بررسی دلایل ضعف تالیف در ادبیات کودک و نوجوان/8
شاهد موجی از کتابهای زرد و نازل هستیم/داستان نوشتن و کتاب چاپ کردن خشتزنی نیست
مهدی رجبی معتقد است امروزه چاپ کتاب بیشتر به پز اجتماعی تبدیل شده است، در صورتیکه کتاب چاپ کردن مسئولیت سنگینی بر عهده نویسنده میگذارد و باید پاسخگوی مخاطب و جامعه باشد و حرفی برای گفتن داشته باشد اما متاسفانه این احساس مسئولیت از بین رفته و شاهد موجی از کتابهای زرد و نازل هستیم.
این نویسنده و منتقد ادبی در ادامه به ضعفهای تالیف اشاره کرد و گفت: از طرفی باید بگوییم وضعیت تالیف نسبت به سالهای گذشته بدتر شده است. خیلیها احساس میکنند که اگر سواد خواندن و نوشتن دارند و یا حتی ذرهای علاقه به نویسندگی دارند میتوانند کتاب بنویسند. از طرفی امروزه با سیل عظیم کارگاههای داستاننویسی مواجه هستیم که از سوی ناشران تشکیل میشود و افرادی که تجربه زیادی در نوشتن ندارند در این کارگاهها اقدام به تولید اثر میکنند و ناشر آنها را منتشر کرده و وارد بازار کتاب میکند. درحالیکه داستاننویسی نیاز به زندگی در جهان داستان دارد و در این زمینه داشتن استعداد ذاتی، تجربه نویسندگی، خلاقیت و دانش از اهمیت زیادی برخوردار است و آموختنی نیست.
نمیتوان یکشبه نویسنده شد
به گفته خالق «کنسرو غول» امروزه نویسندههای جوان و نوجوان بسیاری وجود دارند که علاقه دارند کتاب چاپ کنند در حالی که اثر ادبی روحی دارد که باید مورد توجه قرار گیرد و قدرت تاثیرگذاری دارد که به تجربه زیستن، مطالعه خوب و تجربه نوشتن در طول سالهای گذشته نیاز دارد و نمیشود یکشبه نویسنده شد. متاسفانه امروزه عجله کار را خراب کرده است. خلاقیتی وجود ندارد و با کتابسازی روبهرو هستیم. ایجاد کارگاههایی برای داستاننویسی کار درستی نیست چون داستان نوشتن و کتاب چاپ کردن که خشتزنی نیست.
رجبی با بیان اینکه امروزه با موجی از کتابهای زرد و بیکیفیت در بازار کتاب مواجهیم، افزود: اغلب این آثار تکرار مکررات است و بیحد و مرز به موضوعات بیاهمیت پرداختهاند درحالیکه ناشرانشان فکر میکنند با نویسندگانی خلاق و ساختارشکن مواجهاند.
فقط دو درصد از آثار ما با استانداردهای دنیا برابری میکنند
به گفته این نویسنده و منتقد ادبی، با وجود اینکه جریان ادبی که امروزه در کشور شکل گرفته بهروزتر از گذشته است و افرادی وارد این حوزه شدهاند که میتوانند داستانها را بهتر بشناسند و شخصیتپردازی را بهتر درک کنند اما نمیتوانیم بگوییم ادبیات ما توانسته کولاک بهپا کند. کلا دو درصد از آثار مابا استانداردهای دنیا برابری میکنند و در کنار آثار نویسندگان بازاری و زردنویس میتوانیم به آثار نویسندگان ارزشمندی مانند حمیدرضا شاهآبادی، فرهاد حسنزاده و جمشید خانیان اشاره کنیم که همواره به شعور مخاطبشان احترام میگذارند و استانداردهای یک کتاب خوب را رعایت میکنند و بعد از فکر کردن به کارشان شروع به نوشتن میکنند. فقط مشکل این است که ما مخاطب نداریم.
چاپ کتاب به پز اجتماعی تبدیل شده است
رجبی با بیان اینکه امروزه رقابت با رسانههایی مانند سینما، تلویزیون و همچنین فضای مجازی سخت شده است، افزود: با اینکه کتابخواندن کاری شیرین است ولی نیاز به علاقه و شور و اشتیاق هم دارد و باید تلاش کنیم در آثارمان دنیای متفاوتی برای مخاطبان ایجاد کنیم. اگر زحمت نکشیم، وقت نگذاریم، جهان داستانی را زندگی نکنیم و کتابی را که خودمان قادر به درک کردنش نیستیم و شخصیت آن هنوز برای خودمان پخته نشده است را تولید کنیم نمیتوانیم توقع داشته باشیم مخاطب ایرانی جذب آثارمان شود و قاعدتاً در چنین شرایطی مخاطب به سمت کتابهای ترجمه میرود. ما امروزه با تولید حجم انبوهی از آثار ضعیف مخاطبمان را نسبت به ادبیات تالیفی بیاعتماد کردهایم و بازار را پر کردهایم از حجم زیادی کتاب زرد، بازاری و بیکیفیت. وقتی ما کتابهای تالیفی انبوه را بیدلیل و بدون اینکه کارشناسی تولید کنیم، نمیتوانیم اعتماد مخاطب را جلب کنیم.
وی با اشاره به اینکه امروزه چاپ کتاب بیشتر به یک پز اجتماعی تبدیل شده است، گفت: کتاب چاپ کردن مسئولیت سنگینی بر عهده نویسنده میگذارد و باید پاسخگوی مخاطب و جامعه باشد و حرفی برای گفتن داشته باشد اما متاسفانه این احساس مسئولیت از بین رفته است و نویسندگان فقط میخواهند پز کتاب چاپ کردن را بدهند درنتیجه شاهد انتشار کتابهای نازل هستیم. امروزه این تصور بهوجود آمده است که تولید کتاب یک پروسه است که ما متنی را بنویسیم و آن را برای چاپ به ناشر بدهیم و ناشر هم با دریافت مبلغی آن را چاپ کند و این فضایی که ایجاد شده خیلی ترسناک است.
امروزه زردنویسی باب شده است
خالق «تانگوی شبانه» یادآور شد: از سویی دیگر ما تعداد زیادی نویسنده هم در فضای مجازی داریم که مطالب مختلفی درباره چیزهایی که به ذهنشان میرسد، مینویسند و احساس میکنند که چون فالوئرهای زیادی دارند نویسنده خوبی هستند و همان مطالب زرد و بیکیفیت را در قالب کتاب چاپ میکنند. اصولا امروزه زردنویسی باب شده است و شاهد چاپ کتاب از نویسندگانی هستیم که هنوز اصول نگارش و دستورزبان فارسی را نمیدانند و کتابهای منتشر میکنند که در بازار با استقبال مواجه نمیشود و آنگاه ادعا میکنند که بهخاطر وجود مافیاها و گروههایی در بازار کتاب و یا سیستم توزیع نامناسب کتابشان دیده نشده است و در حالیکه وقتی کتاب خوب و تاثیرگذار و جذاب باشد مخاطبان آن را بهیکدیگر معرفی میکنند و نیازی به تبلیغات قلابی وجود ندارد. خود کتاب میتواند مسیرش را طی کند و وجود تبلیغات معقول برای آشنایی جامعه با کتاب کافی است.
ترجمه از ارکان مهم ادبیات است و باید پابهپای تالیف پیش رود
رجبی درباره وضعیت آثار ترجمه نیز توضیح داد: ترجمه یکی از ارکان مهم ادبیات است که باید بهطور جدی و پا به پای ادبیات تالیفی وجود داشته باشد. این دو برهم تاثیرگذارند. باید تلاش کنیم آثار تالیفی را به گونهای تولید کنیم که برای ناشران سایر کشورها جذاب باشد و آنها خودشان بیایند و کتابهای ما را ترجمه کنند نه اینکه ترجمه کتابها را در اختیارشان قرار دهیم. این دو باید پا به پای هم پیش بروند و هیچکدام نسبت به دیگری ارجحیت ندارند.
نویسنده باید برای چاپ کتابش پول بگیرد
رجبی در ادامه بیان کرد: مشکل ما ضعف تالیف است، مخاطبان به ادبیات تالیفی نیاز دارند اما بهخاطر اینکه کتابها با عجله چاپ میشوند و عطش کتاب چاپ کردن در خیلی افراد جامعه وجود دارد ما با ضعف در این حوزه مواجهیم. نویسنده باید برای چاپ کتابش پول بگیرد و تا زمانی که پول نگیرد نویسنده حرفهای محسوب نمیشود. ناشران باید نویسندههای خوب را پیدا کنند و حقالتالیف آنها را به موقع و خوب پرداختن کنند تا نویسنده امیدوار شود در آن صورت است که تلاش میکند هیچوقت کتاب بد ننویسد و در آن صورت است که تالیف رونق میگیرد. ناشران باید فقط آثار برگزیده و کارشناسی شده را منتشر کنند. این کار هم به نفع نویسنده است و هم جامعه ادبی و ناشر. همچنین بازگشت سرمایه را در پی دارد.
نویسنده «خواهران تاریک» افزود: نویسندهها باید کارشان را را متفاوت ارایه دهند و دایم با خودشان مچ بیندازند و هربار کتابی جذابتر از کتاب قبلی ارایه دهد. امروزه رقابت با مخاطب خیلی سخت است آنها از ما جلوترند. در حالی که نویسنده باید چند قدم از مخاطب جلوتر و عاقلتر باشد و احساس نیاز به داستان شنیدن را در بچهها تقویت کند ما باید آنقدر جلو باشیم که بچهها به دنبال ما بیایند. گاهی از نوشتن وحشت دارم چون میدانم باید کار متفاوتی ارایه دهم که برای مخاطب امروزی، جذاب، سرگرمکننده و قابل تامل باشد و دید تازهای در زندگی به او بدهد. مگر ما در سال چند کتاب تکاندهنده با این ویژگیها تولید میکنیم.
نبود جوایزه ادبی و منتقد جدی تالیف را ضعیف کرده است
رجبی دلیل دیگر ضعف تالیف در کشور را نبود جوایز ادبی و هچنین منتقد ادبی دانست و گفت: وجود جوایز ادبی غیردولتی مانند لاکپشت پرنده خیلی خوب است و سبب تشویق مخاطبان به خرید و استقبال از کتاب میشود که در کشور ما چندان مورد توجه قرار نگرفته است. از سویی ما منتقد ادبی هم نداریم و صرفا یکسری معرفینویس کتاب داریم. روزنامهها قدرت رسانهای قدیم را ندارند و مردم دیگر روزنامه نمیخوانند. باید نقدهای جدیتر از کتاب منتشر شود اینها در رشد ادبیات جدی خیلی موثر است. شیوه پخش مقالات در جامعه نیز موضوع دیگری است که باید مورد توجه قرار گیرد. نقدهایی که نوشته میشود باید منتشر شوند و منتقد جدی درباره کتاب داشته باشیم که نداریم.
نظرات