دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۱:۵۶
کاک‌علی و 32 سال زندگی با کتاب در سنندج

کاک‌علی رحمانی، یکی از کتابفروشان پیشکسوت شهر سنندج و قدیمی‌ترین کتابفروش حاضر در بازارچه کتاب مرکز استان کردستان است. در سفر به این شهر تاریخی و با اصالت فرهنگی غنی، دقایقی در بساط کتابی‌اش مهمان او بودم و برایم از روزگار خوشی که با کتاب زندگی کرده و حسرت‌های امروز گفت.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) سنندج دومین شهر بزرگ کردنشین و مرکز استان کردستان در غرب ایران است. نام سنندج دگرگون شده سنه‌دژ بوده و سنه‌دژ نیز دگرگون شده نام سینه‌دژ است و پیشینیان به این علت این نام را انتخاب کرده‌اند که در مرکز کوه‌ آبیدر و رشته کوه زاگرس قرار دارد. این شهر به هزارتپه معروف است، همچنین به سنندج شهر مساجد نیز می‌گویند. شهری زیبا با شهرسازی عصر صفوی و قاجار و مردمانی باصفا.
 
در دل این شهر تاریخی، گنجینه‌های ارزشمندی از علم، فرهنگ، ادب و هنر نهفته است. در جای‌جای آن نمادهای فرهنگ به چشم می‌خورد. وجود کتابفروشی‌های بسیار در گوشه و کنار شهر، مشتی نمونه خروار است. بازارچه کتاب سنندج، یکی از میعادگاه‌های اهالی فرهنگ و ادب در این شهر است که ده‌ها کتابفروشی همچون امام غزالی،‌ روشنبیر، کردستان، زانکو، شیخی، آراس، توحید، پیشوا، هژار، ذانست، مولوی، میدیا، حمید، کاردوخ، حرمین،‌دانشجو و امیرکبیر را در خود جای داده است.
 
با چرخی در این بازارچه کوچک، با هرکس ‌هم‌کلام می‌شوی با انگشت به قدیمی‌ترین کتابفروشی آنجا اشاره می‌کند؛ مردی که گویا بیش از 6 دهه گذر عمر را تجربه کرده، پشت میزی نشسته و کتابی در دست دارد. کتابفروشی امام غزالی، یکی از قدیمی‌ترین کتابفروشی‌های این شهر است و مردی اهل دل با رویی خوش، بیش از 28 سال در آن با کتاب زندگی کرده است.
 
گپ‌وگفتی با صاحب کتاب‌فروشی امام‌ غزالی
علی رحمانی هستم. تقریبا از سال 1364 در سنندج کتابفروشی دارم. چهار سال نخست را در مغازه‌ای دیگر به این کار پرداختم و از سال 1368 در بازارچه کتاب، روزگار می‌گذرانم. پیش از من تنها یک کتابفروشی در این بازارچه بود که فعالیت چندانی نداشت و من تقریبا نخستین کتابفروشی اینجا هستم و بسیاری از کتابفروشان این بازارچه نیز از شاگردان من در گذشته بودند.
 
دو دختر و دو پسر دارم. پسر بزرگم، متخصص رادیولوژی است، فرزند دومم (دختر) در دانشگاه علامه طباطبایی دکترای جامعه‌شناسی می‌خواند و همزمان در اداره جوانان سنندج نیز به فعالیت مشغول است. پسر دیگرم در دانشگاه شهید بهشتی تهران، حقوق می‌خواند و دخترم کوچکم مشغول تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد در رشته روانشناسی بالینی است.
 
در وهله اول لطف و فضل خداست که بچه‌ها به این مدارج علمی رسیدند، ولی گمان می‌کنم که شغل من تا حد زیادی روی تحصیل و آینده فرزندام تأثیر داشت. همیشه به مطالعه و کتاب علاقه داشتم و در خانه هم به اندازه همین کتابفروشی، کتاب داریم. بیش از من همسرم در آینده بچه‌ها تأثیرگذار بود. همسرم سواد ندارد، ولی اخلاق و تربیت او، 80 درصد شخصیت و جایگاه امروز فرزندانم را ساخته است.
 
 
کتاب‌ها را از کجا و چگونه تهیه می‌کردید؟
در سال‌های اول برای خرید کتاب به تهران می‌رفتم که با شرایط آن دوره بسیار سخت بود. در مدت سه یا چهار روز اقامت در تهران، به کتابفروشی‌ها و ناشران مختلف در خیابان انقلاب و دیگر مناطق سر می‌زدم و کتاب‌های مناسب را خریداری می‌کردم و به سنندج می‌آوردم. این وضعیت تا سال‌های 1372 یا 73 ادامه داشت، اما بعد با تلفن کتاب‌ها را سفارش می‌دادم. شرکت سهامی انتشار یا دفتر نشر فرهنگ اسلامی از جمله مراکزی بودند که کتاب‌های ترجمه شده خوبی داشتند و از آن‌ها خرید می‌کردم. بعدها با نشر احسان ارتباط زیادی داشتم.
 
از جمله آثاری که در آن دوره بسیار رونق و فروش داشت و برای کتابفروشی تهیه می‌کردم «فرهنگ عمید» و کتاب‌های ترجمه شده از نویسندگان بزرگ عرب مانند «عدالت اجتماعی» اثر سید قطب، «فاجعه تمدن و رسالت اسلام»، «ما چه می‌گوییم» و «زیربنای صلح جهانی» است.
 
وضعیت مطالعه در شهر سنندج چطور بود، آیا مردم کتاب می‌خریدند؟
در آن دوره مردم زیاد مطالعه می‌کردند و کتاب‌ها فروش داشت، اما امروز وضعیت بسیار بد است و گاهی تا سه روز حتی یک کتاب هم نمی‌فروشم. به‌نظر می‌رسد فضای مجازی در این زمینه بی‌تأثیر نیست. مردم برای مطالعه تشویق نمی‌شوند. تورم و وضعیت اقتصادی نیز یکی دیگر از دلایل رجوع کم مردم به کتاب و مطالعه است. کتاب دیگر در اولویت مردم نیست. نکته جالب اینکه بسیاری از کسانی هم که کتاب می‌خرند، بنیه مالی ضعیفی دارند و افراد متمول کتاب نمی‌خوانند.
 
کتاب‌هایی که دارم بیشتر عمومی است، البته کتاب‌های تخصصی رشته ادبیات عرب را نیز در کتابفروشی امام غزالی عرضه می‌کنم. بیشتر کتاب‌هایی که امروز مردم می‌خرند، کتاب‌های عمومی است و کتاب‌های فکری که تغییری در اندیشه انسان ایجاد کند، خواهان ندارد. از جمله جدیدترین کتاب‌های موجود می‌توانم به «اخلاص» و «مدارج السالکین» در حوزه اخلاق اشاره کنم.
 

امروز چند واحد انتشاراتی در این شهر فعالیت می‌کنند؟
در آن زمان شهر سنندج تنها یک انتشارات با نام «غریقی» داشت که محمد غریقی صاحب آن بود. اما امروز تعداد زیادی واحد انتشاراتی از جمله آراس، کردستان، ذانست و امیرکبیر در شهر وجود دارد. دختر کوچکم مجوز انتشارات «واتا» را دریافت کرده، ولی به دلیل هزینه‌های سنگین و وضعیت نامساعد بازار کتاب، در حال حاضر توان چاپ کتاب به‌صورت انبوه نداریم و در مدت سه سال فقط سه عنوان کتاب چاپ کرده‌ایم. هیچ نهادی نیز حمایتی نمی‌کند.
 
به اعتقاد من وضعیت امروز نشر و کتاب در کشور، ریشه فرهنگی دارد. تا مشکل فرهنگ را حل نکنیم، چیزی عوض نمی‌شود. امروز مطالعه جزو ضروریات و اولویت‌های مردم نیست.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها