این کتاب که نسخه اصلی آن در سال 1927 منتشر شده است، با همکاری انجمن دوستداران محیط زیست به فارسی برگردانده شده و با زبان ساده و جملاتی کوتاه اما مفاهیمی عمیق و راستین، از انسانها میگوید که با تمام تفاوتهای ممکن بر پهنۀ زمین پراکندهاند. تصویرهای گویا و روشن کتاب، تنوع رنگ، شکل و گوناگونی مردمان روی زمین را روایت میکند و درنهایت خواننده کتاب به این خواهد اندیشید که زمین چه باسخاوت است که چنین گستره متفاوتی از اندیشهها، ایدهها و دیدگاهها را تاکنون به خود دیده و خواهد دید.
هرچند کتاب «مردمان روی زمین» برای کودکان و نوجوانان نوشته و توسط خود نویسنده تصویرگری شده و منیژه مغیثی آن را ترجمه کرده است، اما به نظر میرسد بزرگسالان حتی 70 سالهها نیز میتوانند مخاطب جدی آن باشند.
حشمتالله انتخابی، مدیر انتشارات نقش مانا در اصفهان که این کتاب را روانه بازار کرده است، به خبرنگار ایبنا گفت: کتاب «مردمان روی زمین» به معرفی گوناگونی بیش از هفت میلیارد انسان پراکنده به راین خاکی میپردازد. از شکل ظاهری انسانها آغاز میکند توجه ما را به تفاوت شکل و اندازه اندام تا رنگ پوست و چهره چشم و گوش و بینی جلب میکند.
وی که خود از فعالان حوزه محیط زیست است، ادامه داد: کتاب سپس به تفاوتهای فرهنگی و سلیقهها میپردازد تا ما را با فرهنگ اقوام و ملل مختلف آشنا کند و با تصویری از گوشه جهان ما را به پذیرش تفاوت و گوناگونی و درک دگرپذیری برساند.
انتخابی گفت: نویسنده در آخر نتیجه میگیرد فقط تصور کنید دنیا چقدر بیلطف و خستهکننده میشد اگر همه ما یکشکل بودیم، یکجور فکر میکردیم، یکجور لباس میپوشیدیم، یکجور غذا میخوردیم و زبان و افکارمان مثل رباتها شبیه هم بود!
تصویرهای کتاب، بهخوبی با متن همراهی میکند و از دیگر ویژگیهای مثبت آن است و شاید بتوان گفت از همان روی جلد، مخاطب جذب و مشتاق خواندن کتاب میشود.
در بخشی از کتاب میخوانیم: هماکنون جهان بیش از هفت میلیارد نفر جمعیت دارد و اگر بخواهیم یکساعته خواندن این کتاب را تمام کنیم، بیش از شش هزار نفر به جمعیت زمین اضافه میشود. تا سال ۱۴۳۰، جمعیت جهان به حدود ۹ میلیارد نفر میرسد؛ یعنی اگر دستهایمان را به هم دهیم، صفی درست میکنیم که بیش از دویست بار به دور کره زمین میچرخد. یا بیستوچهار برابر فاصله زمین تا کرهی ماه میشود. بیش از هفت میلیارد انسان که هیچ یک شبیه دیگری نیست. هرکدام از ما با دیگران متفاوت هستیم. هر فردی کاملاً یگانه و بیمانند است.»
کتاب با نکات ریزی به تفاوت انسانها از رنگ پوست و چهره تا دین و مذهب و زبان میپردازد: «به موهایمان فکر کن، از بور وصفید برفی گرفته تا سیاه قیرگون نرم و صاف، فرفری یا بافتهشده و بعضیها هم اصلاً مپندارند! جالب اینجاست بعضیها که موی صاف دارند، دلشان میخواهد موهایشان را فرفری کنند و برعکس عدهای دیگر موی فرفری خود را صاف میکنند! چیزی که ما را خوشحال میکند ممکن است دیگری را به گریه بیندازد و یک نکته مهم! بعضی از ما تواناییهایی داریم که دیگران ندارند. بعضی از ما زندگی و فعالیت جسمی را دوست داریم و بعضی خلوت و تنهایی را»
درواقع این کتاب به زبانی فلسفی و ساده ما را با اصول اولیه زندگی اجتماعی آشنا میکند و تفاوتهای انسانی را به ما گوشزد میکند.نکته دیگر اینکه حتی غذای انسانها در هر گوشه دنیا را معرفی میکند و گوشزد میشود که هرکدام از ما غذایی دوست داریم که شاید دیگران به آن لب هم نزنند: سوماتراییها سگ میخورند، کارائیبیها لاکپشت، فرانسه پای قورباغه و حلزون و آفریقاییها فیل و در بخشهایی از امریکای جنوبی خوردن میمون مد است.
در بخشی دیگر کتاب با تصاویری از مکانهای ادیان مقدس مسلمانان، هندوها، بوداییان و مسیحیان به تفاوتهای مذهبی میپردازد؛ چیزی که دنیای امروز سخت به آن نیاز دارد.نکته کلیدی در پایان کتاب مطرح میشود: «عجیب این است که برخی از آدمها دیگران را دوست ندارند، چون با آنها فرق دارند! این جور آدمها نمیتوانند بفهمند که در چشم دیگران آنها هم متفاوتند. اگر جایمان را عوض کنیم و خودمان را به جای آن دیگری بگذاریم، متوجه این تفاوتها میشویم.»
و در پایان کتاب میخوانیم: «دنیا چقدر زیباست، چون هیچکدام از ما شبیه هم نیستیم. راستی که تنوع و گوناگونی اساس زیبایی است.»
نظر شما