جمعه ۳ فروردین ۱۳۹۷ - ۱۰:۰۰
مروری بر گزیده کتاب‌های تاریخی در سال 1396؛ از «آدم ما در قاهره» تا «نمایش در عصر قاجار»

«چین و ژاپن»، «پنج رساله سیاسی از دوره قاجاریه»، «تاریخ‌نگاری و عکاسی»، «آدم ما در قاهره»، «تاریخ اندیشه‌های دینی» از جمله آثار شاخصی هستند که در حوزه تاریخ، در سالی که گذشت منتشر شدند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- سالی که گذشت شاید سال پرباری در حوزه نشر کتاب‌های تاریخی نبود، اما با معدود آثار شاخص و قابل تامل در آن مواجه بودیم. کتاب‌هایی هر چند محدود، اما اثرگذار که در این گزارش به مرور آنها می‌پردازیم.
 
«چین و ژاپن»
این کتاب، سفرنامه نیکوس کازانتزاکیس، نویسنده یونانی از چین و ژاپن است.  این کتاب را محمد دهقانی به فارسی ترجمه کرده است و از سوی نشر نی منتشر شده است. بنا به گفته مترجم در مقدمه‌ کتاب، از عمر این ترجمه نزدیک به سی سال می‌گذرد اما همچنان طراوت و شادابی خود را حفظ کرده و اصولا یکی از ویژگی‌های این کتاب، فارسی زیبا و شاعرانه‌ و ملموسی‌ است که در آن رعایت شده است. اما کازانتزاکیس را غول ادبی یونان نوین و یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان قرن بیستم می‌دانند. این نه فقط عقیده طرفداران یونانی‌اش، که عقیده مردانی چون آلبرت شوایتزر، توماس مان و آلبر کامو است.



در این روایت، کازانتزاکیس مدام در قیاس نگاه شرق و غرب در رفت و آمد است. نمونه‌ای از آن چنین است: «انسان سپید لذت والای خود را در این می‌یابد که با جهان خارج بجنگد و به همان اندازه خویش را بر نیروهای طبیعی مسلط کند و آن‌ها را به فرمان خود درآورد. شرقی لذت والایش را در این می‌یابد که در جهان خویش غرق شود و حرکت فردی‌اش را با حرکت جهان هماهنگ کند. امروز وقتی به این نقاشی ژاپنی می‌نگرم، از این تباین درونی ژرف میان دو نژاد لذت می‌برم. مایه اصلی یا مرکز نقاشی ژاپنی هرگز انسانی نیست که در آن می‌بینیم؛ فضای اطراف اوست. منظره، برخورد مرموز روحش با درخت، آب، ابر. مایه اصلی این است: برادری، هویت یابی، یا بهتر بگویم، بازگشت انسان به جهان خویش.»

«پنج رساله سیاسی از دوره قاجاریه»
 
در پیشگفتار «پنج رساله سیاسی از دوره قاجاریه» آمده است «از روزگار قاجاریه، رساله‌های بسیاری در نقد اوضاع سیاسی و اجتماعی و ضرورت اصلاحات و نوسازی بر جای مانده که تصحیح انتقادی، همراه با تفسیر و تحشیه آنها می‌تواند سطح آگاهی‌های ما از روند تحول تدریجی در اندیشه سیاسی روزگار قاجاریه را افزایش دهد، زمینه‌ای برای درک بهتر رویدادهای مهم و تاثیرگذار سال‌های انقلاب مشروطه فراهم آورد و پژوهشگران تاریخ ایران را با اندیشه‌های افراد گمنام یا کمتر شناخته‌شده‌ای آشنا سازد که عمدتا آثار، افکار و آراءشان در پرتو بزرگی نام و آثار اندیشه‌گران نامی‌ای چون میرزا ملکم خان ناظم‌الدوله، طالبوف تبریزی و... به فراموشی سپرده شده‌اند.

مجموعه حاضر دربردارنده پنج رساله، شامل سه جهادیه و دو رساله انتقادی از دوره قاجاریه است. جهادیه محمد کریم خان کرمانی (1255-1288 ق.)، هدایه‌المجاهدین نوشته محمدتقی بروجردی (تاریخ تولد و وفات، نامعلوم) و رساله کوتاه و کم حجم جهادیه ناصریه در جنگ ایران و انگلیس به قلم حاجی میرزا عسکری، امام جمعه مشهد (1211-1280 ق.) بخش نخست کتاب را شکل داده‌اند. رساله‌های سر مکتوم و رساله اوضاع سیاسی ایران به ترتیب از میرزا هدایت‌الله وزیر دفتر (1234-1310 ق.) و میرزا حسن خان سرتیپ، ملقب به معتمدالسلطان (تاریخ تولد و وفات، نامعلوم) در بخش دوم جای گرفته‌اند.»



این کتاب با تصحیح، تحقیق و تحشیه داریوش رحمانیان و زهرا حاتمی در نشر علم منتشر شده است. داریوش رحمانیان درباره این کتاب، گفته است؛ تاریخ اندیشه سیاسی ایران در روزگار قاجاریه را نمی‌شود، درست و دقیق نوشت، مگر با تکیه بر انبوهی از رسالات و کتاب‌ها و حتی مندرجات پاره‌ای از نشریات و روزنامه‌ها و مطبوعات آن روزگار و همان‌گونه که می‌دانید بخشی از این رساله‌ها به صورت نسخه خطی مانده‌اند و در دسترس پژوهشگران نیستند.

البته در سال‌های اخیر، تعدادی از صاحب‌نظران کوشیده‌اند از این رساله‌ها تصحیح خوبی ارائه دهند که در رأس آن‌ها «غلامحسین زرگری‌نژاد» است که مجموعه چهار جلدی «سیاست‌نامه‌های روزگار قاجاریه» را تصحیح کرده است و پیش از آن هم دوجلدی «رسائل مشروطیت» را منتشر کرد و کتابی هم در رسائل سیاسی عصر قاجار دارد. به‌هرحال پاره‌ای از پژوهشگران در سال‌های اخیر، راه را برای انتشار نسخه‌های خطی متون سیاسی گشوده‌اند.
همچنین رساله‌های پرشماری باقی‌مانده‌اند که نیاز به تصحیح، تحقیق و تحشیه دارد. برخی از رساله‌های به‌حدی مهم هستند که می‌توانند به‌صورت جداگانه تکیه‌گاه یک تحقیق مفصل قرار بگیرند. این نکته هم ناگفته نماند که سه رساله از این پنج رساله که ما برگزیدیم «رساله‌های جهادیه» هستند.
 
«تاریخ‌نگاری و عکاسی»
 
آنچه عکاسی را بیش از دیگر محصولات فرهنگ دیداری به تاریخ‌نگاری نزدیک می‌کند، پیوند نمایه‌ای عکس با واقعیت است؛ پیوندی که از همان دهه‌های نخست پیدایش عکاسی، مهم‌ترین امتیاز عکس بر دیگر دست‌ساخت‌های دیداری انسان تا آن هنگام(نقاشی، گراوور) به شمار می‌‌آمد. از این قرار، عکس به مثابه رونوشت و نسخه‌ای اصیل و مکانیکی از هستی اجتماعی و تاریخی، می‌توانست منبعی مستقیم و موثق برای دست‌یابی به بسیاری از واقعیت‌ها و از جمله واقعیت‌های گذشته باشد، واقعیت‌هایی که از دسترس و دایره امکانات و توانایی‌های گفتمان نوشتاری و مشتقات آن به دور بود.



این مساله اکنون در تاریخ نظریه عکاسی به مسئله‌ای کلاسیک بدل شده است؛ به این معنا که به رغم کهنگی، قدمت و فراوانی متونی که درباره عکاسی نوشته شده، هنوز هم موضوع اصلی گمانه‌زنی‌های نظری در این زمینه است. مقاله‌هایی که در کتاب «تاریخ‌نگاری و عکاسی» گردآوری و ترجمه شده‌اند، می‌کوشند پرتوهایی بر این مساله بیفکنند.

این کتاب از سوی نشر آگه منتشر شده و شامل جستارهایی پیرامون عکس به مثابه سندی تاریخی است. مقالات این کتاب عبارتند از «عکس‌برداری از تاریخ»، «تصاویر تاریخ و ناخودآگاه دیدمانی»، «عکس: تصویر ساکن»، «عکاسی و تاریخ»، «تصاویر گذشته: دیدگاه‌های بنیامین و بارت درباره عکاسی و تاریخ»، «رویکردهای روش‌شناختی به گره‌گشایی از عکس‌های تاریخیک» و «عکس‌ها و حافظه‌ها» می‌شود.

محمد غفوری، گردآوری مقالات کتاب «تاریخ نگاری و عکاسی» و ترجمه آنها را بر عهده داشته است. وی درباره مجموعه مقالات این کتاب گفته بود؛ مقالات زیادی درباره نسبت عکاسی و تاریخ‌نگاری در کشورهای مختلف نوشته شده است. اما این مقالات، جنبه عام نداشتند و منحصر به بافت‌های تاریخی و فرهنگی خاصی بودند. برای مثال مقالات بسیار زیادی هستند که به تاریخ تصویری ایالات متحده آمریکا، یا خانواده‌های اشرافی، مناطقی در فرانسه، انگلستان یا آسیا و آفریقا می‌پردازند اما مقالاتی که موضوع استفاده از عکس در تاریخ و نسبت عکاسی با تاریخ‌نگاری را به صورت نظری بررسی کنند خیلی کم هستند. هنگامی که به‌دنبال گردآوری این مقالات بودم این نکته را در نظر داشتم که به لحاظ روش‌شناسی و نظری وابسته به بافت تاریخی و فرهنگی خاصی نباشند و انتزاعی‌تر باشند. این مقالات را از کتاب‌ها و ژورنال‌های معتبر و میان‌رشته‌ای انتخاب کردم.
 
«آدم ما در قاهره»

کتاب «آدم ما در قاهره» یادداشت‌‌های قاسم غنی، پزشک، ادیب، نماینده مجلس و دیپلمات و سفیر ایران در مصر است که با پیرایش، ویرایش و پیشگفتار محمد قائد در نشر کلاغ منتشر شده است. قاسم غنی از سوی رضاشاه برای خواستگاری رسمی از فوزیه، خواهر پادشاه مصر و ازدواج او با ولیعهد ایران به قاهره رفت. ده سال بعد، محمدرضا شاه او را برای فیصله دادن به طلاقی پرگیر و دار، برای بار سوم به همان شهر فرستاد.

 

محمدرضا شاه سال 1326، قاسم غنی را از نمایندگی ایران در سازمان ملل در سانفرانسیسکو فراخواند و به جای محمود جم به سفارت ایران در قاهره فرستاد تا به دو یا شاید سه موضوع دشوار و دردناک و درهم‌تنیده و آبرو بر سامان دهد؛ طلاق فوزیه، گرفتن جواهرات سلطنتی از خانواده ملکه متواری و بازپس گرفتن شمشیر مرصع رضا شاه. اما علاوه بر یادداشت‌های قاسم غنی، پیشگفتار محمد قائد بر این یادداشت‌ها و پانوشت‌های کتاب نیز از اهمیت ویژه‌ای در بررسی و تحلیل تاریخ معاصر برخوردار است.

 محمد قائد درباره یاداشت‌های غنی گفته است؛ آدم‌ها خاطرات شیرین را می‌نویسند تا از بازخوانی آن‌ها لذت ببرند، و خاطرات تلخ را تا یادشان بماند چه آدم‌هایی به آنها بد کردند. اینکه شب‌ها پیش از خواب بنویسی از دختران جوان و زنان زیبا بیشتر خوشت می‌آید و چند تا را اسم ببری، قبول. اما دشوار بتوان استدلال کرد بد گفتن به  همسر میزبان و مهمانان ضیافت بعدها حالتی خوش، یا حتی ناخوش، در شخص ایجاد کند. این حجم تکرار ستایش دختران خوشگل و بد گفتن به مادران آن‌ها اگر هم در مکاتبات پسران نوجوان جایی داشته باشد در نوشته‌های آدم جاافتاده‌ای اهل معنویات و عوالم برتر کمی، و بیش از کمی، نامعقول به نظر می‌رسد.
 
کسانی نامه و عکس و دستخط عزیزی را در پاکتی مثلاً ارغوانی یا آلبومی با جلد مخمل نگه می‌دارند و بارها می‌خوانند و به آن دست می‌کشند و حتی می‌بویند. غنی هیچ جا نمی‌نویسد با حبیب درد سابق و حبیبان درد اسبق مکاتبه می‌کرد و عکس آن‌ها را با خودش داشت. اینکه یادداشت‌های روزانه و شبانه را، شامل کپی نامه‌های سرّی شاه به برادرزنش،‌ رها می‌کند و از ایران می‌رود، شاید بیشتر بیانگر این تلقی باشد: از ما گذشت، بگذار دیگران ببینند و آیندگان بدانند. اسم مستعار و مسخره «بگم سکینه والی خانم اِمریکائی ولی‌خان فیلسوف هندی» چقدر برای آن دیگران و آیندگان اهمیت دارد؟

 و سرک کشیدن در زندگی شخصی بقیه و اشارات تحقیرآمیز و حتی موهن به اشخاص. توجه داشته باشیم که راوی نویسنده رمان پرفروش یا روزنامه زرد نبود؛ آقای دکتر و سفیرکبیر بود و از محرمان خانواده سلطنتی و مهمان ممتاز خانه بسیاری اعیان ایران و مصر. کسی که برای این زن و آن خانم صفات زننده روی کاغذ بیاورد و بعد یادداشت‌هایش را در گوشه‌ای بیندازد منطقاً پیه این را به تنش مالیده که برملا شدن یک صفحه از آن مطالب، پایان زندگی دیپلماتیک و سیاسی و اجتماعی او و بعید است پس از رسوایی جایی راهش بدهند، تا چه رسد دعوتش کنند. شانس آورد که پیش از غضب شاه دنیا را ترک کرد وگرنه دخلش می‌آمد.  قضاوت نمی‌کنم،‌ سؤالی طرح می‌کنم در زمینه قلم‌زدن که برایش جوابی ندارم.
 
«تاریخ اندیشه‌های دینی»

الیاده به بررسی سیر اندیشه دینی از انسان دوره پارینه سنگی می‌پردازد. انسانی که چون به روی دو پا ایستاد، افق دیدش عوض شد و در نتیجه بینشش هم نسبت به جهان تغییر کرد. از سوی دیگر، الیاده می‌کوشد تا به پهنای جهان، این تاریخ را گسترش دهد و در تمدن‌های باستانی مختلف جست‌وجویش را ادامه می‌دهد.

برای مورخ ادیان هر جلوه و تجلی‌ای از امر قدسی با اهمیت است؛ هر مناسک، هر اسطوره، هر باور یا تجسم الوهی، انعکاسی از تجربه امر قدسی و بنابراین تلویحا بیانگر مفاهیم هستی، معنا و حقیقت است. امر قدسی عنصری در ساختار آگاهی است و نه مرحله‌ای در تاریخ آگاهی. دوره سه جلدی «تاریخ اندیشه‌های دینی» میرچا الیاده با نگاهی متفاوت نوشته شده است. از یک سو، تجلی‌های امر قدسی را به ترتیب زمانی تحلیل کرده است و از سوی دیگر بر مراحل حساس و نقاط عطف عمیق و بیش از همه بر زمان‌‌های خلاق در سنت‌های مختلف تاکید کرده و کوشیده تا نوشته‌های عمده در تاریخ باورها و اندیشه‌های دینی را توضیح دهد.



جلد سوم این مجموعه را انتشارات نیلوفر در سال 96 منتشر کرده است. این جلد با توضیحاتی مفصل درباره ادیان اورسیای باستان و ظهور اسلام آغاز می‌شود و به سیر تحولات دین یهود و مسیحیت در قرون وسطا و تصوف و عرفان اسلامی می‌پردازد.

مانی صالحی علامه، مترجم کتاب، درباره این دوره سه جلدی گفت: تاریخ اندیشه دینی به این اندیشه در ذهن انسان‌ها می‌پردازد، فارغ از دینی که دارند یا ندارند. اندیشه دینی در ذات انسان است. الیاده در کتاب «اسطوره و واقعیت» مطرح می‌کند که اندیشه دینی ادامه دارد و در ذات چیزهای دیگر تجلی پیدا می‌کند. مثل آئین پرستش اتومبیل که در مراسمی مدیران تولید، مانند کاهن‌های معبد حضور می‌یابند و آن اتومبیل را به خریداران معرفی می‌کنند. یا مراسم اسکار که به عنوان آئین پرستش سینما هم قابل تاویل است.

دوره سه جلدی «تاریخ اندیشه‌های دینی» به بررسی سیر این اندیشه از انسان دوره پارینه سنگی می‌پردازد. انسانی که چون به روی دو پا ایستاد، افق دیدش عوض شد و در نتیجه بینشش هم نسبت به جهان تغییر کرد. از سوی دیگر، الیاده می‌کوشد تا به پهنای جهان، این تاریخ را گسترش دهد و در تمدن‌های باستانی مختلف مثل ادیان بین‌النهرینی، مصر باستان، دین هند و اروپایی، یونان، زرتشت و دین ایرانی و... جست‌وجویش را ادامه می‌دهد. جلد اول با فصل «دیونیزوس، یا بازیافتن سعادت و رستگاری» پایان می‌یابد و الیاده آن قدر به تمام این ادیان و وجوه مختلف موضوع پژوهش اشراف دارد که هریک از دین‌ها را به گونه‌ای نوشته است که انگار خودش به آن باور دارد. درحالی که الیاده خودش را یک فرد دین‌دار می‌داند که به دین خاصی وفادار نیست.

«کارنامه مصدق و حزب توده»

«کارنامه مصدق و حزب توده» یکی از منابع مهم و دست اول درباره دوران نخست‌وزیری مصدق و نقش حزب توده در آن دوران است. انتشار متن کامل این کتاب ارزشمند، سند مهم دیگری در اختیار علاقمندان به تاریخ معاصر ایران و نیز پژوهشگران تاریخ می‌گذارد تا با شناختی دقیق، به دور از غرض و پیشداوری بتوانند با بخشی از گذشته مبارزات ضداستعماری و ضد استبدادی مردم ایران آشنا شوند.

ارسلان پوریا، نویسنده کتاب، از اعضای پیشین حزب توده ایران و معاون نادر شرمینی در سازمان جوانان توده بود که پس از کودتای 28 مرداد 1332 به زندان افتاد. این کتاب حاصل پژوهش‌ها و تجربه‌های شخصی وی از دوران نخست‌وزیری دکتر محمد مصدق و نقش حزب توده ایران در آن دوران است.  بنا به نوشته زنده‌یاد خسرو شاکری، که نخستین بار این کتاب را در انتشارات مزدک منتشر کرد، شخص دکتر مصدق، متن اولیه کتاب را دیده و حک و اصلاح کرده بود. نخستین پخش وسیع ولی مخفی آن نیز با مقدمه مصطفی شعاعیان صورت گرفته بود.


مصدق در انجام دادن اصلاحات دیدگاهی جز رضا خان داشت. زیرا مصدق می‌گفت اصلاحات باید از راه قانع کردن مردم و با همکاری ایشان و به دست ایشان انجام شود، نه از راه به کار بردن زور بی‌چون و چرا و شرکت ندادن مردم در کارها. آشکار است که مصدق و رضا خان، پرورده دو دبستان جداگانه بودند؛ نخستین از فرزندان جنبش مشروطه بود و دومین زاده قزاقخانه و بدین سان  داشتن دو شیوه گوناگون برای این دو مرد ناگزیر بود. در واپسین روزهای شهریور ماه  سال 1320، زندانیان سیاسی همه آزاد شدند. فرمان آزادی مصدق هم در احمد آباد به او رسید. لیک پیرمرد گویی رغبتی به این آزادی نشان نمی‌داد. اینکه خود در همان زندان می‌ماند. نه این که به زندان خو گرفته باشد، بل از این رو که آن را خوار شمارد.
 
 ولی حزب توده ایران، نیروی اساسی آزادی را در بیرون از مرزهای کشور می‌دید و پیکار درونی ایران را یک زائده فرعی غیر اساسی و تابع سیاست‌های جهانی می‌پنداشت. برای نشان دادن این منطق حزب توده، بخشی از دفترچه «راه حزب توده ایران» در این کتاب منتشر شده است. رهبران حزب توده که خود را شاگرد دکتر ارانی می‌دانستند، نه دانش او را داشتند نه دلیری او را. تاریخ میهن خود را نمی‌شناختند و بدبختی بزرگ‌تر آن که همه به اتکای به یک نیروی خارجی گام برداشتند. اینان به خود و ملت خود استواری نداشتند و همچون کودکی که دست‌اندر دست دایه گام بردارد، نه مرد میدان بودند.

منطق حزب توده ایران، ایمان به نیروی انقلابی ملت ایران را در برنداشت. نیروی پیروزی ملت را در درون ملت جست‌وجو نمی‌کرد. بلکه چشم به راه آن بود که بر اثر دگرگونی‌های جهانی و به نیروی اردوی سوسیالیسم جهانی وضع  ایران دگرگون شود.
 

«سیری در تاریکی‌های نمایش و ادبیات نمایشی ایران در عصر قاجار»

مجموعه‌ای از جستارهای تازه‌یاب و ناگفته راجع به جریانات مهم و تاثیر‌گذار نمایشی، مترجمان، نویسندگان، هنرمندان و آثار نمایشی فراموش شده از عصر قاجار است که برای نخستین‌بار منتشر شده است.

این مجموعه به طور  کلی یک کتاب مدون راجع به تاریخ نمایش یا تاریخ ادبیات نمایشی در ایران نیست بلکه زنجیره‌ای از هم گسیخته از تاریخ هنرهای نمایشی کشورمان با تاکید بر دوران ناصری، مظفری و سپس عصر مشروطه است که تا کنون جلد سوم تا پنجم آن منتشر شده است. «نهضت آشنایی ایرانیان با پیرکورنی در عصر قاجار»، «نهضت آثار مولیر در ایران و نواحی خاورمیانه» و «تاریخچه آشنایی ایرانیان با تئاتر و ادبیات نمایشی یونان باستان» نام سه کتابی است که نیایش پورحسن، گردآوری آن راه به عهده داشته است.



نیایش پور حسن درباره این مجموعه گفته است؛ این مجموعه شامل دو بخش کلی منبع و سند است. منابع ما شامل نسخه‌چاپی، چاپ سنگی، مقالات چاپی و ... می‌شود. سعی کرده‌ایم از منابعی استفاده کنیم که سندیتش تا حدود زیادی پذیرفته باشد. بخشی از این منابع از دل کتابخانه‌های داخلی استخراج شده و بخشی هم با رایزنی‌ از کتابخانه‌ها و مراکز دیگر به دست آمده است. تعدادی از کتابخانه‌های ما به لحاظ نسخه‌های قدیمی، قابل توجه هستند که از آن جمله می‌توان به کتابخانه‌های ملی، مجلس، مرکزی دانشگاه تهران، آیت‌الله بروجردی قم و ملک اشاره کرد.

منابع ما هم شامل منابع چاپ سنگی، چاپ سربی و نسخه‌های خطی هستند. من به این کتابخانه‌ها مراجعه کردم و توانستم فهرست‌شناسی‌شان را بررسی کنم و برای مطالعه متون نمایشی درخواست دادم. پاسخ به این درخواست امکان داشت یک ماه تا سه سال طول بکشد. گاهی هم پاسخ منفی می‌دادند و می‌گفتند که دسترسی به این نسخه‌ها امکان‌پذیر نیست. در نهایت ما توانستیم به تعدادی از این نسخه‌ها دست پیدا کنیم. برخی از این نسخه‌ها هم قدمتی بالای 50 سال دارند، در اختیار مالک شخصی هستند و امتیازش هم از نویسنده و هم از مراکز دولتی سلب شده است. البته ما در هر کتاب به شناسنامه نسخه خطی اشاره کرده‌ایم؛ هم شماره نسخه و هم محل نگهداری آن.»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها