رزم و نبرد، شخصیتنگاری، پیکار نیکی و بدی، تراژدی اسطوره، جغرافیای تاریخی، آئین و مناسک و نیایش در شاهنامه از جمله موضوعات این دوسالانهی ملی نقاشی است. بهبهانه برپایی این رویداد ادبی-هنری، با محمدجعفر یاحقی، پژوهشگر و شاهنامهپژوه پیرامون گفتوگو با
یاحقی در ابتدای مصاحبه با خبرنگار ایبنا اظهار کرد: بازگشت به شاهنامه، این عنصر فرهنگی قدم شایستهای است و تشویق هنرمندان به این کار از این جهت که دستشان باز گذاشته شده تا دریافت خود را به هر شیوهای که دوست دارند، منتقل کنند، ترکیب خوبی از هنر، سنت و فرهنگ است؛ از طرفی سنت هم در این آثار مدرن شده است.
استاد ممتاز زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد با تاکید بر اینکه باید اجازه دهیم نسل جدید گفتمان خودش را پیدا کند، تصریح کرد: هنرمند باید از آنچه که بوده، گذر کرده و بتواند اثر جدیدی را که با زبان امروز سازگارتر است، خلق کند؛ از این جهت این نمایشگاه میتواند دو طیف مخاطب داشته باشد؛ اول مخاطب هنرشناس که میتواند برداشت خودش را از اثر داشته باشد و دوم مخاطب عام.
عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی با اشاره به اینکه متاسفانه در جامعه ما هنوز هنر عمومی نشده است، گفت: مردم ما به بازدید از گالریها و نمایشگاههای خط و نقاشی و عکس و ...، علاقه نشان نمیدهند اما نمایشگاههای اینچنینی باعث میشود مخاطب عام هم از این آثار دیدن کند و دریافت خود را از آنها داشته باشد. اگر برخی از این آثار بعد از این نمایشگاه بهصورت اِلِمان در سطح شهر قرار بگیرند، این فضاسازی باعث بالا بردن درک هنری جامعه میشود.
مدیر قطب علمی فردوسیشناسی و ادبیات خراسان در دانشگاه فردوسی مشهد، افزود: ما به عنوان مخاطبی که رابط دستگاههای اجرایی با مردم هستیم، باید باعث دلگرمی این هنرمندان باشیم تا بهکار خود ادامه دهند و گوشههای ناشناخته دیگری از ارتباط جامعه با سنت و فرهنگ غنی خودمان را پیدا کرده تا سطح درک هنری جامعه روزبهروز به سمت بالا در حرکت باشد. عُلقهای که متن جامعه میتواند با سنت و یافتهها و دانستههای گذشتگانمان داشته باشد سوژه خوبی است تا از این طریق پُلی بزنیم بین سنت، دنیای مدرن و جهان هنر و این کاری است که باید مکررا انجام داد تا این خلاء در جامعه ما پر شود.
یاحقی ادامه داد: در جهان غرب این یک اتفاق روزمره است اما ما علاوه بر اینکه نتوانستهایم ارتباط عموم جامعه با فرهنگ و هنر را مستحکم کنیم بلکه خود همین ارتباط هم ناقص است و لذا سوژههایی نظیر شاهنامه میتواند این ارتباط را بیشتر کند. مردم در ضمیر ناخودآگاه خود شاهنامه را مظهر عناصر ملی میدانند بنابراین ما باید از طریق ابزارهای مختلف، این ارتباط و پیوند را برقرار کنیم. طبیعتا با این کار جامعه به ظرافتهای هنری عادت میکند.
یاحقی در خصوص اهمیت توجه به نیازهای هنری جامعه بیان کرد: ما با مینیاتورهای شاهنامه و نگارهها اُنس داریم اما شاید زمان مصرف این نگارهها تمام شده باشد و نیاز بخشی از جامعه را تامین نکند. هنرمندان نسل جدید با ایده گرفتن از آن نگارهها میتوانند سوژهای را که در تاریخ و فرهنگ ثابت مانده است، به حرکت درآورند و آن را به متن جامعه بیاورند. از این جهت این نمایشگاه فرصت مغتنمی است زیرا که در این جهت حرکت کرده تا هنرمند دریافت آیندهنگرانهاش را بهکار ببندد تا ببیند چگونه دو جهان مدرن و سنتی را به هم پیوند بزند بنابراین از این جهت، پیام فرخندهای است که میتواند تفکر و ذوق جامعه را بالا ببرد.
