زراندوز در نشست تخصصی «داستان طنز بعد از انقلاب» بیان کرد:
مهرداد صدقی را به عنوان وودی آلن آینده ایران میبینم
علی زراندوز در نشست تخصصی «داستان طنز بعد از انقلاب» گفت: ما طنزنویسها از آثار وودی آلن نام میبریم و من با توجه به پشتکار، تلاش و دامنه مطالعاتی که مهرداد صدقی دارد او را به عنوان وودی آلن آینده ایران میبینم.
در ابتدای این نشست، صدقی با اشاره به چرایی جدی گرفتن ادبیات طنز بیان کرد: شروع روی آوردن من به ادبیات طنز با جشنوارههایی بود که دفتر طنز حوزه هنری برگزار میکرد. علت دیگر آن، آشنایی با زندهیاد ابوالفضل زرویینصرآباد بود. البته شروع جدی کار من با نوشتن در مجله گل آقا همراه بود. بعد از مدتی احساس کردم در وادی کتاب بمانم و از نوشتن مطالب ماهانه یا هفتگی فاصله بگیرم.
وی بیان کرد: سبک نوشتنم به گونهای بود که در مورد مسائل روز نمینوشتم. به عبارتی به مسائل زودگذر علاقهمند نبودم. فکر میکنم اسمم نسبت به دوستان دیگر کمتر معرفی شده اما مخاطبان زیاد و وفاداری دارم. اوایل کار فکر میکردم زمانی که یک خط، پاراگراف، ستون یا حتی اگر یک صفحه نوشتم نباید به آن دست بزنم و احتیاط میکردم. اما به مرور به ویرایش و بازنویسی آنها پرداختم و با گذشت زمان متوجه شدم اگر مخاطبان محدود و ثابتی داشته باشم در کار به نظرها و نقدهای آنها توجه داشته باشم کیفیت کار بهتر میشود.
صدقی ادامه داد: اوایل کار از نقد ناراحت میشدم اما در درازمدت متوجه شدم که اگر عیبی از کار گرفته شود به آن از زوایای مختلف فکر میکنم و یک اثر را صیقل میدهم. در ابتدا اسم سه گانه کتابهای (آبنبات هلدار ، آبنبات پستهای و آبنبات دارچینی) «روزگار آقای اوشین و آقای دلار» بود که با آن موافقت نشد و سپس اسم ترکی برای آن انتخاب کردم که باز هم مورد قبول واقع نشد. در نهایت اسم آبنبات با طعمهای مختلف را برای آن انتخاب کردم که میتواند سوغات فرهنگی مردم خراسان شمالی باشد.
این نویسنده عنوان کرد: خودم به عنوان نویسنده اگر به کتابم نگاه کنم قطعا تغییراتی در آن ایجاد میکنم. اگر خودم بخواهم کتابم را نقد کنم بیرحمانهتر نقد میکردم. خودم هم دوست داشتم کتاب پیچیدگیهای بیشتری داشته باشد. من در کنار این سه گانه آثار دیگری همچون میرزا روبات که داستان کوتاه بلند است نیز نوشتهام. دوست داشتم برای شهر خودم اثری خلق کنم که بر طاقچه همه خانهها باشد. نمیخواستم صرفا یک داستان شهری با موقعیت محدودی خلق کنم بلکه جهان شمول بودن آن برای من بسیار مهم بود. همچنین نمیخواستم صرفا خاطره بنویسم بلکه دوست داشتم ادبیات هم در آن باشد. همچنین در کتاب از تجربه زیسته استفاده کردم. در جلد اول کتاب از پانویس استفاده کردم که بخشی به خاطر بیتجربگی و بخشی هم به علت اصرار ویراستار بود.
حجم کار صدقی را در آثار هیچ کدام از نویسندههای طنز نمیبینیم
در ادامه این نشست، امیریان با بیان اینکه بهتر است کتابهای صدقی از سوی یک انتشارات برای دسترسی راحتتر مخاطب منتشر شود، گفت: از بین ادبیات داستانی قبل از انقلاب میتوانم از کتاب دایی جان ناپلئون نام ببرم که کار درخشانی است و بارها آن را خواندم هم سریال و هم کتاب آن خوب است و هر کدام حسن خودش را دارد. متاسفانه بعد انقلاب در ادبیات بزرگسال کار طنز نداریم. کتابهای آقای صدقی را برای نوجوانان میدانم. هرچند با مرزبندی کتابها برای نوجوان، بزرگسال و کودک موافق نیستم. بعد از انقلاب به خاطر فضای غم بار ما داستان طنز نداشتیم. آثار محمد پورسانی تحت تاثیر عزیز نسین بود.
وی ادامه داد: بعد از انقلاب ادبیات کودک و نوجوان جان تازهای گرفت و طنز در آن پر رنگ شد. بهعنوان نمونه میتوان از آثار مهدی حجوانی، سوسن طاقدیس، فرهاد حسنزاده، اکبر صحرائی، مصطفی رحماندوست و شهرام شفیعی در این حوزه نام برد. اما در ادبیات بزرگسال آثار طنز نداریم. حجم کار آقای صدقی را در آثار هیچ کدام از نویسندههای طنز نمیبینیم. آبنبات هلدار را در چهارصد صفحه نوشتن کار سختی است؛ شخصیتشناسی، چهارچوب، زبان و لحن در این حجم سختی است.
امیریان بیان کرد: رشته کلام در سه گانه مهرداد صدقی از دستش خارج نمیشود و با تمام روزمرگیها زندگی به نوشتن آن ادامه میدهد و ناامید نمیشود. کتاب اضافههایی دارد که باید چکش کاری شود. کار صدقی از نظر خودش بهترین کار است اما باید یک ویرایش و پیرایش شود. آبنبات هلدار اضافههایی دارد که اگر برداشته شود ریتم آن زیباتر و تندتر میشود. نباید در داستان پانویس داشته باشیم این یک ضعف است و باید برای آن یک راهحل پیدا کرد. این پانویسها می تواند در انتهای کتاب آورده شود چرا که حواس مخاطب را پرت میکند.
مهرداد صدقی را به عنوان وودی آلن آینده ایران میبینم
زراندوز از دیگر مهمانان حاضر در این نشست با بیان اینکه چرا طنز نویسان ما در نوشتن داستان بلند طنز تنبل هستند، گفت: منوچهر احترامی فیش نویسهایی برای داستان بلند داشتند که نمیدانم سرانجامش چه شد. کاش دوستان شجاعت و جسارت نوشتن داستان بلند طنز را به خود بدهند. ما در این عرصه چیزی نداریم. امتحان کنید و نترسید.
وی ادامه داد: با صدقی در گل آقا آشنا شدم. دغدغه نوشتن آثار به روز نداشت. هرچند ما به طنز به روز و طنز ماندگار نیاز داریم. یکی از شگردهای طنزنویسی تکرار است اما گاهی این تکراری بودن از طنز بیشتر میشود. شوخیهای صدقی را در آثار مطبوعاتیاش دیدم؛ او فرمولهای خاص خود را در طنز دارد که مطبوعاتی است. بهتر است در کارهای بعدی فرمول طنز مطبوعاتی را ارتقا دهد یا آن را کنار بگذارد. بهتر بود از شوخیهای قوی تری در کتاب استفاده میشد.
زراندوز گفت: ما طنز نویسها از آثار وودی آلن نام میبریم و من با توجه به پشتکار، تلاش و دامنه مطالعاتی که مهرداد صدقی دارد او را به عنوان وودی آلن آینده ایران میبینم. صدقی از هر شخصیت و وسیلهای که در کتاب میآورد استفاده میکند. پلان بندی در آثارش وجود دارد و برای همه آنها برنامهریزی میکند.
وی ادامه داد: بدانیم مخاطبان ما بسیار با شعور هستند و آثار را درک میکنند. مخاطبان با سینما و ادبیات جهان حرکت میکنند و هرچه برای جذابیت و پیچیدگی آن تلاش کنیم مخاطب آن را درک میکند. مخاطب دوست دارد جاهایی قوانین منطقی حاکم شکسته شود. احساس میکنم صدقی کتاب را دلی و حسی نوشته است.
زراندوز در پایان گفت: به بچهها یاد دهیم برای کتاب هزینه کنند تا کتاب جزئی از زندگی آنها شود؛ چراکه هزینهای که برای کتاب میشود ارزش دارد. در این صورت مطمئن باشیم اتفاقاتی برای جامعه و کشور رخ میدهد.
در پایان این نشست، محمدحسن صادقی یادداشتی که بر سه گانه مهراد صدقی نوشته بود خواند.
نظر شما