پنجشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۱۹:۲۸
​مطالعات فرهنگی پیوند ادبیات با حیات اجتماعی را فراهم می‌کند

حسین پاینده گفت: به اعتقاد من مطالعات فرهنگی پیوند ادبیات با حیات اجتماعی را فراهم می‌کند و ادبیات و متن ادبی دلیلی برای بهتر فکر کردن است؛ یعنی ما باید بتوانیم در کنار لذت‌بردن از ادبیات، نکات آموزشی را نیز یاد بگیریم.

به‌ گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، گفت‌وگوی اختصاصی حسین پاینده درباره نقد ادبی در ایران امروز پنجشنبه (21 اردیبهشت‌ماه) در استودیوی خانه‌ کتاب برگزار شد.
 
پاینده در این نشست درباره نقد ادبی در جهان امروز گفت: واقعیت این است که نقد ادبی در جامعه‌ای مثل انگلستان از دبیرستان شروع می‌شود و دانش‌آموزان قبل از پایان دوره دبیرستان باید رمان‌های معروف مانند کتاب‌های قرن 18 انگلستان را خوانده باشند تا به این شکل بذر نقادانه در ذهن آنها شکل بگیرد.
 
وی ادامه داد: البته وقتی این افراد وارد دوره دانشگاهی می‌شوند به‌شکل کاربردی و تئوریک این مفاهیم را می‌آموزند تا به‌شکل حرفه‌ای بتوانند کار نقد ادبی انجام بدهند.
 
این منتقد ادبی با اشاره به تفاوت مفهوم نقد ادبی در ایران و کشورهای اروپایی عنوان کرد: در کشور ما فرایند نقد ادبی متفاوت است؛ چراکه ما تازه وارد این حوزه شده‌ایم و تازه توانسته‌ایم نقد ادبی را به جامعه معرفی کنیم. اگر به واحدهای رشته کارشناسی هم نگاهی بیندازیم متوجه می‌شویم که دانشجوی ما تنها چند واحد در دوره کارشناسی درباره این مفاهیم می‌خواند و با چند نظریه محدود آشنا می‌شود.
 
وی افزود: در کشور ما از طریق ترجمه برخی کتاب‌های نقد ادبی و چند تالیف محدود گام‌هایی در این حوزه برداشته شده است اما باید بگویم که ما در ابتدای راه هستیم. به اعتقاد من مطالعات فرهنگی پیوند ادبیات با حیات اجتماعی را فراهم خواهد کرد و ادبیات و متن ادبی دلیلی برای بهتر فکر کردن است؛ یعنی ما باید بتوانیم در کنار لذت‌ بردن از ادبیات، نکات آموزشی را نیز یاد بگیریم.
 
پاینده با اشاره به اهمیت مطالعات فرهنگی اظهار کرد: مطالعات فرهنگی به این دلیل اهمیت دارد که روش بهره‌برداری از متن ادبی را بهینه می‌کند. من معتقدم که نقد ادبی جدید در ایران را کسانی به ادبیات معرفی کردند که تسلط کافی روی ادبیات خارجی مانند انگلستان و فرانسه داشتند. البته قصد ندارم که زحمت استادان حوزه ادبیات را نادیده بگیرم.
 
وی ادامه داد: باید واقع‌بین باشیم و به این شکل به موضوع نگاه کنیم که استادان ما سال‌ها به‌شکل کلاسیک به ادبیات نگاه کرده‌اند و مطالعات آن‌ها بر ادبیات کهن بوده است. به همین دلیل وقتی آنها با یک متن ادبی روبه‌رو می‌شوند شروع به تفسیر آن متن می‌کنند تا مردم عام نیز بتوانند مفهوم را درک کنند که از قضا کار ارزشمندی نیز است اما نقد ادبی محسوب نمی‌شود.
 
این منتقد ادبی با اشاره به دوره دکتری خود در انگلستان گفت: پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد من درباره نقد ادبی بود اما وقتی که برای ادامه تحصیل به خارج از کشور سفر کردم متوجه شدم که استادان ما در این سال‌ها زحمات زیادی برای ما کشیده‌اند اما ما فاصله بسیار زیادی با مفهوم نقد ادبی داریم.
 
وی افزود: در دوسال اول دوره دکتری همه همکلاسی‌های من تلاش می‌کردند که به نظریه‌پردازی بپردازند؛ چراکه آنها تسلط کافی بر نظریه‌های ادبی داشتند اما جالب است بدانید که در همین زمان، وقت من صرف یادگیری نظریه‌هایی شد که آنها در دوره کارشناسی و کارشناسی‌ارشد فراگرفته بودند و به این شکل دو سال سخت را پشت سر گذاشتم.
 
پاینده در توضیح شیوه انجام نقد ادبی اظهار کرد: نقد ادبی یک کار مکانیکی نیست تا منتقد مانند یک مهندس اجزا را به مخاطبان نشان دهد و سپس با به‌کار انداختن دستگاه به آنها بگوید که آن ماشین چطور کار می‌کند. به اعتقاد من مردم عادی نیز می‌توانند در مورد مسایل مختلف مانند یک فیلم سینمایی نظر بدهند و این نیز نوعی نقد محسوب می‌شود اما تفاوت بسیار زیادی با نقد ادبی دارد؛ چراکه منتقد ادبی نظر خودش را مطرح نمی‌کند بلکه با استفاده از نظریه‌های موجود و در چارچوبی علمی به تشریح یک اثر می‌پردازد.
 
وی ادامه داد: در واقع می‌خواهم بگویم که روش نقد ادبی به این شکل نیست که ما متن را داخل ماشین نقد قرار دهیم و براساس یک نظریه متنی از ماشین خارج شود چراکه متن ادبی باید با روح نویسنده در ارتباط باشد.
 
این منتقد ادبی با اشاره به سرفصل‌های گرایش نقد ادبی در دانشگاه‌های ایران گفت: سرفصل‌ها این گرایش‌ها را نشان می‌دهد که درس‌های خاصی اضافه نشده است و بسیاری از این درس‌ها در دوره‌های لیسانس و فوق‌لیسانس سایر رشته‌های ادبیات نیز وجود دارد. بنابراین نمی‌توان ادعا کرد که ما گرایش نقد ادبی داریم. از نظر من، نظریه و نقد، گرایش نیست بلکه رشته است.
 
وی افزود: من نیز قبول دارم که کتاب‌های نظریه و نقد ادبی بیشتر در دانشگاه‌ها مورد توجه قرار می‌گیرد اما باید به این نکته نیز توجه داشته باشیم که نقد ادبی را می‌توانیم در سایر فضاهای آموزشی به نویسندگان و فیلم‌سازان نیز آموزش دهیم تا آنها توجه بیشتری به متن داشته باشند. بنابراین می‌توان گفت که تولید کتاب‌هایی در زمینه نقد ادبی باعث شکوفایی این حوزه خواهد شد.
 
پاینده در پاسخ به این سوال که «آیا نقد ادبی مختص متون معاصر است یا می‌توان متون کهن را نیز مورد نقد ادبی قرار داد؟» گفت: من مخالف این نظر هستم؛ چراکه ادبیات کهن را نیز می‌توان مورد نقد ادبی قرار داد. برای مثال شاهنامه را می‌توان از نظر فوکو بررسی کرد و هیچ مانعی وجود ندارد.
 
وی افزود: نقد ادبی به ما کمک می‌کند که متون کهن را مجددا بخوانیم و به مواردی که کمتر به آنها توجه شده توجه ویژه‌ای داشته باشیم. نقد ادبی برای بهتر زندگی کردن است بنابراین نمی‌توان آن را مختص به ادبیات کهن یا ادبیات معاصر دانست.
 
این منتقد ادبی در بخش پایانی صحبت‌هایش گفت: نقد ادبی برای حساس کردن ما به زندگی ایجاد شده است؛ بنابراین اگر روش درست زندگی کردن را در اختیار ما قرار دهد راهی انسانی است و باید آن را گسترش داد.
 
سی‎اُمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با شعار «یک کتاب بیشتر بخوانیم» و با ریاست سیدعباس صالحی از 13 تا 23 اردیبهشت در مجموعه نمایشگاهی شهر آفتاب میزبان علاقه‌مندان به کتاب و کتابخوانی خواهد بود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها