پنجشنبه 24 مهرماه، روز وقف است. سنت حسنهای که از دیرباز در این دیار، جاری و ساری بوده و سیئات را از جامعه زدوده و باعث تلطیف روحیه انسانها میشود و در این رهگذر، نام نیک است که باقی میماند.
پنجشنبه 24 مهرماه، روز وقف است. سنت حسنهای که از دیرباز در این دیار، جاری و ساری بوده و سیئات را از جامعه زدوده و باعث تلطیف روحیه انسانها میشود و در این رهگذر، نام نیک است که باقی میماند.
چندی پیش آقا سیدفرید کتابچی، از احداث درمانگاهی توسط این خاندان معظم و به زعامت مرحوم حاج محمد ابراهیم کتابچی، در سال 1361، خبر داد و گفت: ایشان این ساختمان را در شهریار، ساخته و در اختیار مردم این ناحیه قرار داده است. خدایش رحمت کند، که در کنار سالها مجاهدت برای چاپ کتابهای سودمند، دست به کاری عامالمنفعه زده و با شفا یافتن هر بیمار در این مرکز بهداشتی، طلب مغفرتی را از سوی مردم، متوجه خود و خاندانش نموده است. این سنت حسنه، از دیر باز در سرزمین ما جاری و ساری بوده، و آستان ملائک پاسبان آقا علی بن موسی الرضا (ع) طی ده قرن اخیر، بیشترین موقافات را متوجه خود ساخته و تمامی گردنکشان و فرمانروایان و سلاطین و حکمرانان، وقتی به این آستان مقدس رسیدهاند، سپر انداخته، خاضع و خاشع شدهاند و به رسم ادب هدایایی تقدیم این آستان مقدس نموده و یا موقوفاتی را برای آن معلوم داشته و صیغه آن را نیز جاری ساختهاند، چرا که به رغم تلاطمهای بسیار در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و جغرافیایی طی ده قرن اخیر در کشورمان، آستان مقدس حضرت ثامن الحجج (ع)، سازمان یافتهترین محلی بوده که مردم با اطمینان خاطر، مال و اموال خود را وقف نموده و تقدیم داشتهاند، چرا که محبت اهل بیت، از دیرباز در دلهای مردم این دیار جا داشته و سامان و سازمانیافته و خلل و خدشهای طی این مدت به آن نهتنها راه نیافته، بلکه دوستداران اهل بیت عصمت و طهارت، همواره تعظیم و تکریم و ارادت خود را به اشکال گوناگون، با شور و حال بهتر و بیشتری هرساله به منصه ظهور رسانده و حضور چند ده میلیونی مردم در مراسم اربعین هر سال، مدعای این امر است و باشد که انشاء الله تعالی، سال آینده، اربعینی را ملت ایران و شیعیان امیر مؤمنان علی(ع) رقم بزنند که دنیا انگشت به دهان بماند.
وقف کتاب و ایجاد کتابخانه، از جمله کارهای نیکی است که در این دیار سابقه و صبغه داشته و اغلب مدارس و حوزههای علمیه دارای کتابخانه عمومی بوده، و مورد استفاده طلاب علوم دینی قرار میگرفته و مرحوم میرزا حسین خان سپهسالار (واقف مسجد و مدرسه سپهسالار) به هنگام ساخت و راهاندازی این مسجد زیبا و باشکوه، چهار هزار جلد کتاب را خریداری و وقف این مسجد نموده و به مرور زمان بر تعداد کتب و بخصوص نسخ خطی آن افزون گشت و نکته جالب توجه، تعداد زیادی کتاب از کتابخانه علیقلیمیرزا اعتضادالسلطنه شاهزاده بانفوذ قجری ابتیاع و به گنجینه این کتابخانه، افزون گشت و امروز نیز مورد استفاده طلاب و عموم مردم میباشد.
نام مرحوم حاج حسین آقا ملک، واقف موزه و کتابخانه ملی ملک، با کتاب و وقف گره خورده است و گنجینه نفیسی که از سوی این مردم بزرگ در ابعاد گوناگون از زمین و مستغلات گرفته، تا تابلو، سکه، تمبر، نسخ خطی فراوان و ... وقف شده و تماماً به آستان مقدس رضوی تقدیم شده، بدون شک وی را در ردیف بزرگترین واقفان این سرزمین قرار داده و چنانچه او دست به این کار نمیزد، چهبسا این مجموعه بینظیر، سر از خارج از کشور درمیآورد و با ساماندهی صحیح، علمی و اصولیای که در چگونگی حفظ و نگاهداری آثار نفیس و بینظیر این مجموعه در دهه اخیر به عمل آمده، و با توجه به وقف نامههای هفتگانهای که آن مرحوم بر موقوفاتش نوشته، نهتنها خدشهای را متوجه این خزائن نمیسازد، بلکه این محل تنها موقوفهای است که بر درآمدهای خود متکی بوده و هر سال بر ثروت و مکنت آن افزون گشته و استوار و پابرجا، حکم به مآلاندیشی این مرد بزرگ میدهد.
مرتضوی قصابسرایی، مرضیه؛ حاج حسین آقا ملک، شخصیت، اقدامات، خدمات، 142 صفحه رقعی، ناشر مؤلف، چاپ اول، 1391، تهران.
در این کتاب، با نسب نامه، خدمات و شخصیت منحصر به فرد حاج حسین آقا ملک، آشنا میشویم و در بخش پایانی (تماشاخانه) مجموعهای از تصاویر رنگی و سیاه و سفید، ما را به مهمانیای فرامیخواند که مرحوم ملک، در ابعاد گوناگون فرهنگی فراهم آورده و چشمها را به خود خیره میسازد.
حاج حسین ملک، با درایت، ذکاوت و فراست دریافته بود، دستاندازی به موقوفات و تغییر در قصد و نیت واقف امکان وقوع دارد، پس تصمیم گرفت تمامی هفت وقف نامه خود را به چاپ رسانده و در اختیار عموم مردم قرار دهد، و پس از آگاهی مردم، کیست که به خود جرأت دهد در نیت واقف، دست برده و موقوفات را دچار خلل و تقلیل نماید؟ او در انتهای وقفنامه هفتگانه خود، چنین نوشته است: «بسمهتعالی شأنه: بارها اندیشه میکردم که شاید به مرور دهور، اصول و وقفنامههای تقدیمی به عتبه عرشدرجه علیّه رضویه ارواحنا فداه از میان برود، یا خدای نخواسته متولیان بعدی شروط و مصارف را تغییر دهند و چون اصول و کلیه اسناد به آستانه مقدسه تقدیم و کسی را بر آنها وقوف نه، بر آن شدم که تمام وقفنامههایی که تا این تاریخ در محاضر رسمیه تنظیم و تقدیم آستانه شده و صیغه جاری گشته و به تصرف درآمده، اکنون نیز در تصرف وقف است [را] چاپ کرده [و] در دسترس عموم گذارم، تا همه بر آنها واقف در آتیه از تغییر و تبدیل مصون، آنها نیز از بذل مساعدت دریغ نورزند و در این خدمت ناچیز به شهادت قادر متعال و آن امام همام علیهالسلام جز خدمت به خلق و ایفاء وظیفه و سعادت افراد مملکت نظری نداشته و ندارم، و چون طریق خدمت را منحصر در دو چیز تشخص دادم ترقی معارف و رعایت حفظالصّحه مردم، بیشتر املاک و مستغلات و اموال خود را به شرحی که در این وقفنامه مندرج و مذکور است، به آستان قدس تقدیم و عوائد آنها را قسمتی به کتابخانه ملی ملک، واقع در تهران که شعبه کتابخانه آستان قدس است در تهران و قسمتی هم به بیمارستان و بهداری رضوی واقع در مزرعه حاجی نصیر، ملکی وقفی خود بر آستانه که بین مشهد و قوچان است، تخصیص دادم. ارجو که در پیشگاه خالق و خلق مقبول و استفادهکنندگان به دعای خیرم یاد نمایند، و در مواقع ضروریه از بذل مساعدت به این دو مؤسسه دریغ ندارند. به تاریخ دوم مهرماه هزار و سیصد و سی و شش شمسی، ذرّه بیمقدار دربار ولایتمدار، حسین ملک». و بدین گونه شد که نهتنها طی هفت دهه گذشته، ذرهای از این موقوفات کسر نگردیده، بلکه هدایا و موقوفات بسیاری طی این مدت از سوی افراد گوناگون، تقدیم این موزه و آستان مقدس رضوی شده است. محدوده وقف، برای کارهای عامالمنفعه تا اواسط دوران پادشاهی ناصرالدین شاه، خلاصه در ساختن مدارس علمیه و مساجد، آبانبار و سقاخانه میشد، اما دو روحانی روشنضمیر مرحوم حاج شیخ هادی نجمآبادی و مرحوم حاج آقا رضا فیروزآبادی، با ساختن دو باب بیمارستان در تهران و شهرری، باب جدیدی را در این عرصه گشودند و از آن پس این اعمال نیک، در ابعاد گوناگون گسترش و بسط یافت.
یعقوبی، بهزاد؛ واقفان دارالخلافه، 324صفحه خشتی، انتشارات دارالخلافه، چاپ دوم، بهار 1397، تهران.
سعی نویسنده، در جمعآوری اسامی واقفان و موقوفات آنها، در چارچوب حصاری ناصری منحصر گشته، هرچند موقوفات واقفان، در جای جای ایران، برای مصارف گوناگون، معلوم داشته شدهاند. در این کتاب و در میان دهها اسم آشنا، به اسامی بزرگان، نامداران و کسانی بر میخوریم که بعضاً میتواند موجب تعجب شود. از شیخ آقابزرگ طهرانی (صاحب کتاب گرانسنگ الذریعه الی تصانیف الشیعه) تا مرحوم آقا شیخ فضلالله نوری. از ارباب کیخسرو شاهرخ زرتشتی گرفته تا همکیش او، روانشاد ارباب جمشید زرتشتی. از حاج هاشم قندی، تا مرحوم حاج محمدحسن شمشیری، از حاج میرزا آقاسی صدر اعظم دغل محمدشاه، تا میرزا آقا خان نوری، صدراعظم خیانت پیشه ناصرالدین شاه، از سیداحمد میرسپاسی (سید احمد لیستر) و ماجرای دردناک کشتهشدن فرزندش به دست فرزند دیگرش که باعث شد تا موقوفاتی را که شامل کل اموالش میشد، وقف نماید، تا علی امینی، فرزند خانم فخرالدوله، از حاج ملاعلی کنی روحانی پرنفوذ روزگار ناصرالدین شاه، تا میرزا یحیی امام جمعه خویی، نماینده تبریز و خوی در مجلس شورای ملی سابق. از عزیزخان خواجه، که از جمله خواجه سرایان محبوب دربار ناصرالدین شاه بود، تا کامران میرزا نایب السلطنه، از پهلوی اول، تا سپهبد امیراحمدی (قصاب لرستان) و از منیرالسلطنه، تا انیس الدوله و امینه اقدس، زنان اندرونی و حرامسرای ناصری و حتی مهدعلیا مادر مکار و حیلهگر شاه قاجار. از میرزا تقی خان امیرکبیر، تا میرزا حسین خان سپهسالار و میرزا محمد شفیع مازندرانی و میرزا محمد خان قاجار (سپهسالار اعظم).
شاید این سوال پیش بیاید که صدراعظم دغل و خیانت پیشهای چون میرزا آقاخان نوری و یاجانی و قاتلی چون احمد آقاخان امیراحمدی، چرا از خود موقوفه باقی گذاردهاند؟ پاسخ روشن است:
نام نیکی گر بماند ز آدمی
به کزو ماند سرای زرنگار
و چون میدانستند:
آنچه دیدی برقرار خود نماند
وین چه بینی هم نماند برقرار
و یقین داشتند:
دیر و زود این شکل و شخص نازنین
خاک خواهد بودن و خاکش غبار
گل بخواهد چید بیشک باغبان
ور نچیند خود فرو ریزد ز بار
دستی از آستین بر میآوردند، تا شاید در کنار تمامی اعمال بد خود، کار نیکی نیز صورت دهند و چه کاری بهتر از وقف، که میماند و نام نیک را پدید آورده و پایدار میسازد.
با عرض تسلیت ایام رحلت حضرت ختمی مرتبت (ص) و شهادت امامان مظلوم شیعه و رجا واثق بر این امر که دنیا را باید گذاشت و گذشت و ما رفتنی هستیم و دنیا ماندنی، چه خوب است، با نام نیکو و اعمال خیر، بگذاریم و بگذریم.
نظر شما