امیدوارم آن روز نرسد که افزون بر کرونای جسمی دچار کرونای فکری هم بشویم و بهقدری از کتاب دور بیفتیم و غرق در توهم دانایی خود در فضای مجازی شویم که نجات یافتنمان بسیار دشوار باشد.
متن یادداشت بهشرح زیر است؛
«طبق عادت معمول، هنگام بازگشت از دانشگاه مشغول گوشکردن رادیو بودم. در برنامه، گزارشگری با مردم مصاحبه میکرد و موضوع گفتوگو، کتابخواندن بود. گزارشگر کتابی را به مردم میداد و میگفت یک صفحه از این کتاب را بخوانند. تقریباً از جمعی که آن روز از روی کتاب میخواندند، کسی نبود که بتواند بدون تپق یا غلط، واژهها را ردیف کند و یک صفحه کتاب را بلندخوانی کند. بعد از آنکه یک صفحه کتاب را میخواندند، گزارشگر درباره کتابخواندن یا نخواندن از افراد سوال میکرد.
یکی از پاسخها برایم شگفتآور بود؛ اینکه در قرن 21 چطور ممکن است کسی چنین تفکری داشته باشد! یک نفر گفت: «اساساً کسی دیگر کتاب نمیخواند! کتاب از زندگی مردم در حال حذف شدن است. وقتی تلفن همراه هست، دیگر نیازی به کتاب و کتابخواندن نداریم.» شگفتزده میشدم از این طرز تفکر که چگونه باید آنقدر توهم دانایی داشته باشیم که خود را بینیاز از کتاب، تفکر، تأمل و مطالعه اثربخش بدانیم؟ این نوع تفکر مسموم است و اگر قرار باشد بین همه مردم رواج داشته باشد، دیگر باید فاتحه تمدنسازی و انتقال فرهنگ مکتوب را به نسلهای بعدی خواند.
بهویژه در ماههای اخیر که تمام دنیا درگیر کرونا است، بهترین فرصت است که ندانستههایمان را به دانستهها تبدیل کنیم. هرچند کتابخانهها بهدلیل رعایت پروتکلهای بهداشتی تعطیل است، نیمبند باز است و یا تعدادی از کتابفروشیها روبه ورشکستگی رفتهاست و یکی پس از دیگری تعطیل میشوند؛ اما خواندن و آگاه شدن، هرگز تعطیل نمیشود و هیچ عذر و بهانهای نمیتواند موجب شود که کسی ادعای ندانستن کند. در جهان امروز، بهقدر کفایت و حتی بسیار فراتر از کفایت، دانش و اطلاعات در طبقات و اشکال گوناگون وجود دارد و صرفا کافیاست نیاز اطلاعاتی خود را بشناسیم و بدانیم از کجا، چه منبعی را بهدست آوریم.
امیدوارم آن روز نرسد که افزون بر کرونای جسمی دچار کرونای فکری هم بشویم و بهقدری از کتاب دور بیفتیم و غرق در توهم دانایی خود در فضای مجازی شویم که نجات یافتنمان بسیار دشوار باشد. در روزهای اخیر، شاهد هستم بسیاری از مردم فارغ از خطراتی که کرونا دارد بهراحتی و بدون دغدغه در صفهای خرید بستنی، بازار، خرید غذا از رستورانها و سایر اجتماعات حضور دارند. اگر چند ماهی غذای خانگی صرف کنیم، بستنی نخوریم یا سایر کالای غیر ضروری را تهیه نکنیم، اتفاقی نمیافتد؛ لیکن دور شدن ما از مطالعه، خواندن و ارتقای سطح آگاهی و دانش، باعث سقوط اخلاق، فرهنگ و تمدن میشود که تلاش مضاعفی برای ارتقای آن لازم میشود.
شاید بهتر باشد در تعطیلی مطلق کتابخانهها یا کتابفروشیها، این بار کتابخانهها و کتابفروشیها به میان مردم و به خانههای مردم بروند. ارتباط خود را با جامعه قطع نکنند و صبر نکنند تا مردم به آنها رجوع کنند و از موقعیت فوقالعاده فضای مجازی برای این فعالیتهایی چون معرفی و نقد کتاب، گفتوگو با نویسندگان و ناشران، مسابقات آنلاین کتابخوانی، ارسال کتابهای صوتی یا فایلهای کتاب با اجازه ناشران و نویسندگان و حتی توصیههای بهداشتی به مردم در روزهای کرونا استفاده کنند.
نباید در چنین موقعیتهای بحرانی جامعه را رها کرد و اتفاقاً رسالت و مسئولیت کتابخانهها و کتابفروشیها باوجود کمرونق بودن بازار، بیشتر هم شدهاست و باید دغدغهشان افزایش آگاهی به مردم با ارائه بستههای دانشی با کیفیت و مناسب با نیازهای اطلاعاتی باشد تا افراد در منزل بمانند، بخوانند و آگاه شوند و زمینههای ارتقای تمدن و فرهنگ را فراهم سازند. بیشتر بخوانیم تا بیشتر بدانیم و دانستههایمان را ملاک کردار و رفتارمان سازیم.»
نظر شما