وی با بیان اینکه خیلیها به متن شاهنامه متعصباند و خودشان را مقید و محدود به متن میکنند، بیان کرد: بهنظر من باید هنرمند را آزاد گذاشت و نباید دریافتهای او را محدود و کانالیزه کرد. درواقع هنر همین است، خود فردوسی هم از تاریخ گذشتهاش همین برداشت و دریافت را داشته است؛ اگر شاهنامه را با سرچشمههایش مقایسه کنیم، به نسبت روزگار خودش، شاهد این خلاقیت در فردوسی هم خواهیم بود. هنرمند تنها باید آگاه باشد و بعد خودش خلق کند. اگر بنا باشد تنها کپیکاری کند، این کار اسماش «هنر» نیست چرا که کلیشه، مبتکرانه نیست.
این شاهنامهپژوه با بیان اینکه هنر نیازمند آفرینش، بازآفرینی و بازسازی است، افزود: شرایط جغرافیایی هم در هنر تاثیرگذار است؛ ممکن است فردی در اروپا اتفاقی در شاهنامه را متناسب با جغرافیای خودش و فردی در شرق دور با نگرش خودش همان اتفاق را بازآفرینی کند. بنابراین هنرمندی که اینجا زندگی میکند و درک درستی از پیشینه فرهنگی خودش دارد، حق دارد که آن پیشینه را به زبان امروز برای ما بازگو کند تا برای نزدیکی بیشتر ما به هم، تفاهم و گفتگوی تازهای ایجاد کند.
یاحقی گفت: ما خیلی شتابزده مدرن شدیم و باشتاب بیشتری هم داریم پیش میرویم. برای اینکه از تاریخ بریده نشویم، نباید هنرمند را محدود کنیم طبیعتا جهانگسیختگی هم مجاز نیست اما باید با شیبی ملایم به دنیای امروز متصل شویم تا مدرن شویم.
این نویسنده اضافه کرد: ما در ماههای آخر قرن جاری هستیم، شاید اکنون در نقطه کمال مطلوب نباشیم اما همه ما ملاحظات را میشناسیم و لذا خوشحالم که این نگرش و دید باز در مدیریت شهری کنونی هست که با تمام محدودیتها راه را برای تفاهم نسلهایی که پشت به هم کرده بودند، هموار کرده است. این نکته را هم باید در نظر داشت که تاکنون مشهد با هویت دینی و مذهبیاش شناخته شده است و شکی در این نیست که بسیاری از داشتههایمان را هم مدیون همین هویت هستیم، اما باید بدانیم که تلفیق «دین» و «آیین ملی» کار شایستهای است که در هنر هم میتواند خود را نشان بدهد ما باید باور کنیم که به دو بال «معتقدات دینی» و «معتقدات ملی» توامان نیازمندیم و ما با دو بال میتوانیم پرواز کنیم نه یک بال و خرسندم که مدیریت شهری هم به این باور رسیده است.
یاحقی با اشاره به اینکه روحیه مطالبهگری و نیازمندی به فضاهای هنری باید بین مردم هم باشد، گفت: زمینههای سرگرمی و القای هنری در مشهد کم است باید این فضاها در سطح عام بیشتر شود. گاهی به این تشنگی جواب کوچکی داده میشود اما عموم مردم بهصورت کلی با هنر بیگانه هستند اما این نمایشگاهها هنر را به سطح جامعه میبرد و مردم را در بلندمدت مطالبهگر میکند تا اگر سال بعد نمایشگاه، تئاتر و... نبود، مردم متوقع باشند تا مسئولین شهری به آنها پاسخ مثبت بدهند.
نظر شما