ابوالقاسم فقیری، نویسنده فرهنگ مردم استان فارس در یادداشتی از مراسم سیزده بدر شیرازیها نوشت.
اندیشه نحسی عدد سیزده از کجا پیدا شده، درست معلوم نیست، ولی نظریههایی درباره آن اظهار میشود. باید دانست که نحوست عدد سیزده موضوعی است که از دیرزمان درفرهنگهای کهن مطرح بوده و به نظر میرسد که بعضی از حوادث بزرگ کیهانی دراین روز اتفاق افتاده است.
نحسی عدد سیزده مربوط به ایرانیها نیست، مردم سرزمینهای دیگر هم این باور را دارند. در بعضی از نقاط کشور آن قدر از عدد سیزده وحشت دارند که به هنگام شمارش چون به سیزده میرسند به جای آن واژه «زیاده» را به کار می برند وشماره منازل را ۱+۱۲ می نویسند.
دکتر بهرام فرهوشی استاد دانشگاه درمورد سیزده نوروز می گوید: گویا سه یا چهارهزارسال پیش زمین لرزه بسیار شدیدی رخ داد که موجب مرگ عده بسیاری ازمردم گردیده، این حادثه که شرح آن در «تورات» و «اوستا» هم آمده درسیزدهمین روز بهار سال خورشیدی که این سال را مصری هم داشتند اتفاق افتاد. به همین سبب مردم فکر می کردند که هرسال دراین روز زمین لرزه اتفاق می افتد و به همین مناسبت از خانههای خود خارج میشدند و به دشت و بیابان میرفتند تا نحوست سیزده را از خود به در کنند.
هنوز این آیین برقراراست. نحوست عدد سیزده نیز از همین جا در اعتقاد مردم نه تنها ایران بلکه اقوام سامی و هند و اروپایی جا گرفت.
درکتاب فرهنگ اساطیر تالیف دکتر محمد جعفر یاحقی درباره جشن سیزده به در نکات جالبی آمده است:
«بسیاری از مراسمی که در جشن سیزده به در در ایران برگزار میشود معانی اساطیری وتمثیلی دارد. شادی وخنده دراین روز به معنی فرو ریختن اندیشههای تیره وپلیدی است. در اوستا آمده به آب افکندن سبزههای تازه رسته، نشان دادن فدیه به ایزدآب یا «ناهید» است، گره زدن سبزه برای بازشدن بخت تمثیلی از پیوند زن و مرد برای تسلسل نسلهاست. رسم مسابقات برد و باختی به ویژه اسبدوانی، یادآور کشمکش ایزدباران و دیو خشکسالی است.
شیرازیان از صبح دوازده فروردین به فکر آماده کردن خود برای رفتن به سیزده به در میافتند. صبح روز سیزده نوروز خانوادهها انفرادی یا اکثراً دستهجمعی به بیرون شهر میروند از جمله جاهای مورد توجه شیرازیها میتوان از باغهای سرسبز قصردشت، دشت ارژن، بندامیر، دریاچه مهارلو، اطراف کوار و صحراهای سرسبز اطراف شیراز نام برد.
رسم است که شیرازیها سبزههای نوروزی را با خود بیرون برده و به آب روان می دهند. دختران از شب قبل یک نخ تابیده ابریشم هفت رنگ را به کمر میبندند و صبح سیزده، پیش از طلوع آفتاب پسر بچه نابالغی را وادار میکنند که گره از کمرشان باز کند تا بختشان گشوده شود. همچنین رسم است که دختران دم بخت درحالی که حبه قندی را لای علف نهاده، علف را گره میزنند وچنین میخوانند:
سیزده بدر سال دگر
خونه شوهر بچه بغل
اومه ، اومه
به این نیت که گره از بختشان باز شود و به سلامتی به خانه شوهر بروند. جوانها دراین روز بازیهای مخصوص به خود دارند که از همه مهمتر آبرک خوردن(تاب خوردن) است.
از خوراکیهای مورد توجه شیرازیها در این روز باقلا پلو با دوغ و کره محلی است. عصرهم شامی با کاهو و سرکه میخورند.
نظر شما