوله از خوش‌نام‌ترین رجال تاریخ ایران است تا آن‌جا که از اسناد تاریخی استفاده می‌شود نه تنها یک رجل سیاسی با دیدگاه‌های اصلاح‌جویانه، بلکه به زیور علم و ادب و هنر نیز آراسته بود. او پسر محمدناصرخان ظهیرالدوله (وزیر تشریفات و سردار نامی دوران قاجار) بوده است در سن 13 سالگی بعد از فوت پدر منصب و لقب پدر را از ناصرالدین شاه دریافت کرد و به‌عنوان علیخان ظهیرالدوله وزیر تشریفات دربار شاه شد. در سن 16 سالگی با تومان آغا ملقب به فروغ‌الدوله دختر ناصرالدین شاه قاجار(بعدها ملقب به ملکه ایران شد) ازدواج کرد و داماد شاه شد. به اصطلاح در همان عنفوان جوانی از معدود رجالی بوده که نسب، سبب و منصب را هر سه با هم داشته است اما هیچ‌گاه تواضع و فروتنی را فراموش نکرد و از مسیر راست و پرهیزگاری خارج نشد.»

در سطور بالا رضوانی به معرفی کوتاهی از ظهیرالدوله بسنده کرد و در ادامه با شرح دلیل دشمنی محمدعلی شاه با وی آورده است: «آن‌چه که از اسناد و خاطرات او بر می آید سیاست او در حکومت همواره طرفداری از مردم و انتقاد از استبداد خوانین و اشراف قاجار بوده است تا حقوق بربادرفته مردم را احیا کند. وی همچنین از موافقان جنبش مشروطه بوده و حتی نمایشنامه انتقادی از محمدعلی‌شاه قاجار نوشته و کارگردانی خودش را در بحبوحه مشروطه اجرا کرده که در آن از فریفتگی شاه و درباریان در برابر روس و انگلیس انتقاد کرده است. گویند محمد‌علی شاه از این نمایش بسیار عصبانی شد و در هنگام به توپ بستن مجلس دستور داد که خانه ظهیرالدوله و انجمن اخوت را هم به توپ بسته و ویران کنند. وفات ظهیرالدوله در 24 ذیقعده سال 1342 قمری مطابق با 8 تیر 1303 هجری شمسی روی داد و در مکانی به وصیت خود او مابین تجریش و امامزاده قاسم مدفون شد، همان که بعدها به نام آرامگاه ظهیرالدوله معروف شد.»
 
بمباران مجلس، جنبش مشروطه‌خواهی را به طور موقت محدود کرد
در مرحله نخست به نظر می‌رسد حمله به خانه ظهیرالدوله، که خود و فرزندش از چهره‌های حامی مشروطه بودند تنها به دلیل مرعوب کردن وی بوده، اما غارت خانه به همراه دستبرد به هزاران صفحه دست‌خط مختلف، از کتابخانه وی توجه به بعد دیگری از این حادثه را جلب می‌کند. نویسنده کتاب «انقلاب مشروطه ایران» (نوشته پروفسور هوشنگ ا. شهابی و پرفسور ونسا مارتین برگردان محمدابراهیم فتاحی) در تشریح این غارت و تخریب می‌نویسد: «بمباران مجلس در تیر 1278، جنبش مشروطه‌خواهی را به طور موقت محدود کرد. گرچه در این زمینه مستندات خوبی وجود دارد، اما در بخش حمله به خانه برخی چهره‌های برجسته در تهران ابهاماتی به چشم می‌خورد. ظهیرالدوله مطلع شد که پس از تخریب مجلس، خانه او نیز تخریب و غارت شده است. اثاثیه، طلا و جواهرات و هزاران صفحه دست خط مختلف، از کتابخانه وی برده شده و با همسر، دختر و خدمتکاران وی نیز دور از شان نخبگان اشراف قاجاری رفتار شده است.»
 
با شرحی که درباره اموال غارت شده از خانه داماد ناصرالدین‌شاه ارائه شد، حال باید به این علت توجه کرد که چه کسانی و به چه انگیزه‌ای در این تخریب شرکت داشتند. در رابطه با سرقت اسناد وقفی موجود در کتابخانه ظهیرالدوله و اهمیت آنها می‌خوانیم: «توضیحات گوناگونی درباره دلایل حمله به منزل ظهیرالدوله بیان شده است. نخستین مورد ناظر بر این نکته است که در اوضاع و احوال بمباران مجلس و سردرگمی پس از آن، مشیرالسلطنه و قوام‌الدوله از فرصت استفاده کردند تا در اختلاف ارضی با ظهیرالدوله، دست بالا را بگیرند. بر اساس نامه ملکه ایران به ظهیرالدوله، در همان ماهی که منزل مورد غارت و چپاول قرار گرفت، کنار هم گذاردن اجزای داستان امکانپذیر است. قوام الدوله، مدعی املاک ورامین شد که ظهیرالدوله وقف‌نامه آن را در اختیار داشت. بنابر گزارش ملکه ایران، قوام‌الدوله حتی تلاش کرد فرستاده‌هایی را با هدف سرقت وقف‌نامه از کتابخانه ظهیرالدوله بفرستد. افزون بر این، او در تلگراف به همسرش می‌گوید: «حالا همچو گمان می‌کنم که این دشمنی به تحریک قوام‌الدوله باشد. شاه و آقای نایب‌السلطنه گفتند بی‌شک همین‌طور است.»
 
در توضیح و تفسیر وضعیت آشفته پس از بمباران مجلس و غارت منزل ظهیرالدوله نویسندگان معاصر با این واقعه دلایلی را در توجیه این امر آورده‌اند.  احمد کسروی نویسنده «تاریخ مشروطه ایران»  تفسیری زیرکانه دراین‌باره دارد. «او معتقد است که تخریب و غارت منزل پس از بمباران، اقدامی تاکتیکی بوده و هدف آنها نیز به ویژه ظل‌السلطان رقیب بالقوه شاه برای سلطنت بوده است. از نظر کسروی «تنها خانه‌هایی را که خود شاه فرمان می‌داد، تاراج می‌کردند. امروز خانه‌های جلال‌الدوله، پسر ظل‌السلطان و ظهیرالدوله، شوهرخواهر ظل‌السطان، را هم تاراج کردند... دشمنی محمدعلی میرزا بیش از همه با ظل السلطان بود.» این توضیح به ویژه با توجه به جاه‌طلبی‌های ظل‌السلطان و دیگر اعضای خاندان سلطنتی نظیر صدرالدوله، که برای رسیدن به سلطنت دست به اقدام علنی زده بود، قابل تامل‌تر از مورد نخست به نظر می‌رسد.»
                       
                                          

ظهیرالدوله مبتکر تشکیل انجمن‌های مشروطه‌خواه بود؟

از طرفی دلایل دیگری نیز می‌توان در تشریح غارت خانه‌های مشروطه‌خواهان مطرح کرد از جمله اظهارنظر لیاخوف روسی، عامل به توپ بستن مجلس است. نویسنده کتاب «انقلاب مشروطه ایران» در تشریح غارت خانه ظهیرالدوله می‌گوید: «تلاشی برای تخریب پایگاه قدرت انجمن اخوت بود که در منزل ظهیرالدوله قرار داشت. زیرا شاه معتقد بود که انجمن با دیگر انجمن‌های حامی اصلاحات رادیکال، در ارتباط است. توضیح لیاخوف از سوی معیرالممالک نیز بازگو شده است. او می‌گوید: «علت حمله، عمدتا به خاطر ذهنیت عده‌ای بود که ظهیرالدوله را در واقع مبتکر تشکیل انجمن‌های می‌دانستند که در دوره مشروطیت، مانند قارچ سر بیرون آورده بودند. این ذهنیت، طبیعتا شاه را هم تحت تاثیر قرار داده بود.»
 
با همه این دلایلی که بیان شد دلیل سوم یعنی نزدیکی انجمن اخوت با سایر مشروطه‌خواهان تندرو می‌تواند دلیل محکم‌تری برای تخریب خانه ظهیرالدوله باشد به طوری که در تشریح این علت می‌توان گفت: «این توضیح به یقین تامل برانگیزتر از بقیه به نظر می‌رسد، زیرا انجمن اخوت، اعضایی تندرو نظیر حضرت السطان(نماینده مجلس اول) داشت که با ملک‌المتکلمین، منتقد پرآوازه سیاست اخذ وام‌های خارجی و همچنین عضو یکی از تندروترین انجمن‌های غیبی، پیوندهایی نزدیک داشت. از دیگر افراد تندرو مرتبط با منزل ظهیرالدوله، باید از ظهیرالسلطان(پسر ملکه ایران و ظهیرالدوله) یاد کرد. او یکی از هشت نفری بود که در روزهای پیش از بمباران مجلس، بر اساس خواست شاه از تهران اخراج شده بود. ظهیرالسلطان عضو چند انجمن رادیکال، از جمله انجمن «بین‌الطلوعین» بود که سیدحسن تقی‌زاده و حیدرخان عمواوغلی نیز از وابستگان آن به شمار می‌رفتند. او به واسطه شفاعت مادرش، از اعدام نجات یافت. ظهیرالسلطان نامه‌ای به امیربهادر جنگ (که جدا از وزارت جنگ، ریاست محافظان سلطنتی را بر عهده داشت) نوشت و خواستار عطوفت بیشتر شد. به نوشته براون، ظهیرالسلطان مورد عفو قرار گرفت، زیرا مادرش گفته بود در صورت مرگ پسرش، او نیز خود را خواهد کشت.»
 
با مرور نظریه‌ها و دلایلی که برشمرده شد به نظر می‌رسد که تا کنون به اطلاعاتی مستند درباره تخریب خانه ظهیرالدوله دست پیدا کردیم، اما نگرانی محمدعلی شاه و شاید به عبارتی ترس وی از انجمن اخوت و آشوب دراویش آن پس از آگاه شدن از غارت اموال داماد ناصرالدین‌شاه به خوبی در نامه ملکه ایران به همسرش هویداست. درباره ترس شاه قجر از انجمن‌های مشروطه‌خواه در این کتاب آمده است: «جدا از اعتمادپذیری یا عدم باور توضیح سوم، این موضوع قطعی است که شاه نگران بود اعضای انجمن اخوت، تخریب خانه ظهیرالدوله و مرکز آنها را تلافی کنند. او از ملکه ایران خواست: «بسپار مبادا درویش‌ها برای این که خانه مرشدشان را خراب کردند، یک حرکتی بکنند. یکی از این قزاق‌ها را بکشند. یک آشوبی بشود. بدتر اسباب خجالت برای من بشود. عرض کردم. آقا سید عبدالرحیم گویا شهر نیست. اما من به انتظام‌السلطنه فرمایشات شما را می‌نویسم. سفارش می‌کنم. فرمودند الان جلو من بنویس که به همه دروایش بگوید که من کمال التفات را در حق ظهیرالدوله دارم و بعد، از این که خانه ظهیرالدوله را خراب کردند، اطلاع نداشتم و خیلی از این اتفاق سوء افسوس می‌خورم. کاری بود که اتفاق افتاد و از خسارت تمام اسباب ملکه ایران و ظهیرالدوله، بیرون می‌آیم. همه مطمئن باشند من هم روبه روی شاه نوشتم.»
 
تلگرام ملکه ایران بر اساس ادعاهای محمدعلی شاه
خواندن نامه ملکه ایران که به روایت از محمدعلی شاه می‌نویسد خود به نوعی گویای دست داشتن وی در تخریب خانه ظهیرالدوله است، اما به نظر می‌رسد سخنان شاه در دخالت نداشتن وی در این حادثه همسر ظهیرالدوله را متقاعد کرده به طوری که در کاغذی به همسرش می‌نویسد: «تلگرام ملکه ایران به همسرش نشانه آن است که به ادعاهای شاه اعتقاد دارد: «... بدانید که ابدا اعلی حضرت اقدس شهریاری اطلاع نداشته. کمال التفات را به من، همه قسم فرموده‌اند. از بابت من آسوده باشید.» او هم چنین اظهار داشته: «شاه نسبت به لیاخوف و بهادر جنگ، سخت عصبانی است.»

با وجود این‌که همسر ظهیرالدوله به بی‌خبری شاه قجر در غارت منزلش اعتقاد دارد، اما جزئیات فرار وی و دخترش از دست قزاق‌ها گویای واقعیت دیگری است. نویسنده برای اثبات دخالت مستقیم محمدعلی شاه در غارت خانه ظهیرالدوله آورده است: «توصیف ملکه ایران نشان می‌دهد که اوضاع کاملا آشفته و پریشان بوده است. به ویژه توصیف این‌که «چگونه او و دخترش با بالا رفتن از پشت‌بام خانه‌های همسایه، از دست قزاق‌ها فرار کرده‌اند.» اما این واقعیت که عملیات با نظارت لیاخوف، فرمانده بریگارد قزاق انجام شده بود، نشان از آن دارد که شاه بیش از آن چیزی که اظهار می‌کرد از جریانات اطلاع داشته است.»
 
آن‌چه از صفحات کتاب «انقلاب مشروطه ایران» که به بازگویی برخی واقعیت‌های به توپ بستن مجلس انتخاب شد، از این رو بود که به تخریب خانه مشروطه‌خواهان در کنار حمله به مجلس توجه بیشتری شود و با خواندن اسناد و تحلیل‌های نو به جزئیات جدیدی بیشتری در واکاوی این دو رویداد مهم تاریخی دست پیدا کرد. جزئیاتی که می‌تواند دلایل سرکوبی مشروطه را پیش از پیش روشن کند.

چاپ دوم کتاب «انقلاب مشروطه ایران» به کوشش پروفسور هوشنگ ا. شهابی و پرفسور ونسا مارتین برگردان محمدابراهیم فتاحی از مجموعه کتاب‌های پژوهش‌های نوین تاریخی در 650 صفحه، در شمارگان 700 نسخه و بهای 42هزار تومان(با جلد گالینگور) از سوی بنگاه ترجمه و نشرکتاب پارسه در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها