چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹ - ۱۲:۳۳
عشق در شعر عطار بر پایه‌ی اشک، آتش و خون بنا شده است

پرفسور رضا اشرف‌زاده، مدیر گروه ادبیات فارسی پردیس شهید بهشتی دانشگاه فرهنگیان در خراسان رضوی و عطار‌پژوه در نشستی مجازی که به‌مناسبت سالمرگ عطار برپا شده بود، گفت: عشق آتشینی که در شعر عطار مطرح است، بر اساس اشک، آتش و خون است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در خراسان رضوی، جلسه شعریِ انجمن ادبی استاد قهرمان، شب گذشته با حضور پرفسور رضا اشرف‌زاده، علیرضا بدیع، مهدی خداپرست و جمعی از دوست‌داران شعر و ادب به‌صورت برخط و از صفحه اینستاگرامی موسسه خردسرای فردوسی در مشهد برگزار شد.

در ابتدای این برنامه محمدرضا سرسالاری روزنامه‌نگار، شاعر و مجری این نشست ادبی با اشاره به اینکه این نشست، نخستین برنامه زنده انجمن ادبی استاد مححمد قهرمان در سال 2021 است، گفت: مهمترین واقعه تاریخی در دی‌ماه، مربوط به قتل فریدالدین عطار نیشابوری پیر اسرار و از شعرای ایرانی بلندآوازه سده‌ی هفتم است که آثار او منشا آثار بسیاری از بزرگان بعد از اوست.
 
سرسالاری با بیان اینکه ما رسم داریم که هر هفته به یکی از بزرگان ادب خراسان سری بزنیم، افزود: لذا امشب به منزل یکی از عطارشناسان، یعنی پرفسور رضا اشرف‌زاده می‌رویم. به این‌خاطر که این افتخار را داشته‌ام تا 10 سال مداوم شاگرد ایشان باشم، معتقدم کلاس‌های ایشان فراموش‌نشدنی هستند.
 
سپس پرفسور اشرف‌زاده، مدیر گروه ادبیات فارسی پردیس شهید بهشتی دانشگاه فرهنگیان در خراسان رضوی و عطار‌پژوه که از منزل به این نشست ادبی متصل شد، ضمن خوانش شعری از عطار، اظهار کرد: ابتدا می‌خواهم سپاسی داشته باشم از کسانی که چراغِ «انجمن‌ ادبی استاد قهرمان» یعنی قهرمان شعر پارسی را روشن نگه‌ داشته‌اند، همچنین اعضای انجمن سیاوش که دست‌به‌دست یکدیگر داده‌اند تا هر هفته این محفل‌ ادبی را گرم کنند.
 
عضو انجمن آثار و مفاخر خراسان سپس گفت: یکی از روایت‌هایی که در خصوص شهادت عطار بیان شده، مرتبط به امروز است و اصل مطلب در «تذکره الشعرا» دولتشاه سمرقندی ذکر شده است.

قائم‌مقام ریاست دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد با طرح این پرسش که «عطار واقعا کیست؟» ادامه‌ داد: شرح زندگی او مشخص نیست، بسیاری از مطالب که در مورد او می‌گویند تنها بر اساسِ افسانه است اما آثار عطار به‌خوبی معرف او هستند. بزرگترین صفت در مورد عطار بلندی‌ همت اوست. او از جمله عارفان و شاعرانی است که هیچ‌گاه هیچ مدحی درباره‌ی هیچ امیری به پادشاهی نکرده‌ است:
گرچه عطارم من و تریاک ده / سوخته دارم جگر چون ناک ده
چون ز نان خشک گیرم سفره پیش / تر کنم از شوروای چشم خویش
شکر ایزد را که درباری نیم / بسته‌ی هر ناسزاواری نی‌ام...

استاد پیشکسوت و مدیر گروه ادبیات فارسی پردیس شهید بهشتی مشهد با خوانش ابیات بالا تصریح کرد: بنابراین اشعار عطار بزرگترین معرف شخصیت فردی اوست. آثار زیادی که از او باقی‌ مانده و همه اصیل هستند، نقطه مشترکی دارند و آن «عشق» است. تمام تفکر عطار نیشابوری که همه آثارش حول انسان می‌گردد، رهایی انسان از تمامی بندها و قیدها توسط عشق است، البته با شرایطی. در وادی دوم که وادی عشق است می‌فرماید:
بعد از آن وادی عشق آید پدید / غرق آتش شد کسی کانجا رسید
کس در این وادی به جز آتش مباد / وانک آتش نیست، عیشش خوش مباد
عاشق آن باشد که چون آتش بود / گرم رو سوزنده و سرکش بود

اشرف‌زاده اظهار کرد: عشق آتشینی که در شعر عطار مطرح است، بر اساس اشک، آتش و خون است. اما همین را هم برای انسان، کافی نمی‌داند؛ عطار برای انسان چیزی فراتر از عشق را می‌شناسد، اغلب عرفای ایران، شاعران عارف و عارفانِ شاعر بر این نکته تاکید دارند که «عشق» انسان را برتر از همه موجودات قرار می‌دهد، آن‌ها حتی فرشتگان را فاقد عشق می‌دانند. به عنوان نمونه حافط می‌گوید: «فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی / بخواه جام و شرابی به خاک آدم ریز» اما عطار چیز دیگری می‌گوید، او معتقد است عشق خوب است، اما فرشتگان هم عشق دارند، زیرا اگر عشق نداشتند اینگونه عاشقانه دور عرش نمی‌گشتند و تسبیح نمی‌گفتند و رکوع نمی‌کردند، اما به بیان عطار چیزی که انسان دارد و فرشتگان ندارند، «درد» است. او می‌گوید:
ذره‌ای عشق از همه آفاق به / ذره ای درد ازهمه عشاق به
قدسیان را عشق هست و درد نیست / درد را جز آدمی درخورد نیست
 
سپس آیین اهدا سردیس پرفسور رضا اشرف‌زاده استاد زبان و ادبیات فارسی با حضور مرتضی فریزی هنرمند مجسمه‌ساز و سازنده‌ این سردیس، و مهدی زمانی عضو هیات‌مدیره خردسرای فردوسی برگزار شد.
 
در ادامه این نشست، سرسالاری با خوانش بخشی از داستان «پیرمرد چشم ما بود» گفت: سیزدهم دی ماه  1338 سال‌روز پرواز نیما یوشیج، پدر شعر نو فارسی بود. جلال‌ آل‌احمد در داستان «پیرمرد چشم ما بود» خاطره‌ای از همسایگی با نیما را نقل می‌کند که به فوت او می‌انجامد و در واقع این داستان، سوگنامه‌ای برای فوت بنیان‌گذار شعر نو فارسی است که یادش را گرامی‌ می‌داریم. پانزدهم دی‌ سومین جشن دی‌گان است که در گاهشمار ایران باستان این روز را جشن می‌گرفته‌اند، همچنین سیزدهم دی ماه هم تولد جلال همایی شاعر، ادیب، نویسنده و تاریخ‌نگار معاصر بود.
 
پس از آن خانم فرنوش شریف بانوی شاهنامه‌خوان به خوانش بخشی از مکالمه سیندخت و رودابه پرداخت و پس‌ از آن تارا کسرایی شاعر تهرانی با یک شعر نو و یک چهارپاره گرمابخش این محفل‌ ادبی شد و نیز مهدی خداپرست، شاعرخراسانی با خوانش چهارپاره‌ای، پذیرای حاضران شد.

در انتها علیرضا بدیع، شاعر نام‌آشنای نیشابوری با قرائت شعری این جلسه را خاتمه داد.
 
اضافه می‌شود، «انجمن ادبی استاد قهرمان» هر هفته سه‌شنبه‎‌ها از صفحه اینستاگرامی خردسرای فردوسی به‌صورت برخط پخش می‌شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها