سه‌شنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۸ - ۱۰:۲۲
با مرگ احمد بیگدلی یک ستون از ادبیات اصفهان کم شد

طلا نژادحسن، نویسنده و منتقد ادبی گفت: در دیداری که با احمد اخوت داشتم، او گفت از وقتی که احمد بیگدلی فوت شده، یک ستون از ادبیات اصفهان کم شده است.

طلا نژادحسن در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، اظهار کرد: احمد بیگدلی بیشتر سال‌های عمرش را در خوزستان به معلمی پرداخت و در روستاهای بسیاری مشغول آموزش بود. او به معلمی بسیار علاقه‌ داشت و آگاهانه به این شغل پرداخت. معلمی برای احمد بیگدلی انتخاب بود نه جبر روزگار و با عشق به آن می‌پرداخت.
 
وی ادامه داد: آشنایی من با وی به سال‌های دهه 50 برمی‌گردد. فکر می‌کنم حدود سال‌های 51 تا 55 که با او آشنا شدم. درست در سال‌هایی که او در شوش تدریس می‌کرد، به دلیل علاقه‌ای که نسل ما با ادبیات داشت، نزد وی رفتم. در آن سال‌ها ما در آرزوی ساختن جامعه نو و آرمانی خودمان بودیم و من به واسطه همسرم با او آشنا شدم.
 
این نویسنده با اشاره به توجه ویژه احمد بیگدلی به ادبیات مردمی گفت: احمد بیگدلی به دلیل آن سر پرشور و دل پرسودایی که نسبت به ادبیات، به‌خصوص ادبیات مردمی داشت، در آن سال‌ها شروع به نوشتن کرد. مهم‌ترین کاری که من در آن سال‌ها از وی می‌شناختم، نمایشنامه‌ای به نام «دالو» (به معنی پیرزن)‌ بود. این نمایشنامه در حدود سال 1355 نوشته شد و در فضای آن سال‌ها این نمایشنامه در اهواز اجرا و بسیار مطرح شد.
 
وی افزود: احمد بیگدلی پیش از شروع کارهای داستانی و نمایشی به شعر علاقه داشت و کار خود را با شعر شروع کرد؛ اما از آنجایی که انسان بسیار متواضعی بود، از شعر فاصله گرفت و در جمع دوستان می‌گفت در شرایطی که ما شاعری به نام شاملو داریم که با این عظمت و سترگی شعر می‌سراید، من نباید شعر بنویسم و ادعایی در شعر و شاعری داشته باشم. همین شد که رو به نوشتن نمایشنامه آورد و در آن کار هم موفق بود.
 
نژادحسن در توضیح فعالیت‌های ادبی پیش از انقلاب بیگدلی گفت: به دلیل شرایط مختلفی که در آن سال‌ها بر زندگی همه ما حاکم بود، احمد در آن سال‌ها بیشتر مشغول به معلمی بود تا نسل جوان را تربیت کند و کمتر روی نوشتن تمرکز داشت تا اینکه جنگ شد و جنگ هر کدام از ما خوزستانی‌ها را به گوشه‌ای پرت کرد و وی نیز به یزدانشهر نجف‌آباد تبعید شد. احمد در نجف‌آباد نیز کار معلمی را ادامه داد؛ اما همزمان فعالیت‌های ادبی را نیز جدی دنبال کرد.

وی ادامه داد:‌ حدود چهار سال پیش خدمت احمد اخوت رسیدم که حکم استاد بر گردن من دارد. او می‌گفت از وقتی که احمد رفته یک ستون از ادبیات اصفهان کم شده است. به هر حال جلسات خانگی احمد بیگدلی در اصفهان بعد از مدتی تبدیل به جلسات داستان‌نویسی شد که در این زمینه بسیار هم موفق بود و از کلاس‌های وی شاگردان بسیار مطرحی بیرون آمدند. این فعالیت‌ها باعث شد تا حدی دیده شود و جایگاه گذشته را احیا کند.
 
این منتقد ادبی با اشاره به جایزه کتاب سال احمد بیگدلی گفت: حدود 60 سال داشت که رمان «اندکی سایه» را منتشر کرد. این کتاب پتانسیل آن را داشت تا جوایز بسیاری بگیرد؛ اما در بسیاری از جوایز دیده نشد و در نهایت تنها توانست برنده جایزه کتاب سال شود. به دلیل علاقه وی به شعر، شاعرانگی در وجودش نهادینه شده بود، این شاعرانگی در زبان رمان «اندکی سایه» بسیار نمایان است؛ زبان شاعرانه‌ای که در کنار تجربیات او از ادبیات کهن در کتاب آمده است.

وی ادامه داد: تجربه جنوب و ستم تاریخی که هیچ وقت جنوب از آن بی‌بهره نبوده است در این رمان به خوبی نمایان است. احمد بیگدلی در همه سال‌های حیاتش دنبال هیاهو و جنجال نبود و نمی‌خواست که با حاشیه نامش را سر زبان‌ها بیندازد. نویسندگان جنوب هریک به نوعی زخمی دوره‌های مختلف هستند و احمد بیگدلی نیز بی‌زخم نبود. او معلم زحمت‌کش و نویسنده‌ای فعال و عاشق بود و به نظر من یکی از مهم‌ترین ویژگی‌‌های او این است که توانست تا آخر عمر به آن چیزی بپردازد که عشق می‌ورزید. ویژگی دیگر احمد بیگدلی فضای خانوادگی او بود؛ چراکه فضای خانوادگی او بسیار گرم، صمیمی و به دور از جنجال‌های جامعه اهل قلم و روشنفکر بود.
 
نژادحسن معتقد است که احمد بیگدلی آن طور که باید و شاید به حق‌اش نرسیده است و در این راستا اظهار کرد: احمد بیگدلی در 60 سالگی جایزه کتاب سال گرفت و تازه دیده شد؛ واقعا باید از خودمان سوال کنیم که این اتفاق چرا آنقدر دیر رخ داد؟ متاسفانه جامعه ما به این شکل است و ما نویسندگان زیادی داریم که سال‌ها مورد بی‌مهری قرار گرفته‌اند. شاید عده‌ای ندانند؛ اما احمد بیگدلی پیش از گرفتن جایزه کتاب سال برای چاپ کتاب‌هایش نیز با مشکل روبه‌رو بود، مثل بیشتر نویسندگانی که استقلال قلم برای‌شان ارزش و اهمیت زیادی دارد.
 
وی افزود: بیگدلی با قلم اندیشمند و غمگینش که زخم خورده بود، عاشقانه نوشت. با این حال آن طور که باید و شاید به او توجه نشد. من بعد از شروع جنگ و پرت شدن هرکدام از بچه‌های ادبی به گوشه‌ای از ایران، احمد بیگدلی را گم کردم و تا سال‌ها از او بی‌خبر بود تا اینکه او جایزه کتاب سال را گرفت و من دوباره او را یافتم.

برنده جایزه پروین اعتصامی در پایان گفت: احمد بیگدلی با همه سختی‌های زمانه، گلایه‌مند نبود، حتی زمانی که نام او به عنوان برنده جایزه کتاب سال معرفی شد، نزدیکانش می‌گفتند گریه می‌کرد و می‌گفت این جایزه حق من نیست و من برای ادبیات نوشته‌ام. به نظر من نویسنده باید تلاشش را بکند و باکی نیست که مطرح شود یا نشود. داستان، کالای بازار نیست که ما بخواهیم به فکر دیر یا زود فروش رفتن آن باشیم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها