به مناسبت 14 مرداد سالروز صدور فرمان مشروطیت با «رحمتالله رجایی» نویسنده، پژوهشگر، فرهنگی بازنشسته و فعال فرهنگی و رسانهای، عضو انجمن آثار و مفاخر استان گلستان، مدیر مرکز دانشنامه گلستان و مؤلف کتابهایی چون «آتش همچنان بدون دود»، «آموزشوپرورش نوین گرگان»، «استعمار در دیار سبز»، «پرچمدار نوگرایی در استرآباد» درباره صدور این فرمان و جنبش مشروطه در دیار استرآباد به گفتوگو نشستیم که در ادامه از نظر مخاطبان میگذرد.
صدور فرمان مشروطه، نقطه عطفی در تاریخ معاصر کشورمان است؛ مقوله مهمی که برای نخستین بار مفاهیم تازهای چون دموکراسی، عدالت اجتماعی و حقوق شهروندی را بهعنوان اصلیترین مطالبههای سیاسی و اجتماعی جامع مطرح کرد و رسمیت حکومت را تنها در گرو پذیرش اراده عمومی و حاکمیت ملی برشمرد. مایلم مصاحبه را با شنیدن نظر شما در این باره آغاز کنیم.
درست میفرمایید؛ مشروطه نقطه عطفی در تاریخ ایران است. اساساً کسانی که با تاریخ ایران آشنا هستند، پیشینهی این کشور کهنسال را به دو دوره پیش و بعد از مشروطه تقسیم میکنند. استدلال آنها این است که در پیش از مشروطیت درواقع سیستم حاکمیتی ایران بر مبنای سیاست اربابرعیتی و حاکمیت سلطان بود و آحاد مردم که عمدتاً رعیت بودند، نقش زیادی در عرصه تصمیمگیریهای کشور نداشتند و برای آنها اصلاً حقوقی متصور نبودند؛ اما صدور فرمان تاریخی مشروطه و تدوین قانون اساسی برای اولین بار مردم را شهروند محسوب کرد و حقوقی را برای آنها در نظر گرفت. شما اگر به قانون اساسی مشروطه نگاهی بی اندازید بخش مفصلی از آن درباره حقوق مردم است که برای اولین بار در تاریخ کشورمان تدوین شد. شاید در دورههای گذشته مردم بهاصطلاح حقوحقوقی داشتهاند اما در جنبش مشروطهخواهی این حقوق مدون میشود و در قالب یک دستورالعمل در اختیار حکمرانان قرار میگیرد و آنها موظف و ملزم به اجرای آن میشوند. در آن دوران کسانی که دغدغهی پیشرفت و توسعهی ایران را داشتند همواره فقدان قانون را از مشکلات جامعه میدانستند؛ در جریان مشروطهخواهی مردم تلاش کردند که قانون داشته باشند و بزرگترین و مهمترین قانون، قانون اساسی بود که برای اولین بار نوشته شد و دستاوردهای درخشان و ارزشمندی را در پی آن در تاریخ شاهدش هستیم.
برخی کارشناسان معتقدند تشکیل نخستین مجلس شورای ملی با تمام فراز و نشیبهایی که در سالهای بعد به آن دچار شد اما همینکه اراده ملت توانست نظام استبدادی را وادار به پذیرش خواستههای خود کند و حکومت نتوانست نقش مردم را در اداره جامعه نادیده بگیرد خود قابلتأمل است. نظر شما چیست؟
«مجلس شورای ملی» در کنار «قانون اساسی» دو دستاورد بزرگ مشروطه است که در پی جنبش مشروطه و فرمان تاریخی مظفرالدین شاه قاجار در ایران شکل میگیرد. درواقع میتوان گفت مجلس تبلور حضور مردم در عرصهی تصمیمگیریها است و نمایندگان مجلس هستند که برای اولین بار مطالبات مردم را مطرح میکنند و از حقوق آنها دفاع میکنند. مجلس در قانون اساسی مشروطه دارای جایگاه بسیار مهمی بوده است و کارنامهی درخشانی نیز دارد؛ اما نکتهای که متأسفانه باید به عرضتان برسانم این است که در انتخاب نمایندگان در بسیاری از دورهها حکومتها دخالت میکنند و متأسفانه زمینه را برای حضور افراد ضعیف در مجلس آماده میکنند و همانطور که گفتم ما هم دربسیاری از دورهها ضعیف عمل کردیم و کسانی را روانه مجلس کردهایم که جایگاه لازم را برای نمایندگی نداشتهاند؛ با این همه در دورههای مختلف در سراسر ایران ما نمایندگانی داشتهایم به وظیفه نمایندگی خود بهدرستی عمل کردهاند. شما اگر هماکنون تاریخ 114 ساله مجلس را بررسی کنید، کاملاً این مسائل را میبینید.
مجلس اول مشروطه که بسیار مجلس کارآمدی هم بوده مورد خشم مستبدین قرار میگیرد و در آن زمان محمدعلی شاه قاجار با کمک مستبدین روس آن را به توپ میبندد. مجلس دوم مشروطه اقدامات بسیار خوبی را انجام میدهد و اصلاحاتی را در کشور آغاز میکند و کارشناسان و مستشارانی را به کار میگیرد و همین امر موجب خشم روسها میشود و آنها به مجلس اولتیماتوم میدهند اما نمایندگان زیر بار نمیروند اما متأسفانه عناصر وابسته به آنها در مجلس تن به این اولتیماتوم میدهند و مجلس منحل میشود. در مجلس سوم هم ما یک حرکت بسیار خوبی را شاهدیم؛ بدین شکل که تعدادی از نمایندگان در دفاع از حقوق مردم در برابر فزونخواهیهای انگلیس و روس دست به مهاجرت میزنند و در کرمانشاه دولت موقت ملی را تشکیل میدهند و ما در همانجا میبینیم نماینده استرآباد (گرگان) مرحوم شیخ محمدحسین مقصودلوی استرآبادی هم از نمایندگان آن دورهی مجلس است.
در دورههای مختلف تاریخ کشورمان مجلس کارآمدیهایی هم داشته است؛ اگر در نظر داشته باشید در نهضت ملی شدن صنعت نفت ریشه در عملکرد نمایندگان دارد. درواقع فراکسیونی در مجلس است که لیدر آن مرحوم مصدق است و همین افراد هستند که نهفقط تلاش کردند که قرارهایی چون «گس- گلشاییان» تصویب بشود یا امتیازاتی را به دولت شوروی بدهند بلکه خودشان هم مبدع و مبتکر طرح ملی شدن صنعت نفت میشوند که ماجرای مفصلی دارد. درمجموع مجلس بهرغم کاستیهایی هم که داشته، در بعضی دورهها توانسته در راستای حمایت از حقوق مردم اقدامات مثبتی را رقم بزند.
در میان کتابهای شما اثری با عنوان «پرچمدار نوگرایی در استرآباد» به چشم میخورد که درباره شیخ محمدحسین مقصولو استرآبادی از افراد شناختهشده و از همراهان مشروطه خواهان و رهبر این نهضت در استرآباد است. لطفاً درباره این شخصیت و کتابتان و تأثیرات و فعالیتها در دوران صدور فرمان مشروطه بفرمایید.
مرحوم شیخ محمدحسین مقصودلوی استرآبادی از رهبران نهضت مشروطهخواهی استرآباد بوده است. من فکر میکنم با توجه به اینکه او در نجف درس خواند و در آنجا با مسائل مربوط به تنظیمات دولت عثمانی آشنا شد ازاینرو وقتی او به موطنش استرآباد برمیگردد باشخصیت بسیار آگاه و خوشفکری مواجه میشویم و رهبری مشروطه خواهان استرآباد را بر عهده میگیرد. او از مدافعان مظاهر جدید تمدنی است؛ با توجه به اینکه خودش یک روحانی بود از فعالیت مدرسه در استرآباد که شدیداً در اختیار سنتگرایان و افرادی که ارتباط خوبی با دستگاه حاکمیت قاجار داشتند، به شکل نوین حمایت میکند و برای این موضوع وی دارای رسالاتی درباره دفاع از مدرسه دارد که منتشرشده است. نکته جالب توجه در این میان این است که وی در دوره سوم و چهارم مجلس شورای ملی نمایندگی مردم استرآباد را بر عهده داشتند. همانطور که گفتم همراه مرحوم مدرس در مخالفت با دخالت روسیه و انگلیس دست به مهاجرت به کرمانشاه زدند و دولت موقت ملی را تشکیل دادند.
کتاب «پرچمدار نوگرایی در استرآباد» در واقع تلاشی برای معرفی این شخصیت است که متأسفانه کمتر اقدامی برای معرفیاش صورت پذیرفته و من سعی کردم در این کتاب ابعاد مختلف شخصیتی وی را با بهرهمندی از منابع موجود به نسل جوان معرفی کنم و به علاقهمندان این برهه از تاریخ کشورمان توصیه میکنم این اثر را مطالعه بکنند.
برخی از صاحبنظران باور دارند مشروطهخواهی سابقهای طولانی در استرآباد (گرگان و استان گلستان) دارد و میتوان نشانههای متعددی از فعالیت در راستای این جنبش را مشاهده کرد. نظر شما چیست؟
مشروطه و مشروطهخواهی درست است که در شهرهای بزرگ بهخصوص تهران و تبریز و رشت بوده است و کسی نمیتواند آن را انکار کند ولی در برخی از شهرهای ایران مثل مشهد و شیراز هم بوده است و در این راستا بر اساس منابع و اسناد موجودی که برای ما مانده است در دیار استرآباد هم مشروطه خواهان بسیار فعال بودهاند و تلاشهایی را انجام دادهاند.
در ماجرای مخالفت با به توپ بستن مجلس، همراهی با مشروطه خواهان سراسر ایران، ارتباط با مشروطه خواهان تبریز و تهران و رشت بهخصوص بعد آمدن «محمدعلیخان تنکابنی» به رشت میبینیم مشروطه خواهان در استرآباد جانی تازه میگیرند و دست به فعالیتها و تحرکاتی میزنند.
البته بهجاست گفته شود درست است مشروطه خواهان در این منطقه فعال بودند، مستبدین و حامیان قاجار هم فعال بودند که اگر بخواهیم دستهبندی کنیم طیف مشروطه خواهان با لیدری شیخ محمدحسین مقصودلو استرآبادی فعالیت داشتند و در مقابل آن حامیان قاجار و مستبدین به رهبری «سید طاهر مجتهد» فعالیت داشتند. هر دو اینها با مجتهدینی در نجف در ارتباط بودند و آن زمان در نجف مشروطه در بین مجتهدین موافقان و مخالفانی داشت. در این بازه روسها در کنسول گری بسیار فعال بودند و با مشروطه و مشروطهخواهی مخالف بودند.
اساساً محمدعلی شاه بعد از عزل و تبعیدش به روسیه، سعی میکند ازآنجا خودشان را به مناطق شمالی استان امروزی ما گلستان و استرآباد آن روزگار و سعی میکند قشون تهیه کند. حتی خودش وارد استرآباد میشود و در امارت آقا محمدخانی که در مسیر میدان ولیعصر (کاخ سابق) پیاده میشود و مورد استقبال سید طاهر مجتهد قرار میگیرد و سپس نیروهای خودش را از دو مسیر مازندران و سمت شاهرود برای فتح تهران گسیل میکند که خوشبختانه آنها نمیتوانند کاری بکنند و مشروطه خواهان آنها را شکست میدهند و بعدازآن محمدعلی شاه دوباره بازمیگردد به استرآباد و دوباره به روسیه بازمیگردد و مواردی دیگری را شاهدیم.
برای شناخت مخاطبان بهخصوص نسل جوان درباره دوران مشروطه و تاریخ معاصر، بهعنوان یک نویسنده و پژوهشگر که در حوزه تاریخ نیز فعالیت دارید؛ چه منابع مکتوبی را برای دانشافزایی معرفی کنید؟
با توجه به اهمیت و جایگاه این نهضت در تاریخ کشورمان آثار متعدد و ارزشمندی تألیف شده است که برای مطالعه نسل جوان میتوانم آثاری چون «تاریخ بیداری ایرانیان» یا تاریخ مشروطه اثر کسروی پیشنهادم کنم. اساساً برای تاریخ کشورمان آثار مختلفی روانه بازار نشر شده است که در اینجا میتوانم به کتابی چهارجلدی با عنوان «تاریخ تمدن ایران» که محمود حکیمی آن را تألیف کرده و خواننده را با تاریخ ایران و در این میان تاریخ قاجار آشنا میکند.
درباره نهضت مشروطهخواهی در استرآباد هم کتبی منتشرشده است که بهعنوانمثال در دانشنامه گلستان در چندین مقاله درباره این موضوع و حضور قاجار و ... مطالبی ارزشمند منتشرشده است و نیز میتوانم به کتاب «مخابرات استرآباد» به قلم مخبر «حسینقلی مقصودلو» وکیل الدوله، مخبر انگلیسیها اشاره کنم که در تلگرافهایش برای سفارت انگبیس ما با اطلاعاتی درباره مشروطه و مشروطه خواهی روبرو میشویم.
نظر شما