کتاب «سه قصه» نوشته ایرج طهماسب، طی روزهای گذشته وارد بازار نشر شد و در مدت کوتاهی مورد استقبال جامعه ادبی قرار گرفت.
بهرنگ کیائیان، مدیر دفتر نشر «نشرچشمه» در این باره به ایبنا گفت: خوشبختانه استقبال از کتاب بسیار خوب بوده و فایل کتاب برای چاپ دوم به چاپخانه ارسال شده است و ظرف چند روز آینده چاپ دوم اثر وارد بازار میشود.
وی ادامه داد: این استقبال در شرایطی است که ایرج طهماسب اصرار داشت کتاب بدون استفاده از اسم هنریاش عرضه شود و اگر دقت کنید متوجه میشود که برای این اثر برخلاف سایر کتابها، مراسم رونمایی و جشن امضاء برگزار نکردیم.
کتاب «سه قصه» از چهار داستان به نامهای «بالشی پُر از پَر سفید»، «خروس سفید»، «ماه بر پیشانی» و «سرگذشت فنچها» تشکیل شده و پوریا علمی، طنزپرداز مطرح کشورمان مقدمه آن را نوشته است.
این کتاب قصه به ظاهر مخاطبش کودکان و نوجوانان است، فضایی افسانهای دارد و معمولاً شخصیتهای اول قصهها دچار خیالپردازی میشوند اما با مطالعه داستان و فضای سیاهی که یادگار داستانهای دهه 60 است، میتوان برداشت کرد که مخاطب اصلی کتاب قشر بزرگسال است.
هر چهار داستان کتاب مربوط به اواخر دهه 60 است که نویسنده آنها را بعد از حدود 30 سال به چاپ رسانده است. ایرج طهماست به دلیل مشغلههای زیاد حاضر به پاسخگویی درباره این اثر نشد اما چیزی که مشخص است، داستانهای این کتاب برای قبل از پخش فیلم پرفروش «کلاه قرمزی» است و در توضیح این تاخیر 30 ساله باید گفت که شاید او در آن زمان از انتشار این کتاب واهمه داشته است اما امروز و با افزایش عنوان کتابها و تثبیت شخصیت ایرج طهماسب بهعنوان یک هنرمند شناخته شده و جریانساز، چاپ این کتاب ریسک محسوب نمیشود و میتوان انتظار داشته که به واسطه اسم نویسنده، کتاب چندین بار زیر خط چاپ برود.
چیزی که در فضای یاس و نامیدی و سیاهی داستانها خودنمایی میکند، عشق است و این عشق میتواند یک دوست داشتن ساده بچهای به اطرافیانش باشد یا در داستان هیجانانگیز دو فنچ عاشق خودنمایی کنند.
در توضیح ویژگیهای قصههای این مجموعه باید گفت که همه قصهها با لحنی بسیار ساده و روان نوشته شدهاند و تقریباً میتوان گفت این سادهنویسی به نوعی نتیجه تاثیرپذیری کار در حوزه کودک بوده که روی نوشتههای طهماسب تاثیر گذاشته است.
پوریا عالمی در بخشی از مقدمه این اثر نوشته است: «سه قصه ایرج طهماسب نمونهای است از دست برداشتن نویسنده از به رخ کشیدن متن و روایت، و برگزیدن شیوهای در ظاهر در ظاهر ساده برای تعریف قصههایی مهیب و عجیب که به درد که به درد خواب کردن خواننده نمیخورد و چشم او را باز میکند.»
ایرج طهماسب در مقدمه کوتاهی در ابتدای کتاب آورده است: «این داستانها تعدادی از داستانهایی است که طی کار هنریام نوشتهام؛ به سال های دور و نزدیک باز میگردد و هر یک شیوه نگارش خاصی دارد. همه آنها را دوست دارم و وقتی آدم چیزی را دوست دارد، دلش می خواهد آن را با دیگران تقسیم کند؛ بنابراین تصمیم گرفتم بعد از سالیان سال آنها را چاپ کنم. این نوشتهها برای دوستانی که تنها یک چهره این جانب را شناخته اند جالب تر است.»
همچنین در پشت جلد کتاب، قسمتی از یکی قصههای اثر آماده است که میخوانیم: «ناگاه دو کبوتر سفید در آسمان مهتابی شب بالکوبان و چرخزنان بر بالای جمعیت شدند و بر شانهی کودکی بنشستند. جمعیت آشفته از این پرواز پراکنده شدند. کودک لبخندی زد و دست بر پَرِ سفید کبوتران کشید.
سوار بلند به صدا درآمد «ببینید، آرزوی او برآورده شد، آرزوی داشتن دو کبوتر سفید.»
زنی آهکشان گفت «راست میگوید. بچهام آرزوی دو کبوتر سفید داشت.»
جمعیت در ازدحام شد، به دور کودک گرد آمدند.»
کتاب «سه قصه» نوشته ایرج طهماسب در 96 صفحه، شمارگان 1500 نسخه و بهبهای 7 هزار و 500 تومان منتشر شده است.
نظر شما