جمعه سوم مرداد، آخرین روزِ کاری کتابفروشی نشر دف خواهد بود. مدیر این کتابفروشی و نشر معتقد است: میتوان تعطیلی کتابفروشیها را بهمثابه ورود به یک دوره پرمخاطره و نامطلوب گرفت؛ ولی این روند موقت است. از اخبار و حساسیتهایی که مردم و روزنامهنگاران و رسانهها نسبت به تعطیلیهای این چنینی پیدا کردهاند، میفهمیم موج حمایت اجتماعی و روزهایی بهتر در راه است.
حمیدرضا شعبانی اگرچه تاکید کرد همین حالا هم در تکاپوی فضای جدید برای کتابفروشی است، گفت: اگر فرصت بیشتری به ما میدادند، حتی ممکن بود فقط جابهجا بشویم و تعطیل هم نکنیم. ولی شرایط بسیار دشوار و بخت ما برای احیای یک کتابفروشی با مختصات آنچه داشتیم، تقویت نشده است.
او در پاسخ به پرسشی مبنی بر چرایی تعطیلی چند کتابفروشی دیگر، اظهار داشت: در اضطراب و اضطرار روزانه کسب و کارهای کوچک تا متوسط که نشر و کتابفروشی هم جزء آنها قرار میگیرد، مجموعهای از علتها دست به دست هم دادهاند. آنها را به دو دسته اصلی و فرعی تقسیم میکنم. دلایل اصلی مربوط به سیاستهای کلی، رویه بنیانهای اقتصادی و بهخصوص آن چیزهایی است که سالها مردم و کارشناسان در قالب نقدها و گلهمندیها مطرح میکنند: نظام مسلط پولی/بانکی، فقدان شفافیت مالی در دستگاههای حاکمیتی و فقدان عزم و اراده کافی برای تغییرات علمی و بنیادین، بیتوجهی به ارزش خدمات انسانی و تولید ملی از جمله دلایل اصلیاند.
دلایل فرعی هم موکول به مردم و صنوف است که اغلب با نگاه به مشکلات عمده مدیریتی، خود را فارغ از مسئولیت اصلاح و پرورش عادتهای خوب خود میدانند. همچنین در انجام کارهای صنفی و جمعی، فاقد مهارت و دانش کافی نسبت به حقوق یکدیگر هستیم. دانش و مهارتی که سبب شود تولید و عرضه موفق محصول را یک چرخه کامل شغلی ببینیم و هر یک از اعضا، خود را موظف بداند از حقوق سایر بخشهای این چرخه محافظت کند.
وی ادامه داد: از طرفی مردم هم باید به عادت درست خریدن دست یابند. آنها نباید کتاب را با تخفیف بخرند، زیرا هر خرید با تخفیف دستکم یکنفر را از چرخه تولید و توزیع کتابهای با محتوا خارج میکند. مردم ما باید بدانند قیمت کتاب در ایران پایینتر از سطح جهانی است. در حالی که سایر نقاط دنیا به کتاب اهمیت بیشتری میدهند و هزینه آن را تمام و کمال میپردازند. اکراه در پرداخت مبلغ پشت جلد، بالاخره موجب حذف تعدادی از افراد درستکار این صنعت و صنف میشود. دغلکاران همیشه راههای ماندن و سودجویی را حتی از مسیرهای غیرقانونی مییابند.
حمیدرضا شعبانی، مدیر نشر دف
مدیر نشر دف درباره اهمیت کتابفروشیهای محلی در بخش خصوصی گفت و نسبتشان با کتابفروشیهای رنجیرهای را چنین برشمرد: کتابفروشیهای کوچک محلی در وجودشان چیزی دارند که هیچ فروشگاه یا مال عظیمالجثهای توان رقابت با آنها را ندارد؛ آنها با مردم محله خود رابطهای برقرار میکنند که از عهده فروشگاههای بزرگ زنجیرهای با آن سروشکل هیجانانگیز و معماریهای مسحورکننده خارج است.
وی افزود: نوع رابطهای که صاحبان و کارکنان این کتابفروشیها با مردم برقرار میکنند، سبب میشود حضور و وجودشان ضامن تقویت بنیانهای فرهنگی و معنوی جامعه و ایجاد فضایی امن و صمیمی در هر محله از هر شهر و هر کشور دنیا باشند. این سرمایهها مثل جنگلهای کره زمین به دلیل سهلانگاریهای ما در معرض آسیب و نابودی جدی هستند.
ما اغلب قدر چیزهایی را که داریم تا زمان از دست دادنشان نمیدانیم. مردم و دولتها باید در حفظ این سرمایهها با تمام توان بکوشند. نگهداری از آنها نوعی سرمایهگذاری برای نسل بعد در ارتقای شاخصهای توسعه است.
اینکه آیا میتوان خلوتی کتابفروشیها و تعطیلیِ ناگزیر آنها، ازجمله دف را نشانهای از اضمحلال فرهنگ دانست آن هم در سرزمینی که نه در سدههای گذشته، که در همین چند دهه پیش، کتابفروشیهایش مملو از جمعیت بود، برای کتابها صف میکشیدند، پیشخرید میکردند و چنان میشد که کتابها به چاپهای متعدد میرسیدند، موضوع پرسش دیگری بود که او پاسخ داد: میتوان تعطیلی کتابفروشیها را بهمثابه ورود به یک دوره پرمخاطره و نامطلوب گرفت. ولی فکر میکنم این روند موقتی باشد. از اخبار و حساسیتهایی که مردم و روزنامهنگاران و رسانهها نسبت به تعطیلیهای این چنینی پیدا کردهاید، میفهمم موج حمایت اجتماعی و روزهایی بسیار بهتر از این در راه است.
گاهی اگر مردم خودشان راه خود را حتی به زبان امروزی، در ساختن هشتگها و ترندهای فضای مجازی بیابند، نیازی به تصمیمات با تأخیر دولتها نخواهند داشت و چه بسا این دولتها باشند که باید برای جا نماندن از اراده جمعی، راههای پیروی از مردم را بیاموزند. با این نیروی فوقالعادهای که برای گفتوگو در مورد هر مسئلهای در جامعه شکل گرفته، حقیقتا آینده را روشن میبینم.
این روزهای آخر نشر دف، کتابهای کتابفروشیاش را با تخفیف دهدرصدی عرضه خواهد کرد و حالا فقط باید امید داشت، این ناشر بتواند جایی دیگر پیدا و کتابفروشیاش را دوباره احیا کند تا این چراغ به شکلی و نحوی دیگر روشن بماند.
نظر شما