جمعه ۱۶ آبان ۱۳۹۹ - ۰۸:۳۰
ما در کشور خود اقتباس را محترم نمی‌شماریم

علی حاجی‌ملاعلی اظهار کرد: ما بیشتر به آثار اورجینال اعتقاد داریم و همیشه به دنبال ارائه مسائل اصلی هستیم؛ ولی در دنیا چنین نیست و بیشتر به بینامتنیت و گفت‌وگوی متون با یکدیگر اعتقاد دارند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) نمایشنامه‌نویسی یکی از هنرهایی است که این روزها بسیار مورد استقبال قرار گرفته و علاقه‌مندان زیادی دارد، همچنین در موسسات آموزشی مختلف و دانشگاه‌ها تدریس می‌شود. علی حاجی‌ملاعلی یکی از مدرسان این حوزه کتابی تحت عنوان «شگردهای نمایشنامه‌نویسی؛ آموزش فنون اقتباس، مومنولوگ، دراماتیک و غیر دراماتیک» نوشته و در آن درباره فنون نگارش نمایشنامه سخن گفته است. این اثر، کتابی آموزشی بوده و برای افراد علاقه‌مند به فعالیت در حوزه نمایشنامه‌نویسی مناسب است. با این نویسنده درباره کتاب گفت‌وگویی انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید.
 
ابتدا درباره دلیل‌تان برای نگارش کتاب «شگردهای نمایشنامه‌نویسی» بگویید. به نظر شما چه نیازی به تدوین کتابی جهت آموزش نوشتن نمایشنامه بود؟
حدود 16 سال است که در دانشگاه‌های مختلف تدریس می‌کنم و طبق نیازسنجی که انجام دادم، هم به لحاظ مطالعاتی که کردم و هم از نظر گفت‌وگویی که با دانشجویان داشتم متوجه شدم خلأ کتابی که بتواند تکنیک‌ها، فنون و شگردهای نمایش‌نامه‌نویسی را دور هم جمع کرده، کنار یکدیگر بگذارد و آن‌ها را فهرست کند و مصادیقی از جهان نمایشنامه‌های مختلف و نمایشنامه‌نویسان متفاوت ارائه کند حس می‌شود. منظور من این است که به عنوان مثال مصادیق یک شگرد را در نمایشنامه‌های مختلف چون مدرن و پست مدرن و نمایشنامه‌هایی که ژانرها و سبک‌های متفاوتی دارند ارائه کند که به این شیوه دانشجو بتواند هم با انواع و اقسام شگردها آشنا شود و هم نمونه‌های آن را در آثار متفاوت مشاهده کند.
 
به شدت به این امر اعتقاد دارم که هر هنرمندی می‌تواند یک جعبه ابزار داشته باشد؛ حال برای نمایشنامه‌نویسان همانند یک فرد فنی جعبه‌ابزاری وجود داشته باشد که این شگردها و تمهیدات در آن جعبه ابزار هستند و هر نویسنده متناسب با علایق، تفکرات و اندیشه خود و مفهوم زیبایی‌شناسی که در ذهن خود دارد یا تعریفی که به طور کلی از هنر، تئاتر و نمایشنامه دارد و به طورکلی متناسب با رویکر خود به این جعبه ابزار مراجعه کرده و هر چه که لازم بود را برداشته و از آن استفاده کرده و به ساختمان آن نمایشنامه‌ خود ساختار بخشیده و آن را شکل می‌دهد و آن را ارائه می‌کند. بنابراین این جعبه ابزار و این شگردها امری مطلق و کتابی مقدس نیستند و هرکس متناسب با شرایط خود می‌تواند از آن‌ها استفاده خلاقه کند، تغییر دهد و با آن‌ها مخالفت کند.‌
 
در فصلی که به مبحث تم پرداختید، بیان کردید که «تم عنصر کنترل کننده عناصر داستانی است.»  در این فصل بر موضوع تم تاکید داشتید؛ آیا نوشتن نمایشنامه‌ای صرفا مبتنی بر تم است و توجه به آن در پرداخت اثر کافی است و شخص با توجه تم می‌تواند نمایشنامه‌ای را خلق کند؟
در این بحث کمی مناقشه وجود دارد. در حوزه نمایشنامه‌نویسی رویکردی وجود دارد که طرح مقدم بر اجزای دیگر است. در رویکردی دیگر شخصیت مقدم بر اجزای دیگر نمایشنامه است؛ رویکردی نیز وجود دارد که آنچیزی که هم طرح را هدایت و سازمان می‌کند و هم شخصیت‌پردازی را تحت تاثیر قرار می‌دهد و هم همه اجزای دیگر نمایشنامه چون مکان‌، انتخاب مکان، نوع دیالوگ، نوع ژانر، سبک و غیره آن تم، اندیشه یا تفکر مرکزی هست که نویسنده می‌خواهد آن را به تماشاگر یا خواننده خود ارائه کند.

اگر به تاریخ نمایشنامه‌نویسی مراجعه کنید ما در بسیاری از مواقع شاهد بودیم افرادی به واسطه تم یا اندیشه مرکزی هم در شیوه شخصیت‌پردازی و هم در نوع طراحی دست برده، تغییر دادند و کار خلاقه روی آن انجام دادند. نمونه مثال زدنی آن ابزودیست‌ها، بکت  یا خود برشت است که متناسب با تفکرات خود به طراحی ارسطویی دست می‌برد یا شخصیت‌هایی متفاوت با تفکرات و تم خود خلق می‌کند.

در نمایشنامه‌هایی که داستان محور نیستند، ضد ساختار هستند یا ساختاری غیرکلاسیک و غیر ارسطویی دارند کار پیچیده می‌شود و تم مرکزی عنصر پیونددهنده‌ اجزا به یکدیگر است.
 
 
شما در کتاب به موضوع اقتباس و فنون و شگردهاب اقتباس برای نوشتن نمایشنامه پرداختید. به نظر شما دلیل کمبود نمایشنامه و یا فیلمنامه خوب می‌تواند کم توجهی نویسندگان به ادبیات معاصر و ادبیات کهن سرزمین ما باشد؟
متاسفانه مقوله اقتباس به آنصورت که در جهان وجود دارد در ایران دیده نمی‌شود‌. ما بیشتر به آثار اورجینال اعتقاد داریم و همیشه به دنبال ارائه مسائل اصلی هستیم؛ ولی در دنیا چنین نیست و بیشتر به بینامتنیت و گفت‌وگوی متون با یکدیگر اعتقاد دارند. همچنین به تاثیر و تاثرات متون مختلف چه در سینما، چه در نمایشنامه، در رمان، حتی در نقاشی و موسیقی و… روی یکدیگر معتقدند. ما در کشور خود اقتباس را محترم نمی‌شماریم.

 نویسنده ایتالیایی، ایتالی کالوینو کتابی دارد با عنوان «چرا باید کلاسیک‌ها را خواند؟» که در آن درباره نظامی صحبت می‌کند. ولی به طور کلی ما ایرانیان چندان به این امر اعتقادی نداریم و از اشخاصی چون فردوسی و نظامی یا نویسنده‌های رمان و داستان‌های خود کمتر خوانده‌ایم و بیشتر به تمجید آن‌ها پرداختیم.
 
به نظر شما آیا این عدم توجه نویسندگان به ادبیات می‌تواند ناشی از  کمبود آموزش در زمینه اقتباس از اثری ادبی باشد؟
به نظر من می‌تواند چنین باشد. به هر حال استادانی که سر کلاس می‌روند می‌توانند حداقل مبحث اقتباس کردن را ترویج کند و به عنوان یک امر درست و متداول برای دانشجو‌ها معرفی کنند. به نظر من استادان وظایف سنگینی دارند که دانشجو، دانشجوی خامی است و به کودکی می‌ماند که قرار است در یک خانواده‌ای متولد شود و استاد هر زبانی را که یاد بدهد، پس از آن با همان زبان صحبت و فعالیت خواهد کرد. از دید من وظایف استادان بسیار پیچیده‌تر از آنی است که در حال حاضر وجود دارد.
 
آیا کتاب «شگردهای نمایشنامه‌نویسی» شما الگویی ارائه می‌دهد تا نمایشنامه‌نویس در قالب آن الگو اثر تازه‌ای خلق کند؟
چنین نیست که بنده الگو در‌معنای واقعی کلمه ارائه کنم و مثلا آن را چاپ کرده و‌ دویست نمایشنامه بنویسید. بلکه بنده صرفا شگردها را فهرست کرده و ویژگی‌های آن را نوشتم و هرگونه چیدمانی از این شگردها می‌تواند یک اثر هنری متفاوت باشد. هر نویسنده‌ای تاثیرات فرهنگی، جتماعی سیاسی، ایدئولوژیک، زیباشناختی و … را روی این شگردها خواهد گذاشت که درست هم هست.
 
به طور کلی شگردهای نمایشنامه‌نویسی که در این کتاب ارائه کردید برای نوشتن هرگونه نمایشنامه در هر سبکی مناسب بوده و می‌توان از آن استفاده کرد؟
بازار آموزش در حوزه نمایشنامه‌نویسی در ایران گرم‌تر از بازار تولید اثر هنری است.در این مقطع با نمایشنامه‌نویس‌هایی که آثارشان به صورت مداوم روی صحنه باشد و سبک و ژانر خاصی داشته باشند و بتوان سبک آن‌ها را تشخیص داد، کمتر مواجه هستیم. همچنان همان نمایشنامه‌نویسان بیست سال پیش در گفتمان‌های قالب شرکت می‌کنند و اگر  بخواهیم با دید مثبت نگاه کنیم تولدی صورت نگرفته است یا اگر صورت گرفته باشد در نطفه خفه شده و رشد و‌ نمو پیدا نمی‌کند.

اگر بخواهیم مثبت فکر کنیم تئاتر ایران، تئاتر کارگردانان است. به هر حال افراد شاخصی که ویژگی تئاتر ی و اجرایی بیشتر دارند و متون، درام و ساختارهای راماتیک کمتر  در تولیدات ایرانی دیده می‌شود. افراد شاخص به واسطه گفت‌گویی که با غرب دارند بیشتر کارگردان هستند.
 
شما درحال حاضر  نمایشنامه‌نویسی ایران را در چه سطحی می‌بینید؟ آیا می‌توان به آینده آن امیدوار بود؟
انسان به امید زنده است و بله می‌توان امیدوار بود. من امیدوارم این کتاب راهگشا باشد و بتواند هنر نمایشنامه‌نویسی را به علاقه‌مندان آموزش دهد.


انتشارات ساقی کتاب «شگردهای نمایشنامه‌نویسی؛ آموزش فنون اقتباس، مومنولوگ، دراماتیک و غیر دراماتیک» اثر علی حاجی ملاعلی را در 208 صفحه، 1100 نسخه و با قیمت 27500 تومان منتشر کرده است.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها