پنجشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۸ - ۰۸:۰۰
آثار تالیفی دینی برای بچه‌ها جذاب نیستند/ ناشران نباید دین فروشی کنند

حسین فتاحی، نویسنده و پژوهشگر کتاب‌های کودک و نوجوان، معتقد است آثار دینی تالیفی که برای کودکان و نوجوانان منتشر می‌شود، جذاب نیست و ناشران با سوء استفاده از گرایش مردم به کتاب‌های دینی و انتشار آثار ضعیف و بی‌کیفیت، دین‌فروشی می‌کنند.

حسین فتاحی در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) درباره تاثیرات کتاب‌های تالیفی دینی بر کودکان و نوجوانان، گفت: 27 دوره است که نمایشگاه قرآن برگزار می‌شود و هرساله در آن کتاب‌های دینی و مذهبی برای کودکان و نوجوانان عرضه می‌شود و بودجه کلانی به برگزاری نمایشگاه اختصاص داده می‌شود اما چقدر از این بودجه صرف تحقیق درباره میزان استقبال از کتاب‌های تالیفی در حوزه دین و میزان تاثیر آن‌ها بر کودکان و نوجوانان می‌شود. باید با برنامه‌ریزی پروژه‌هایی تدارک دیده شود و به سراغ دانش‌آموزان و خانواده‌ها بروند و میزان استقبال آن‌ها از آثار تالیفی دینی را بررسی کنند و بدون اینکه روی نمره آن‌ها تاثیری داشته باشد از دانش‌آموزان بخواهند آزادانه نظرات خود را بیان کنند و براساس این نظرسنجی دلایل مطرح‌شده از سوی خانواده‌ها و دانش‌آموزان درباره دلیل کاهش رغبت‌شان به سوی کتاب‌های تالیفی دینی از سوی کارشناسان بررسی شود.
 
وی در ادامه بیان کرد: واقعیت این است که بچه‌ها هر کتاب جذابی که در هر حوزه‌ای منتشر شده باشد را پیدا می‌کنند و می‌خوانند. اگر می‌بینیم که بچه‌ها در هر حوزه‌ای، از کتاب استقبال نمی‌کنند و سراغ بازی‌های کامپیوتری می‌روند به دلیل این است که کتاب برایشان جذابیتی ندارد. نمی‌توانیم از بچه‌ها انتظار داشته باشیم که بازی‌های جذاب رایانه‌ای را کنار بگذارند و کتاب‌های خسته‌کننده‌ای که برایشان می‌نویسیم را بخوانند. شاید 2درصد از بچه‌ها به‌خاطر تربیت خانوادگی و آموزش‌هایی که دیده‌اند حتی اگر کتابی خسته‌کننده هم باشد آن را مطالعه کنند تا بتوانند چیزی از آن یاد بگیرند اما اکثر بچه‌ها حتی اگر قدری کتاب برایشان خسته‌کننده باشد آن را رها می‌کنند.
 
آثار تالیفی دینی برای بچه‌ها جذاب نیستند
نویسنده «قصه‌های تصویری از مثنوی» افزود: متاسفانه بسیاری از کتاب‌های ما مخصوصا کتاب‌های دینی این ویژگی را ندارند اما مردم و پدر و مادرها به دلیل علاقه‌ای که به دین دارند فکر می‌کنند اگر بچه‌هایشان کتاب دینی بخوانند آن‌ها را از لغز‌ش‌ها مصون می‌دارد و به همین دلیل برایشان کتاب‌های دینی می‌خرند بدون اینکه توجه داشته باشند این کتاب تا چه اندازه برای کودکشان جذابیت دارد. البته این مساله کاملا طبیعی است چون پدر و مادرها فقط به‌عنوان کتاب، اکتفا می‌کنند و اینکه دینی باشد برایشان کفایت می‌کند. آن‌ها کارشناس کتاب نیستند تا بتوانند موارد مختلف از جمله جذابیت، تاثیرگذاری، مستندبودن و ... را بررسی کنند. در حالی که کتاب‌هایی که فاقد این موارد باشند بچه‌ها را از کتاب خواندن دور می‌کند.
 
ناشران از گرایش مردم به کتاب‌های دینی سوء استفاده می‌کنند
فتاحی در ادامه با اشاره به اینکه ناشران هم از گرایش مردم به کتاب‌های دینی سوء استفاده می‌کنند، گفت: در نمایشگاه کتاب ‌دیدم که اغلب ناشران کتاب‌های دینی عرضه کرده بودند بدون اینکه کار پژوهشی روی کتاب انجام شده باشد و متن‌های ضعیف، بدون کارشناسی و غیرهنرمندانه را منتشر می‌کنند، فقط به این دلیل که می‌دانند، این آثار فروش خوبی دارد. باید توجه داشت که ممکن است کتاب‌های مذهبی در طول سال فروش بالایی هم داشته باشند اما تاثیری که باید بر مخاطب بگذارند را نمی‌گذارند چون کتاب‌های ما اغلب خسته‌کننده است و خواننده آن‌ها را نیمه خوانده رها می‌کند و به مرور زمان این کتاب‌ها در او ایجاد دلزدگی می‌کند و به تدریج گرایش و فطرت پاکش را از بین می‌برد و تبدیل به جوانی می‌شود که گاهی ممکن است با این آثار عناد هم داشته باشد.

وی افزود: ما این دلزدگی را در طول 20 تا 30 سال گذشته با تولید آثار ضعیف و کم‌کیفیت دینی در کودکان و نوجوانان ایجاد کرده‌ایم و گاهی آن‌ها به دیگران تبلیغ و سفارش به نخواندن این آثار می‌کنند و معتقدند خواندن این کتاب‌ها خسته‌کننده است. خداوند می‌فرماید پیامبر برای شما بهترین الگوست اما ما نتوانسته‌ایم چنین الگوهایی را به کودکان و نوجوانان معرفی کنیم.
 
نویسنده «امیرکوچولوی هشتم» در ادامه به کاهش استقبال از کتاب‌های تالیفی اشاره کرد و گفت: روزبه روز از تعداد کتاب‌های تالیفی دینی کم می‌شود و به کتاب‌های فانتزی و ترجمه اضافه می‌شود هرچند که این کتاب‌ها هم برای مخاطبان لازم است اما باید توجه کرد که به هر حال جای خالی کتاب تالیفی جذاب و خوب در حوزه دین همچنان احساس می‌شود و چیزی نمی‌تواند جای آن‌ها را پرکند.
 
ناشران نباید دین فروشی کنند
فتاحی یادآوری کرد: اگر ناشران و نویسندگان حمیت نویسندگی و هنرمندبودن را داشته باشند، از انتشار آثار ضعیف چشم‌پوشی کرده و ارزش‌های هنری را فدای پول نمی‌کنند. ناشران نباید دین فروشی کنند و به دلیل اینکه کتاب‌های دینی طرفدار دارد هر کتاب دینی ضعیفی را منتشر کنند. البته این مساله در قم و مشهد بیشتر دیده می‌شود و هر متن ضعیفی را به دلیل استقبال مخاطبان از کتاب‌های مذهبی چاپ می‌کنند درست است که ناشران باید به سود کتابفروشی توجه کنند اما نباید این سود را با انتشار کتاب‌های دینی ضعیف تامین کنند.
 
 

مخاطبان در انتخاب کتاب وسواس داشته باشند
فتاحی در ادامه نقش آموزش و پرورش در این مساله را پررنگ دانست و گفت: البته آموزش و پرورش هم بسیار مقصر است چون زنگ کتابخوانی ندارد که در آن به پدران و مادران و همچنین دانش‌آموزان یاد بدهد که چگونه کتاب خوب انتخاب کنند. کدام مدرسه در طول سال یکبار پدر و مادرها را دعوت کرده و راه تشخیص کتاب خوب را به آن‌ها آموزش داده است؟ مردم باید بدانند که به کتاب‌هایی که منتشر می‌شود با تردید نگاه کنند و در انتخاب کتاب وسواس داشته باشند و بدانند اینکه صرفا نام یک معصوم را روی کتاب بنویسند دلیلی برای خرید کتاب نمی‌شود. آن‌ها باید بتوانند کتاب‌هایی را انتخاب کنند که نثر خوب و استناد درستی به منابع داشته باشد.
 
وی با بیان اینکه آموزش و پرورش مسئول تعلیم و تربیت بچه‌هاست، افزود: اما در این زمینه نتوانسته خوب عمل کند. دانش‌آموزان 200 هفته در سال را در مدرسه می‌گذراند. حتی اگر هفته‌ای یک کتاب هم خوانده باشند و راهنمایی شده باشند بعد از یکسال به راحتی می‌تواند تشخیص دهند چه کتابی خوب و تاثیرگذار است.
 
آیین اختتامیه جوایز ادبی روز مرگ آثار برگزیده است
فتاحی همچنین به جوایز ادبی اشاره کرد و گفت: البته یکی از راه‌های معرفی کتاب‌های خوب به مخاطبان، آثاری است که در جوایزی مانند کتاب سال، جایزه پرورین اعتصامی و ... برگزیده می‌شوند. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این زمینه کار بسیار خوبی انجام داده و جایزه کتاب سال را برگزار و بهترین آثار را در 30 رشته انتخاب می‌کند اما روزی که مراسم اختتامیه برگزار می‌شود به جای آنکه روز معرفی کتاب‌ها به جامعه باشد روز مرگ کتاب‌هاست و همان روز همه کتاب‌ها دفن می‌شوند. دقیقا مانند اینکه معدنی را کشف کنند و سپس به جای اینکه آن را استخراج کنند رویش خاک بریزند. این کتاب‌ها بعد از اینکه کارشناسی و برگزیده می‌شوند، باید به جامعه معرفی شوند و در دسترس مخاطبان قرار بگیرند تا دیده شوند. معرفی این کتاب‌ها به جامعه سبب افزایش شناخت آنها نسبت به کتاب‌های خوب و جذاب می‌شود.
 
نویسنده «آتش در خرمن» اضافه کرد: در این زمینه همه مقصرند از نویسنده و ناشر گرفته تا سیستم پخش و توزیع و آموزش و پرورش و کتابخانه‌های عمومی. چرا آموزش و پرورش نباید در مدارسش کتابخانه‌های خوب داشته باشد؟ چرا کتابخانه‌های عمومی که تعدادشان در سطح کشور هم زیاد است نمی‌توانند پاسخگوی نیاز جامعه باشند؟ از مجموع 80 میلیون جمعیت کشور 20 میلیون کودک و نوجوان هستند، با تیراژ کتاب هزار نسخه‌ای چگونه می‌توانیم پاسخگوی نیاز این تعداد کودک و نوجوان باشیم.
 
بچه‌ها با کسی تعارف ندارند
به گفته فتاحی، اگر ناشران کتابی که ضعیف است را کنار بگذارند و از سود آن بگذرند و منتشر نکنند و سرمایه‌شان را صرف چاپ کتاب‌های خوب کند قطعا این کتاب‌ها در جامعه رواج پیدا می‌کند. در اوایل دهه 60 تنها 10 درصد کتاب‌هایمان ترجمه بود الان این میزان برعکس شده است و کتاب‌های ترجمه تبلیغ هم می‌شوند. بچه‌ها با کسی تعارف ندارند آن‌ها می‌خواهند کتاب‌هایی را بخوانند که همزمان حال و هوای بازی هم داشته باشد و این مساله فقط در کتاب‌های ترجمه و فانتزی وجود دارد بنابراین طبیعی است که به سوی کتاب‌های ترجمه می‌روند تا کتاب‌های تالیفی.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها