مطالعه کتابهایی نظیر گزیده رسائل اخوانالصفا که به کوشش دکتر علیاصغر حلبی گرد آمده است، یا «دادخواهی حیوانات نزد پادشاه پریان از ستم آدمیان» که رساله بیستودوم از مجموعه رسائل اخوانالصفاست، پیشنیازی میخواهد و آن آشنایی نسبی با اخوانالصفا و بنیادهای اندیشهای آنان است که کتاب حاضر میتواند آن نیاز را رفع کند.
اخوانالصفا، همچون معتزله، حروفیه و... جنبشهای اندیشهای حاشیهنشینی بودهاند که همواره پرداختن به اندیشهشان از سوی دستگاههای اندیشهای حاکم مذموم شناخته شده و نهی میشده است. به همین دلیل پردهای رازگون و هالهای از ابهام، هول وجود این گروه تنیده شده است و هر متن که شناخت آنان را برای امروزیان ساده سازد مغتنم محسوب میشود.
کتاب «اخوانالصفا» که «نشر نامک» آن را در مجموعه «سازندگان جهان ایرانی- اسلامی» منتشر کرده است، از جمله منابعی است که به مخاطب ناآشنا با مبانی اندیشهای اسلامی فرصت مناسبی برای چنین آشناییای فراهم میسازد.
این کتاب ترجمه اثری از گودفروا دوکَلَته است که در مجموعهای با مدیریت تاریخپژوه فقید، پاتریشیا کرون منتشر شده است. این مجموعه به این دلیل که برای مخاطبان انگلیسیزبان و سراسر ناآشنا با بستر بحث نوشته شده است، گاه اطلاعاتی را شامل میشود که برای مخاطب ایرانی سطحی به نظر میرسد. به عنوان نمونه در اوایل همین کتاب، در جایی که به تمایز میان شیعه و سنی اشاره میشود، این تمایز بر مبنای اینکه شیعیان سه خلیفه اول را قبول ندارند توضیح داده شده است.
مخاطب فارسی زبان اگر این توضیحات ابتدایی را تحمل کند، میتواند اطمینان داشته باشد که وقتی به موضوعی مانند اخوانالصفا میرسد که اطلاعات در مورد آن بسیار اندک و پراکنده است، با زبان شفاف و بیابهام، آشنایی اولیه مناسب و قابل اتکایی با افکار و تاریخچه آن گروه (تا آنجا که برای پژوهشگران امروزی مکشوف است) دست پیدا خواهد کرد و این تمایز کتاب با بسیاری از منابعی که درباره اخوانالصفا به زبان فارسی وجود دارد، محسوب میشود.
مطالعه کتابهایی نظیر گزیده رسائل اخوانالصفا که به کوشش دکتر علیاصغر حلبی گرد آمده است، یا «دادخواهی حیوانات نزد پادشاه پریان از ستم آدمیان» که رساله بیستودوم از مجموعه رسائل اخوانالصفاست، پیشنیازی میخواهد و آن آشنایی نسبی با اخوانالصفا و بنیادهای اندیشهای آنان است که کتاب حاضر میتواند آن نیاز را رفع کند.
فارغ از معرفی اخوانالصفا، کتاب گودفروا دوکلته، بدون بداعت هم نیست. به عنوان نمونه این کتاب در زمینه اثبات اینکه اخوانالصفا به اسماعیلیون وابسته نبودهاند، نکاتی هر چند اندک ولی تازه به مخاطب ارائه میدهد.
به گمان نویسنده کتاب، «اغلب این تصور وجود داشته که اخوانالصفا اسماعیلی هستند اما پذیرش این موضوع، سختتر از پذیرش تشیع آنهاست. با وجود اینکه رسائل اخوان الصفا با اصول اعتقادی اسماعیلیان اشتراکات زیادی دارد، اما به نظر غیرممکن میرسد که بتوانیم نویسندگان این رسائل را با هیچ یک از دستههای اسماعیلی مرتبط بدانیم.» (15)
نویسنده کتاب سپس اذعان میکند که کتاب او مطالب اندکی به بحث درباره اسماعیلی بودن یا نبودن اخوانالصفا میافزاید بیآنکه پاسخی دقیق به این مسئله داده باشد. اما نکته این است که با توجه به کمبود فراوان اطلاعات درباره بیوگرافی اعضای اخوانالصفا، حتی یک گام بسیار کوچک در مسیر خروج زندگینامه آنان از ابهام، گامی مهم محسوب میشود و این کتاب کوچک 158 صفحهای مملو از این گامهای کوچک است. همین نکته خواندن آن را برای اهل فن نیز الزامی میسازد.
به عنوان نمونه، نویسنده آن هنگام که به بنمایههای اندیشه اخوانالصفا میپردازد، با ذکر اینکه که میزان درآمیختگی اندیشه اخوانالصفا با حکمای یونانی از نوافلاطونیانی نظیر فلوطین بیشتر بوده است، این را نیز ذکر میکند که تقلیل اندیشه این گروه به دنبالهروی نوافلاطونیان و یا یونانیان، اگر اشتباه نباشد، خطرساز است و تلاش میکند ریشههای غیر یونانی و غیر نوافلاطونی اندیشه اخوانالصفا را هم نمایان سازد که این موضوع به خودی خود خالی از بداعت نیست و میتواند برای پژوهشگران آشنا با مسئله اخوانالصفا نیز بدیع باشد.
نویسندگان رسائل اخوانالصفا در تلاش بودهاند تا دانشنامهای جامع درباره دانش بشری تهیه کنند. بخشی از کتاب حاضر به همین ماهیت دانشنامهای رسائل اخوانالصفا میپردازد. خصیصهای که به گمان نویسنده این رسائل را در تاریخ ادبیات عرب و حتی کل تاریخ ادبیات متمایز میسازد. کتاب در شش فصل تهیه شده است و هر فصل یک جنبه از مباحث مورد بحث در رسائل اخوانالصفا را مدنظر قرار داده است.
فصل اول که «باطنیگری» نام دارد به این مسئله هم میپردازد که بزرگترین کار نویسندگان این بوده است که در طول تاریخ هویت خود را مخفی نگاه داشتهاند.
در فصل دوم که «فیضباوری» نام دارد، نویسنده به تحقیق درباره عناصری میپردازد که چارچوب نظام اندیشهورز اخوان را شکل میدهد. این فصل به رسائلی درباره خلقت جهان، خلقت زمان و نیز جایگاه انسان در زنجیره وجود میپردازد.
در فصل سوم به «هزارهباوری» اخوانالصفا پرداخته شده است و به این میپردازد که اخوانالصفا چگونه از نجوم برای ارائه نگاهی اسرارآمیز به تاریخ جهان استفاده میکنند تا مسئله آمدن منجی را تبیین کنند. فصل چهارم که «بسیاردانشی» نام دارد به تلاش اخوان برای کشف ساختار دانش بشری میپردازد. هدف آنان از این تلاش، ارائه رسالاتشان به عنوان برنامهای روحی و معنوی و مطلوب برای پیروانشان، از طریق تعیین جایگاه این رسالات در ساختار علوم بوده است.
فصل پنجم که «درآمیختن باورها» نام دارد به چند منبعی بودن بنیانهای فکری اخوان میپردازد و فصل ششم که «آرمانپرستی» نامیده شده است، به رویکردهای عملی اخوان و اولویت تفکر نسبت به عمل نزد آنان میپردازد و این نکته را آشکار میسازد که تفکر آنان هرگز نمیتواند به یک انقلاب مذهبی یا سیاسی منجر شود. در نهایت نیز در پیگفتار کتاب، تاثیر اخوان بر متفکران پس از خود در قرون و اعصار سپسین پرداخته میشود.
کتاب «اخوانالصفا؛ آرمانگرایانی در حاشیه جهان اسلام»، نوشته گودفروا دوکلته را پریسا سجادی ترجمه کرده است و نشر نامک آن را در شمارگان 1000 نسخه با قیمت 15000 تومان منتشر کرده است.
نظر شما