مترجم آثار ایشی گورو در گفتوگو با ایبنا:
«ایشیگورو» یک نویسنده جدی و گزیدهکار است/حسرتم این است که چرا او را دیر شناختم
علیرضا کیوانینژاد گفت: ایشی گورو را یک نویسنده عامهپسند نمیدانم. او فارغالتحصیل رشته ادبیات خلاق و یکی از سرشناسترین شاگردان دیوید لاج است.
مترجم «شبانهها پنج داستان موسیقی و شب» در ادامه افزود: ایشیگورو را یک نویسنده عامهپسند نمیدانم. او فارغالتحصیل رشته ادبیات خلاق و یکی از سرشناسترین شاگردان دیوید لاج است. او بسیار گزیدهکار است. هر پنج تا شش سال یکبار کتاب منتشر میکند. از آثار او تا به حال دو فیلم «بازمانده روز» و «هرگز رهایم مکن» اقتباس شدهاند که فیلمنامه هر دو توسط خود او نوشته شدهاند.
کیوانی نژاد با بیان این موضوع که بین سبک و سیاق، ساختار، فضا و جغرافیای ذهنی ایشیگورو با امثال موراکامی غرابتی نمیبیند، تأکید کرد: به نظرم آثار هاروکی موراکامی بازاریپسند هستند در حالی که ایشیگورو یک نویسنده جدی و گزیدهکار است.
مترجم «هتل مالاگو» با اشاره به علاقه ایشیگورو به موسیقی بیان کرد: ایشیگورو از نوجوانی پیانو مینوازد و با اینکه پیانیست ماهری است، به قول خودش جادوی ادبیات او را از ادامه دادن موسیقی به طور جدی و حرفهای جدا کرده است.
وی در ادامه درباره نحوه آشناییاش با این نویسنده گفت: من ایشیگورو را به واسطه ترجمه نجف دریابندری از رمان «بازمانده روز» شناختم و آشنایی با آثار این نویسنده را مدیون آقای دریابندری هستم. بعد از این رمان ترجمه درخشان، کمنقص، روان و رشکبرانگیز مژده دقیقی را از رمان «وقتی یتیم بودیم» خواندم که به نظرم ضعیفتر از «بازمانده روز» بود.
مترجم «قصههای سرزمین دوستداشتنی» با بیان این که در حال حاضر همه آثار ایشیگورو به فارسی ترجمه شده، افزود: اگر این نویسنده در آینده کتاب جدیدی منتشر کرد علاقه دارم آن را ترجمه کنم. من برای مصاحبه با ایشیگورو سه بار با مدیر برنامههای او تماس گرفتم و او مرا در لیست انتظار قرار داد. ولی بعد از مدتی اعلام کرد ایشیگورو تمایل به مصاحبه با ما ندارد و خیلی هم ناراحت شده که آثارش بدون رعایت قانون کپیرایت در ایران منتشر شده است.
این ویراستار در ادامه افزود: نویسندگانی مثل بورخس و چخوف فقط داستانکوتاهنویساند و نویسندهای مثل یوسا یک رماننویس بزرگ است ولی ایشیگورو از معدود نویسندگانی است که هم رماننویس قدرتمندی است هم داستانهای کوتاه خوبی مینویسد.
کیوانینژاد در پایان اضافه کرد: تمام حسرت من این است که چرا ایشیگورو را دیر شناختم. متاسفانه جامعه ادبیات ایران مانند جریان غالب در ادبیات جهان ذائقه بدی دارد و نویسندگان جدی را جدی نمیگیرد.
نظر شما