سه‌شنبه ۲۶ فروردین ۱۳۹۹ - ۰۸:۵۶
تنها نقش پشتیبانی بانوان در خاطره‌نگاری‌های جنگ پررنگ شده است

انیسی معتقد است، زنان به میزان نقش پررنگشان در دفاع مقدس، مورد توجه قرار نگرفته‌اند، آنچه پررنگ شده، مدیریت پشتیبانی بوده که در جای خود عاملی مهم در تغییر سرنوشت جنگ تحمیلی به نفع ایران به شمار می‌آید.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، زنان به میزان نقش پررنگشان در دفاع مقدس، مورد توجه قرار نگرفته‌اند. مظلومیت و شجاعت زنان در دفاع مقدس ستودنی است، با وجود این که زنان نویسنده عرصه دفاع مقدس کم نیستند اما به دلیل محدودیت‌ها و مشغله‌های خاصی که دارند و موضع‌گیری‌هایی که درباره‌شان در این عرصه می‌شود، کمتر از مردان فعال بوده‌اند. البته این فعالیت کمتر، نشان از بی‌توجه بودنشان ندارد.
 
نمونه کتاب‌هایی چون «پنج زن اسیر جنگی» در کشور منتشر شده اما هنوز بسیاری از خانواده‌ها و زنان فعال در دوران دفاع مقدس معرفی نشده‌اند، برای نمونه در زمان دفاع مقدس خانواده‌هایی در مناطق مرزی به شهرهای عراق کوچانده شدند و سال‌ها در اردوگاه‌ها اسیر بودند، فشارها و مشکلات بسیاری را تحمل کردند که متأسفانه تاکنون نامی از این افراد برده نشده یا در زمینه شهدای زن تنها نامی از شهدای زن بمباران برده می‌شود، در صورتی که زنان بسیاری حتی به صورت مستقیم درگیر جنگ بودند و به شهادت رسیدند.
 
فریبا انیسی، از نویسندگان عرصه دفاع مقدس است که بیش از هجده عنوان کتاب در این زمینه منتشر کرده و از جمله کتاب‌های وی، زندگی‌نامه و خاطرات سیمین‌دخت وحیدی، شاعر انقلاب و دفاع مقدس است. این اثر با روایت داستانی زندگی‌نامه و خاطرات کودکی تا سال 1390 سیمین دخت وحیدی را در بر دارد. همچنین درباره سروده‌های وحیدی در سال‌های قبل از پیروزی انقلاب است. در این کتاب آمده که سر سیمین‌دخت وحیدی در سال‌های نزدیک به پیروزی انقلاب اسلامی مدتی را در زندان‌های اوین و قصر به سر برده است. وحیدی هر روز پشت دیوارهای زندان شعر می‌سرود و آثارش دست به دست در بین خانواده‌های زندانیان می‌چرخید. وحیدی در جبهه‌های دفاع مقدس نیز حضور داشته است. وی با سفر به جبهه‌ها و دیدار با رزمندگان علاوه بر شعرخوانی، از خاطراتشان برای سروده‌هایش ایده می‌گرفت. با انیسی در رابطه با جدیدترین اثر وی با عنوان «طوبی» که در دست تألیف است به گفت‌وگو پرداخته‌ایم که شرح آن را در ذیل می‌خوانید.
 
در ابتدا درباره موضوعی که قرار است در کتاب «طوبی» به ان پرداخته شود توضیح دهید. این داستان واقعی و مستند است؟
کتاب «طوبی» مربوط به زندگی‌نامه طوبی کرمانی است که در دست ویرایش دوم است. وی که هم‌اکنون در سمت دبیرکل اتحادیه جهانی زنان مسلمان در مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی به ایفای نقش می‌پردازد، در دوران جنگ، به عنوان بازرس ویژه وزارت بهداشت به عملکرد بیمارستان‌ها و فعالیت پزشکان و پرستاران نظارت می‌کرد و به دیدار مجروحان می‌رفت و مشکلات را کنترل می‌کرد.
 
او در دوران پیروزی انقلاب اسلامی جزء اولین کسانی بود که همراه با دکتر فیاض‌بخش مرکز نگهداری از مجروحان را در نیاوران (منزل قطبی، رئیس رادیو و تلویزیون در زمان شاه) راه انداختند و در آنجا دوره‌های امدادگری و پرستاری آموزش داده می‌شد. امدادگرانی که تربیت شدند در ناآرامی‌های کردستان و جنگ خیلی کمک کردند تا جایی که ورود آنها به بیمارستان‌ها باعث شد که اعتصاب پرستارها در آن زمان بی‌نتیجه بماند.
 
کرمانی پس از دریافت مدرک دکترا در علم فلسفه وارد کارهای تبلیغی شد، مدتی نیز در آموزش و پرورش فعالیت می‌کرد و سپس از سوی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به عنوان اولین رایزن جمهوری اسلامی ایران به یونان سفر کرد و با توجه به سبقه فلسفی که یونان و ایران دارند در آنجا به تبلیغ دین اسلام و معرفی مولانا به عنوان شاعر ایرانی پرداخت و باعث نظم گرفتن فعالیت‌های اسلامی رایزنی در یونان شد که به دنبال این فعالیت‌ها چندین نفر در این کشور به دین اسلام گرایش پیدا کردند. همچنین وی اولین فردی بود که به عنوان بورسیه دولتی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به آمریکا رفت و پایان‌نامه‌ای نوشت که در داخل و خارج از کشور بازخورد بسیاری داشت.
 
چه ویژگی در زندگی ایشان وجود داشت که قابلیت پرداخت در یک کتاب را می داد؟
آشنایی با طوبی کرمانی به زمانی برمی‌گردد که کنفرانس زنان در پکن برگزار شد و گروهی 120 نفره که شامل دو هیئت دولتی و غیر دولتی بودند برای شرکت در این کنفرانس اعزام شدند. خانم کرمانی هم عضو این هیئت بود و در زمانی که اوج فعالیت منافقین بود با اطلاعاتی که گردآوری کرده بود توانست بخوبی در این کنفرانس نقش‌آفرینی کرده و از اسلام دفاع کند. همین آثار و فعالیت‌ها جرقه‌ای را در ذهن من ایجاد کرد تا گزارشی در زمینه فعالیت‌های وی تهیه کنم.
 



گاهی ممکن است در مسیر تدوین کتاب تابوهایی وجود داشته باشد که امکان آن در نشر کتاب نباشد. نظرتان در این باره چیست و اساسا خودتان هم دچار خودسانسوری شدید؟
در برخی کتاب‌ها مجبور شده‌ام برخی مطالب را حذف کنم، مثلاً آوردن اسم یک شخصیت باعث شد چاپ کتاب من یکسال به تعویق بیفتد. ما نمی‌توانیم تاریخ را پاک کنیم، البته اگر خط قرمز واقعیت باشد، ناگزیر به حذف کردن برخی قسمت‌ها هستیم. مثلاً در کتاب شهید تقوی‌فر موارد زیادی پاک شد، چون موارد اطلاعاتی بود و نباید عنوان می‌شد. حتی کتاب پس از تغییرات دچار پراکندگی شد، اما پذیرفتیم چون چیزی در کتاب گفته شده بود که الان جای گفتن آن نبود. اما خط قرمزی که بخواهیم تاریخ را برگردانیم دروغ است و نمی‌توایم تاریخ مملکت را عوض کنیم.
 
نیاز مخاطبان در حوزه دفاع مقدس بیشتر به چه نوع کتاب‌ها و در چه قالب‌هایی است؟
در شرایط کنونی نگرش‌ها تغییر کرده است، کتابی که چاپ می‌شود برای اینکه خوانده شود در مرحله بعد باید صوتی شود و قابلیت مطالعه از طریق تلفن همراه را داشته باشد. کتاب «شب پنجم» در رابطه با واقعیت‌های زندانیان زن سیاسی است که 75 درصد وقایع که در کتاب ذکر شده، اتفاق افتاده است. تا وقتی به صورت کتاب بود، بازخوردی نداشتم اما وقتی صوتی شد، بازخوردهای زیادی دریافت کردم.
 


درباره نقش زنان در دفاع مقدس زیاد سخن گفته شده است که عمده آن مربوط به پشت جبهه در قالب پشتیبانی از جنگ، بخشی نیز در قالب نیروهای امدادی و گروه‌های پزشکی در مراکز درمانی و بخشی کوچک‌تری هم در قالب نیروی رزمنده به‌ویژه در اوایل جنگ است. شما به‌عنوان نویسنده نقش زنان در دفاع مقدس را چگونه توصیف می‌کنید؟
چندین مقاله در این زمینه نوشته‌ام و در همه آنها تأکید کرده‌ام که زنان نقش برجسته‌ای در دوران دفاع مقدس داشته‌اند اما آن که پررنگ شده، نقش پشتیبانی بوده است. حتی زنان اطلاعاتی داشتیم، مثلاً در کتابی که به خاطرات زنان بانه پرداخته به بیان خاطرات یکی از بانوان اطلاعاتی اشاره می‌کند که رئیس یک گروهک را در بانه شناسایی می‌کند و اطلاعات آن را در اختیار سپاهیان قرار می‌دهد و یا یکی دیگر از بانوان که وقتی متوجه می‌شود یک ضد انقلاب در جایی سنگر گرفته، لباس نظامی می‌پوشد و با نظامیان همراه می‌شود تا وی را شناسایی کنند.
 
یکی از اقداماتی که که شهید محمد بروجردی در کردستان انجام داد، برگزاری دوره‌های آموزشی برای بهره‌مندی از حضور بانوان در بخش‌های مختلف جبهه بود، یکی از بخش‌هایی که مسئولیت آن به بانوان واگذار شده بود، بخش مخابرات بود که در سنندج توسط بانوان اداره می‌شد، بانوان این فعالیت را با توجه به مخاطراتی که داشت پذیرفته بودند، چون نویز زیادی داشت و عمر شنوایی بانوان در این قسمت شش ماه بود. این‌ها فعالیت‌هایی است که هیچ وقت درمورد آنها نوشته نشده است.  
 
بانوان فعالیت‌های زیادی در دوران دفاع مقدس انجام داده‌اند اما آن طور که باید به آنها پرداخته نشده، بخشی کم‌کاری نویسنده‌ها بوده اما از طرفی هم خودشان فکر می‌کنند اگر درمورد فعالیت‌های خود مطلبی بیان کنند، ریا می‌شود. برخی بانوان از سال 1359 تا 1371 در مناطق جنگی حضور داشته‌اند اما حاضر نمی‌شوند مطلبی بیان کنند.  
 
به نظر شما امروز در عرصه خاطره‌نویسی بزرگترین ضرورت چیست؟
بزرگترین ضرورت، نوشتن واقعیت‌هاست. اسرای خانوادگی زیادی داریم که چون ثبت‌نام نشده‌اند، به خاطراتشان هم پرداخته نشده و جزء حرف‌هایی است که همیشه پنهان مانده است. اسرای زن زیادی داریم که فقط 5 نفر از آنها که صلیب سرخ ثبت‌نام کرده رسمی هستند، بقیه جزء خانواده‌هایی هستند که وقتی بعثی‌ها به ایران حمله می‌کنند یا در روستاها بودند و متوجه نشده بودند که باید عقب‌نشینی کنند یا حاضر نبودند خانه خود را ترک کنند. در سقوط اول هویزه و سوسنگرد در این شهرها خانواده زندگی می‌کرده و بعثی‌ها برای مدت کوتاه فرماندار و شهردار برای شهرها انتخاب می‌کنند و چون نمی‌توانستند شهرها را کنترل کنند خانواده‌ها را به اردوگاه‌ها منتقل می‌کردند و به دنبال این رویدادها اتفاقاتی می‌افتد که چون قشنگ نیست پنهان می‌ماند.
 
چه راهکار و پیشنهاد علمی برای نشر آثار دفاع مقدس دارید؟
خاطرات دفاع مقدس باید به صورت مستند جمع‌آوری شود، سپس اسناد در اختیار نویسنده‌ها قرار داده شود تا از دل این‌ها رمان و خاطرات را استخراج کنند در مورد افراد نیز باید تاریخ شفاهی مورد توجه قرار گیرد.  

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها