چرا ایرانیان کتابهای روانشناسی عامهپسند بیشتر میخوانند/ پایانی
کتابهای روانشناسی عامهپسند غربی وحی منزل برای ایرانیها!/ دیدگاه کارشناسان در این باره چیست؟
کارشناسان حوزه روانشناسی درباره علل اقبال ایرانیان از کتابهای روانشناسی عامهپسند بر دلایل مختلفی چون نیاز کاذب، مشکلات روحی و روانی، خودیاری و نیاز به معنویت صحه گذاشتند. در گزارش پایانی دیدگاههای کارشناسان در این زمینه گردآوری شده است.
هر مصرفی که بالا میرود گواه نیاز مردم است
سعید احمدی، مدیر انتشارات تیسا درباره علت اقبال ایرانیان از کتابهای روانشناسی عامهپسند بهویژه با رویکرد مثبتاندیشی معتقد است یکی از دلایل اقبال به این کتابها اهمیت یافتن موضوعات روانشناسی در جامعه امروزی به ویژه در کلانشهرهاست؛ بدین معنی که افراد در شهرهای بزرگ امروز بیشتر از گذشته نیاز به مشاوره را به دلیل مشکلات خانوادگی و ارتباطی احساس میکنند و میخواهند که با مراجعه به مشاوره بخشی از مشکلات خود را حل کنند بنابراین امروز اهمیت مشاوره و روانشناسی برای مردم پررنگتر شده است.
وی اضافه میکند که از سوی دیگر عدهای از مردم هستند که از مراجعه به روانشناس به صورت حضوری گریز دارند و میترسند که درد و دلهای خودشان را با کسی در میان بگذارند بنابراین این عده با وجود اینکه اهمیت موضوعات روانشناسی و مشاوره را میدانند اما علاقهای به مراجعه به روانشناس ندارند به همین دلیل سعی میکنند با مطالعه کتابهای روانشناسی پاسخ پرسشهای خود را پیدا کنند.
حسینعلی سازمند، مدیر انتشارات دانژه اما معتقد است که مردم متناسب با نیازشان این کتابها را میخوانند؛ هر مصرفی که بالا میرود گواه نیاز مردم نسبت به آن محصول است. البته این گزاره مطرح میشود که ممکن است نیاز کاذب بوده و واقعی نباشد. به هر حال چون تشنگی وجود دارد مردم به دنبال آب هستند اما اینکه تشنگی را با چه چیزی برطرف میکنند خود سوال دیگری است.
به گفته وی، همه مردم معنویت دوست هستند و برای ارضای این حس ناگزیرند که به معنویت روی بیاورند اما باید دید که معنویت ناب و اصیل چگونه به دست میآید. به هر حال مردم نیازمند معنویت هستند و هیچگاه وجود نداشته که از این نیاز کم شده باشد اما برای رفع این نیاز و تشنگی راههای مختلفی وجود دارد بدین معنی که مردم هم میتوانند به سراغ معنویتهای ناب بروند و هم به دنبال معنویتهایی که شاید به آن میزان اصیل نباشند.
علیرضا بهشتیان، عضو هیات علمی گروه روانشناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی میگوید که اگر در سایت آمازون جستوجو کنید میبینید که همواره جزو پرفروشترین کتابهای سالهای اخیر در آمریکا و انگلیس کتابهای حوزه روانشناسی بوده و این سالها کتابهایی که عنوان «خودیاری» دارد مورد استقبال مردم قرار گرفته است. مطالعه کتابهای روانشناسی با موضوع خودیاری از سال 60 و 70 میلادی در دنیا رواج یافت اما این روند با فاصله در ایران رخ داد و اکنون چندین سال است که کتابهای روانشناسی که موضوع خودیاری دارند مورد توجه قرار گرفته است.
وی تاکید میکند که این موضوع چندین علت دارد؛ نخست اینکه آگاهی مردم درباره اینکه علم میتواند به آنها کمک کند افزایش یافته چون در قدیم مردم برای حل مشکلاتشان به اعتقادها و خرافات متوسل میشدند اما امروز دانش و آگاهی جهانی افزایش پیدا کرده و دیگر مانند گذشته نیست. اکنون نسبت به 20 سال گذشته میزان مراجعه به روانشناسان و مشاوران بیشتر شده است و البته یکی از راههایی که افراد میتوانند باعث بهبود خود و زندگیشان شوند استفاده از کتابهای خودیاری است.
سید رفیع احمدجواهری، مدیر انتشارات ابوعطا نیز معتقد است علت استقبال از این کتابها این است که مسایل مطرح شده و چارچوبهای فکری در بین همگان تقریباً مشترک است در واقع مردم به این دلیل کتابهای روانشناسی عامهپسند را مطالعه میکنند چون مسایلشان با موضوعات این کتابها مشابه است.
در این میان اما برخی از کارشناسان معتقد هستند اقبال به این کتابها در سراسر جهان وجود دارد. علیاکبر کرمی، مدیر انتشارات سخنکده در همین باره یادآور میشود: اصولاً کتابهای روانشناسی، مثبتاندیشی و مدیریت در همه جای دنیا پرفروش هستند البته در برخی از کشورها این کتابها مورد اقبال بیشتری قرار میگیرند اما اغلب تا جایی که کتاب ادبی از نویسنده مشهوری پرفروش نشود این دسته از کتابها صدر فروش را در سراسر دنیا به خود اختصاص میدهند. شمارگان کتابهای روانشناسی به ویژه آنها که در این حوزه برند شدهاند مانند کتابهای «قدرت» یا «راز» در سراسر جهان به ویژه در دهههای اخیر بالا بوده است.
اما جالب است که احمدی، مدیر انتشارات تیسا برخلاف این نظر با توجه به تجربه کتاب «بیشعوری» میگوید: باید بدانید که کتاب «بیشعوری» که در ایران بسیار مورد توجه قرار گرفت در آمریکا کتاب شکستخوردهای بود و در واقع به نویسنده آن خاویر کرمنت توجهی نشد!
ایرانیان حرف غربیها را وحی منزل میدانند
وقتی به کتابهای پرفروش روانشناسی عامهپسند نگاه میکنیم متوجه میشویم بخش اعظمی از سهم بازار به کتابهای ترجمه شده اختصاص دارد. در این میان موضوع که باعث میشود نوک پیکان به سوی خود ما برگردد کمبود آثار تالیفی در این حوزه است.
مدیر انتشارات تیسا در همین باره عنوان میکند: ما دیگری را بیشتر از خودمان قبول داریم. مرحوم جمالزاده در دهه 40 و 50 در برخی از آثارش به این نوع از خلقیات ایرانیان پرداخته است. متاسفانه ایرانیان حرف غربیها را وحی منزل میدانند در حالی که اگر ما به علوم انسانی بومی اعتقاد داریم باید متناسب با نیازهای مخاطبان خودمان کتاب تولید کنیم. این کمکاری درباره روانشناسی ما احساس میشود و این علم کمتر در ایران بومی شده است.
سازمند نیز با بیان اینکه تالیف کتاب نیازمند هنر است میافزاید: چون کتاب باید مبادی فکری و تئوریزه باشد و مسایل مبتلا به مخاطب را جوابگو باشد. بنابراین تالیف کتاب اصولاً کار دم دستی و آسانی نیست و نویسندگان ما باید برای پاسخگویی به نیازهای مخاطبانشان کتابهای بسیاری را مطالعه کرده و براساس فرهنگ و آموزههای دینی آنها را به سبک روز بیان کنند. باید توجه داشت که مخاطب امروزی به دنبال سخنهای درشت و غیر قابل هضم نیست. اگر سخنان ما حتی خوب باشد اما متناظر به مشکلات مخاطب نباشد تاثیرگذاری ندارد، بنابراین باید توجه داشت که در خزانه فرهنگی ما به تمام رنجها و پوچیهای بشری پرداخته شده اما لازم است که افرادی از این خزانه معرفتی مفاهیم را به سبک امروز و با توجه به مشکلات مخاطبان استخراج کرده و به آن پاسخ بگویند.
بهشتیان نیز تاکید میکند که رویکرد مثبتاندیشی بسیار کم است چون در خارج از کشور اگر فردی دو سال از وقت خود را صرف نگارش کتابی بکند هزینههای زندگیاش تامین میشود اما در کشور ما گاهی مولفان حتی با داشتن 30 جلد کتاب هم نمیتوانند هزینههای زندگی خود را تامین کنند اما در کشور ما اینگونه نیست و افراد تنها برای عشق و علاقه و تعهد خود کتاب تالیف میکنند. از سوی دیگر اعتماد به نفس عمومی در جامعه ایران پایین است و اگر کتاب خوبی هم در حوزه روانشناسی نوشته شود مردم ما از آن استقبال نمیکنند و همین کتابها را اگر افراد غیرمعروفی در خارج از کشور بنویسند قطعا استقبال مخاطبان ایرانی از آن کتاب بیشتر خواهد بود چون ما فکر میکنیم که اگر یک کتاب روانشناسی را نویسنده خارجی نوشته باشد بهتر است و راهکارهای بهتری به ما خواهد داد.
جواهری، مدیر انتشارات ابوعطا نیز با تاکید بر اینکه در جامعه ما اصلاً روی این موضوع کاری نشده است بیان میکند که مساله دیگر این است که تنها نباید استادان حوزه روانشناسی وارد میدان شوند بلکه باید جامعهشناسان و فعالان اجتماعی هم سعی کنند تجربیات خود را درباره مسایل اجتماعی و راهکارهای رسیدن به موفقیت مکتوب کنند. در خارج از کشور افرادی چون ماکسول کشیشهایی بودند که تجربه مواجهه با افراد مختلف را داشتند و تجربیات خودشان را کتاب کردند اما در ایران افرادی را نداریم که اگرچه در حوزه اجتماعی فعال هستند تجربیاتشان را کتاب کنند.
حسین کیانی، مترجم حوزه روانشناسی درباره علت غلبه آثار ترجمهای بر تالیفی در حوزه کتابهای روانشناسی عامهپسند توضیح میدهد: یکی از مشکلات ما در این حوزه این است که در کتابهای روانشناسی میخواهیم نصیحت کنیم. به عبارت دیگر محققان و مولفان ما در این حوزه وقتی میخواهند کتابی را تالیف کنند به نصیحت کردن روی میآورند. مخاطب نیز وقتی با این محتوا روبهرو میشود از آنجایی که بیشتر این گفتمان را دیده و اشباع شده آن را پس میزند و این مطالب را با مسایل زندگی خود منطبق نمیبیند، به همین دلیل به مطالعه کتابهایی میپردازد که ترجمه هستند چون زبان این کتابها برای مخاطب خوشایندتر است و با مسایل زندگی واقعی او تطابق بیشتری دارد.
ترسیم بهشتی خیالی ...
بهشتیان درباره آسیبهای کتابهای ترجمهای در این حوزه به ایبنا میگوید: میدانید ترجمه کتاب در ایران تخصص ویژهای نمیخواهد و بیشتر افراد با سطح کمی از دانستن زبان انگلیسی کتاب ترجمه میکنند بدون اینکه اعتبار علمی کتاب را مدنظر داشته باشند.
به گفته وی، یکی از مشکلاتی که کتابهای روانشناسی مثبتاندیشی که از آمریکا ترجمه میشوند به آن مبتلاست این است که فرهنگ آنها رقابتی، فردگرا و متکی به پول است و در واقع در فرهنگ آمریکایی موفقیت، در گرو رسیدن به پول است. این رقابتطلبی صرف باعث افزایش ابتلای افراد به اختلالات افسردگی و اضطراب میشود. مثلا علیرغم اینکه در دهههای اخیر از نظر مالی و رفاه وضعیت کشورهای پیشرفته بهتر شده اما در کنار آن اختلالات افسردگی و اضطراب افزایش یافته است. مساله دیگر این است که ناشران کتابهای روانشناسی به ویژه در رویکرد مثبتاندیشی به صورت تجاری به بازار نگاه میکنند. بیشتر مواقع ناشر به محتوای اثر کاری ندارد و همین که کتاب بتواند مجوز چاپ بگیرد و از سوی مخاطب هم مورد توجه واقع شود برایش کافی است چون در شرایط فعلی ناشران به سختی روی پای خود ایستادند و تامین هزینههای چاپ کتاب برای آنها در اولویت قرار دارد.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی یادآور میشود که شکل دیگری که در کتابهای مثبتاندیشی وجود دارد این است که مطالب کاملا ساده شده و سطحی مطرح میشوند مثلا اینکه در کتاب قانون جذب میگوید که تو هر چیزی میخواهی میتوانی به دست آوری و بسیاری از افراد میگویند این حرفها خزعبلات است مگر میشود فرد بتواند به همه خواستههایش برسد.
سید رفیع احمدجواهری، مدیر انتشارات ابوعطا با بیان اینکه متاسفانه نسخهها ارزشها و اصول مدتهاست که در جامعه ایران پیچیده شده است، بیان میکند: امروز باید این سوال را پرسید که اگر مردم ما این کتابها را میخوانند آیا پولپرست نیستند؟ درست است که کتابهای این چنینی رسیدن به پول را به عنوان یک ارزش در زندگی پررنگ میکنند اما امروز جامعه ما هم تغییر کرده و پول برایش ارزش شده بدون اینکه بدانیم برای چه میخواهیم این همه پول داشته باشیم. جامعه ما آموزش ندیده که چگونه از پول و ثروت استفاده کند در گذشته این گونه بود که بیشتر تجار و بازاریها بخش زیادی از ثروتشان را خرج امور خیر میکردند اما امروز این گونه نیست. ما در انتشارات ابوعطا به دنبال این بودیم که به طور مثال در کتابهای «زندگی مثبت» در قالب ارزشها و اصول به مخاطب بگوییم چگونه پول بهدست بیاورد.
کرمی، مدیر انتشارات سخنکده میگوید که کتابهایی که در این حوزه منتشر میشوند بیشتر آرمانگرا هستند و به همین دلیل با فرهنگ و سیستم اقتصادی و اجتماعی ما همخوانی ندارند هرچند که این کتابها تبلیغات خوبی داشته و بیشتر پرفروش میشوند اما کاربردی برای مخاطبان ایرانی ندارند.
کتابهایی که فست فودی عمل میکنند
حسین کیانی، مترجم «اصول روانشناسی» با بیان اینکه متاسفانه این کتابها که گاهی طیف کتابهای عرفانهای کاذب را هم شامل میشود، اظهار میکند: این کتابها به صورت فست فودی عمل کرده و به اصطلاح مشکلات را حل میکند. این در حالی است که مشکلات ما تنها به اینجا ختم نمیشود و ریشههای عمیقتری دارد.
وی یادآور شد: برخی مردم فکر میکنند با خواندن این کتابها مشکلاتشان حل میشود در حالی که وقتی یک کتاب را میخوانند میبینند مشکلشان حل نشد بنابراین به سراغ کتاب دیگری میروند و کتابهای بعدی هم به آنها کمکی نمیکند. در نهایت همان احساس خلاء و پوچی در افراد باقی میماند.
توزیعکنندگان سلیقهای عمل میکنند
در بررسی پرونده علل اقبال ایرانیان به آثار روانشناسی عامهپسند آنچه که در مرحله آخر یعنی توزیع به ذهن متبادر میشود این است که چگونه این کتابها طی کوتاهترین زمان ممکن در سبد خانوارها حتی در دورترین شهرستان قرار میگیرند؟ آیا مافیای توزیعی در این عرصه حاکم است؟
کرمی در همین باره توضیح میدهد: ما در حوزه پخش با چنین مسالهای مواجه هستیم چون بسیاری از توزیعکنندگان درگیریهای مالی بسیار دارند و طبیعی است که به دنبال توزیع کتابهایی باشند که مبالغ حاصل از فروش آنها به سرعت تامین میشود و از سوی دیگر میتوان آنها را با شمارگان بیشتری به فروش رساند. از سوی دیگر تنوع و تعداد کتابهای حوزه روانشناسی بسیار زیاد است و بازار مخاطبان نیز استقبال خوبی از این کتابها داشته است. بنابراین با چنین نگاهی نمیتوانیم لفظ مافیا را برای آن درست بدانیم و با توجه به انتفاع مالی توزیعکنندگان و ناشران طبیعی است که برخی از ناشران توانستهاند کتابهایشان را در سیستم توزیع جا بیندازند و آثار خود را برند کنند.
احمدی، مدیر انتشارات تیسا نیز با بیان اینکه گاهی توزیعکنندگان سلیقهای عمل میکنند و علاقهای به خرید کتاب خوب جامعهشناسی ندارند و این کتاب در بازار نشر خفه میشود، میگوید: سلیقهای عمل کردن در این باره میتواند تاثیرگذار باشد. در چنین شرایطی توزیعکنندگان دست چندم هم از این بازار استفاده میکنند و آن را جهت میدهند. شما به نمایشگاههای کتابی که در ادارات و سازمانهای ما برگزار میشود نگاه کنید ببینید به چه میزان کتابهای روانشناسی در آنها وجود دارد! طبیعی است وقتی این کتابها تبلیغ میشود خریدار بیشتری هم دارد.
نظر شما