سعید حمیدیان گفت: زندهیاد غلامحسین یوسفی هیچ تفاوتی بین آثار هنری هیچ فرهنگی نمیگذاشت. این توصیه من به دانشجویان خودم نیز هست. اینکه ادبیات و آثار ادبی اگر اصیل باشند، در هرجایی مقبول هستند.
سخنران اول برنامه سعید حمیدیان بود. این محقق رشته زبان و ادبیات فارسی درباره خاطراتش از غلامحسین یوسفی صحبت کرد و گفت: اگر قرار باشد یک پیام از این بزرگمرد ادب فارسی برای دوستداران ایشان عرض کنم، این است: زندهیاد غلامحسین یوسفی هیچ تفاوتی بین آثار هنری هیچ فرهنگی نمیگذاشت. این توصیه من به دانشجویان خودم نیز هست. اینکه ادبیات و آثار ادبی اگر اصیل باشند، در هرجایی مقبول هستند.
وی افزود: اگر هم قرار باشد درباره یکی از خصوصیات اخلاقی یوسفی بگویم، این است که هیچوقتی را به یاد نمیآورم که او از شنیدن ایراد کارش روی ترش کرده باشد. در زمان بیماری یوسفی تعدادی از دانشجویان میخواستند به دیدن و عیادت او بروند. وقتی که تلفنی این درخواست دانشجویان را به اطلاع او رساندم، اول حال دانشجویان را پرسید و بعد کمی درباره اوضاع خودش صحبت کرد. در نهایت هم با خشنودی درخواست عیادت دانشجویان را قبول کرد. بیست روز بعد از آن عیادت، غلامحسین یوسفی فوت کرد.
فرهاد عطایی، مهمان دوم برنامه بود. این استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران و نویسنده مدخل یوسفی در دانشنامه ایرانیکا، درباره غلامحسین یوسفی و علاقهمندیهای او گفت: «غلامحسین یوسفی مدتی دانشجوی حقوق بود و بعد از آن به ادبیات فارسی تغییر رشته داد. اولین چیزی که به نظرم میرسد، همین چندبعدی بودن یوسفی است. این ادعا را تنوع آثار ایشان بهخوبی نشان میدهد. او یک هنرشناس بزرگ بود. او نوازنده تار بود و شیوه خاصی نیز در شعر و شاعری داشت.
وی ادامه داد: اما آنچه میخواهم درباره آن صحبت کنم، شیوه ایشان در آموزش بود. عشق و علاقه یوسفی در این حوزه مثالزدنی بود و تنها به محیط دانشگاه محدود نمیشد. یوسفی در تنها مصاحبهاش اشاره کرده که تدریس را بهترین کار دنیا میدانسته و علاقه بسیاری به این کار داشته است. بعد از بازنشستگیاش، جلساتی در خانه خود تشکیل داده بود. اعضای آن جلسه جوانان خانواده بودند. موضوع بیشتر این جلسات، نگارش، تاریخ و فرهنگ بود. ما برای هرجلسه تکلیفی داشتیم که باید آن را انجام میدادیم و به نظر او میرساندیم.
محمد جعفر یاحقی، مهمان سوم برنامه بود و درباره شیوه خاص تدریس یوسفی توضیح داد: دکتر یوسفی در سی سال تدریسش هم در حال آموزش بود و هم در حال آموختن. چنین عمر پربرکتی همیشه آرزوی ما بوده است. دقت معلمی او بینظیر بود. یادداشتهای او در کتابخانه دانشگاه فردوسی مشهد نگهداری میشود. این یادداشتها نشان میدهد یوسفی همیشه قبل از شروع کلاس یادداشتهایش را مرتب میکرد و به مطالعه میپرداخت. البته ایشان همین توقع را هم از دانشجو داشت. منابع متعددی معرفی میکرد و انتظار مطالعه بسیار از دانشجو داشت. او بیشتر اوقات شفاهی امتحان میگرفت و تمام مطالبی را که در طول تدریس ارائه کرده بود، از دانشجو طلب میکرد. او بر دانشجو و حتی همکاران تاثیر بسیار میگذاشت. میتوان گفت دانشجویان دکتر یوسفی همگی معلمان توانایی شدند.
سروش یوسفی، فرزند غلامحسین یوسفی درباره پدرش گفت : پدرم یک وطنپرست واقعی بود. علاقه او به زبان و ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی همیشه قابلذکر است. این مسئله حتی در اشعار ایشان نیز مشخص و معلوم است. توجه ایشان به نظم و ترتیب نیز مثالزدنی بود. با وجود تمام مشغلهها، همیشه به نیاز تمام اعضای خانوادهاش توجه داشت و برای رفع این مسائل وقت صرف میکرد.
در آخر نیز سهراب مهدوی درباره ترجمه در آثار یوسفی صحبت کرد و گفت: آثاری از غلامحسین وجودی دارد که درباره ترجمه است و متاسفانه کمتر به آنها توجه شده است. نگرش او به زبان این بود که زبان را یک موجود زنده و پویا میدانست. این نشاندهنده شوق ایشان به جستوجو در زبان بود. او شخصیتی متعادل داشت. طوری مینوشت که دانشگاهی و غیردانشگاهی بتوانند آثارش را بخوانند و هرکس بتواند با آن همراه شود.
نظر شما