به مناسبت دهم آذرماه، سالروز شهادت سیدحسن مدرس
دیدگاه مدرس درباره تاریخ ایران و عبرتآموزی و ایجاد هویت تاریخی/ یادداشت ابوالفضل حسنآبادی
ابوالفضل حسنآبادی، مدیریت اسناد و مطبوعات آستان قدس رضوی میگوید: توجه به تاریخ ایران برای عبرتآموزی تاریخی و ایجاد هویت تاریخی برای شخصیتبخشی اسلامی و ایرانی ملت ایران مورد توجه مدرس بود، وی میگفت: «ايرانی مسلمان بايد مسلمان و ايرانی باشد، ايرانی بايد خودش ايرانی و سياستش هم ايرانی باشد.»
در تایید این مدعا اظهار نظر ملکالشعرای بهار درباره وی هنوز هم صادق و جاری است که «مدرس تاكنون در ايران بيشتر به عنوان يك سياستمدار شناخته شده است و به عنوان يك روحانی وارسته كه در عالم سياست از پارهای تيزهوشیها و نبوغ فوقالعادهای برخوردار بوده و در عين حال از خلوص و ايمان و نستوهی در درجه عالی بهرهمند بود، شهرت يافته است؛ يعنی مدرس صرفا به نام يك شخصيت سياسی زاهد مخلص شناخته شده است. اما مدرس فقط اين نيست، مدرس قبل از آنكه يك سياستمدار و يك سياستشناس باشد، يك دانشمند اصولی سترگ، و يك فقيه برجسته و بزرگ است، یكی از شخصيتهای بزرگ ايران كه از فتنه مغول به بعد نظيرش بدان كيفيت و استعداد از حيث صراحتلهجه و شجاعت ادبی و ويژگیهای فنی در علم سياست و خطابه و امور اجتماعی ديده نشده سيد حسن مدرس اعلیالله مقامه است.» در این ناشناختگی برخی از جملات و اظهار نظرات باقی مانده از مدرس دربردارنده نکات عمیق سیاسی، اخلاقی است که در زمان حال نیز میتواند مورد استفاده آحاد جامعه و از جمله نمایندگان مجلس قرار گیرد.
توجه مدرس به تاریخ و داشتن تفکر تاریخی خصوصا در ارتباط با جامعه از ویژگیهای بارز ناشناخته اوست. در جایی میگوید: «وقتی به اصفهان رسيدم به خواندن تاريخ هند و چين را علاقهمند شدم، در اينباره كتاب و نوشته بسيار كم بود. ناچارا سراغ كسانی رفتم كه در اين مملكتها بودهاند و چيزهائی از آنجا میدانند» و یا «خواندن و شنيدن تاريخ برايم اين مطلب را روشن كرد كه بايد به علم سياست بيشتر فكر كنم.» توجه به تاریخ ایران برای عبرتآموزی تاریخی و ایجاد هویت تاریخی برای شخصیتبخشی اسلامی و ایرانی ملت ایران مورد توجه مدرس بود و میگفت: «ايرانی مسلمان بايد مسلمان و ايرانی باشد، ايرانی بايد خودش ايرانی و سياستش هم ايرانی باشد.» وی علیرغم اهمیت و شانی که برای نمایندگان مجلس قائل بود اما حدودی نیز برای آن در ارتباط با مردم قائل بود. «جامعه بايد بداند خودش متحرك و عامل است، حسنات و سيئات عملش هم مربوط به خود اوست. صلاح مملكت و ديانتی ما نيست كه در همه امور خود را وكيل ملت بدانيم. اگر توانستيم برايشان كاری انجام میدهيم چون وظيفه شرعی ما است كه به آنان خدمت كنيم و اگر نتوانستيم آنها خودشان میدانند كه چه بكنند و چه نكنند.»
دیگر از خصائص کمتر پرداخته شده درباره مدرس توجه به تدبیر، استفاده از عقل و در عین حال پرهیز از قضاوت زودگذر و صلح آرامش در بررسی مسائل است. «نگهداشتن اين زمين و تبديل آن به كشتزار و مصون داشتنش از تجاوز همسايه و غيره با تدبير و سياست ميسر است، بايد ملتی در مملكت بوده، زندگی كند تا بتوان با اتكا به دلبستگیهای مذهبی و ملی و وطنی، آنان را برای حفظ و آبادی زمينشان و خانهشان و ايمانشان تشويق و ترغيب كرد. تلاش و حركت جامعه برای رسيدن به كمال انسانی و آزادگی، زمانی بهترين نتيجه را به بار میآورد كه با عقل و تدبير آغاز و به آزادی ختم شود. جامعه در پناه صلح و آرامش پيروزيهاي بزرگي را به دست میآورد كه در نتيجه جنگ نابود میشود، كليه عوامل فساد اخلاق، از كار افتادن نيروهاي فعال و خلاق، از همگسيختي شيرازه حيات جامعه و فقر و جهل اجتماعي نشاني از پيدايش جنگهاست.»
در کنار محدودیت برای شان نمایندگی بر عملگرایی، رعایت آزادگی، عدم استفاده ابزاری از دین و پرهیز از پرداختن به هر مطلبی در شئونات مختلف تاکید داشت: «امور مملکت با اظهار عقیده و ایراد حل نمیشود. باید به عمل پرداخت و ديانت ما عين سياست ماست و سياست ما عين ديانت ما… منشأ سياست ما ديانت ما است، بايد توازن عدمی را نسبت به همه مراعات كرد نه توازن وجودی يعنی شما برای خودتان ما هم برای خودمان. قوميت قوم از حفظ جامع آن قوم است. اگر من نسبت به بسياری از اسرار آزادانه اظهار عقيده میكنم و هر حرف حقی را بیپروا میزنم برای آن است كه چيزی ندارم و از كسی هم نمیخواهم، اگر شما هم بار خود را سبك كنيد و توقع را كم نماييد آزاد میشويد بايد جان انسان از هرگونه قيد و بندی آزاد باشد تامراتب انسانيت و آزادگی خويش را حفظ نمايد و یا برای پيشبرد مقاصد خودمان نبايد از سلاح برنده دين و تبليغات مذهبی استفاده نمود. چون اگر با شكست مواجه شويم، اعتقادات مردم متزلزل میشود.»
توجه به مقتضیات زمان حال و تطبیق خود با نیازهای روز فارغ از قضاوت دیگران مدرس را تبدیل به نمایندهای ایران دوست و مترقی کرده بود که ضروریات و منافع کشورش در هر حال برای او اهمیت ویژهای داشته است. برخی از موضوعات نطقهای وی نقش مردم در عمران و آبادی كشور، ايجاد كارخانه با سرمايه مردم و نظارت دولت، تعيين حدود و ميزان قروض دولت به اشخاص، برنامه كار دولتها، آزادی فكر و انديشه و اختيارات دولتها، ايجاد راهآهن، راهآهن و نقش آن در اقتصاد، ايجاد مدارس ابتدائی و متوسطه در روستاها، تخصيص 5 درصد بودجه معارف برای مدارس روستائی، ايجاد كلاس سوادآموزی بزرگسالان (اكابر)،تعيين اشل (رتبه كارمندان) و تعيين ميزان حقوق آنان، ايجاد جنگل ـ تبديل اراضی باير به جنگل، آزادی گفتار، اولويت بكارگيری متخصصين ايرانی، ارزش دادن به علم و تخصص ايرانیها، علل خانهنشينی صاحبنظران و دانشمندان و متخصصين ايرانی، دادن امتيازات معادن به اهالی ايران، پست و هواپيمائی، بستن سدها،خلعسلاح عمومی نمونه دیدگاههای مترقی وی است.
جملاتی از او که به نقل از کتاب زرد آمده بیانگر عمق دیدگاه استراتژیک فکری او است: «اعماق فضا و اقيانوسها محل توجه و هدف اصلی آينده خواهد شد، بشر آينده همه هم و غم خود را متوجه اين دو فضای خالی خواهد كرد، ما بايد خود را برای چنين روزگاری آماده كنيم.» تز فکری او در القا ترس از دولتهای بیگانه در نوع خود جالب است: «نكته مهم اين است كه ما را هم از انگلستان و يا دول قدرتمند ديگر ترساندهاند و در حقيقت ايرانيان بچهترس شدهاند.» از نظر مدرس با اتکا به ملت و روابط صحیح ملت و دولت میتواند زمینه پیشرفت کشور را فراهم کند. «ملت ما از حكومت نترسد و حكومت از ملت وحشت نداشته باشد و هر دو به هم اطمينان داشته باشند و ايرانخواه و اسلامخواه باشند.»
در مجموع شاید این جمله که مدرس، مدرس است و در زمان و بافت مکانی وی کسی بهتر از او و مانند او نمیتوانسته نسبت به مسائل واکنش داشته باشد، کاملترین تعریف از شخصیت سیاسی، تاریخی، اجتماعی و مذهبی وی باشد.
نظر شما