دولتی اضافه کرد: مادر شهید روضه خوان اهلبیت بودهاند و پدرشان با وجود اینکه کارگر بودند؛ اما منزلشان را مثل حسینیه برای مراسمهای مختلف در اختیار مردم قرار میدادند و مجلس روضه و آموزش قرآن همیشه برگزار بوده است.
این نویسنده بیان کرد: از آنجایی که شهید سن کمی داشته است و زمان اعزام به جبهه در تبلیغات گردان فعالیت کرده است، چندان خاطره رزم از او نداشتیم، از طرف دیگر وابستگی مادر و پسر به هم آنقدر زیاد بوده است که مادر محرم راز حسین بوده است و تمام حرفهاش را با مادرشان در میان گذاشته است. به همین خاطر تصمیم گرفتم کتاب را از دیدگاه مادر شهید بنویسم و درواقع این کتاب روایت مادر شهید مالکینژاد از فرزندش است.
![](/images/docs/000302/302090/images/257ffec1-5e9f-42b7-910b-8ae7de70b8d2.jpg)
وی یادآور شد: کتاب «پسرم حسین» زندگینامهای نیست؛ بلکه روایت است. در واقع روایت در هم تنیده دو نفره یک شهید و یک مادر شهید است.
این داستاننویس افزود: کتاب «پسرم حسین»، روایت دوازده روز از زندگی مادر شهید است. دوازده روزی که برای بازگشت حسین انتظار میکشد و به مرور کل خاطرات زندگی خودش و حسین را روایت میکند. در پایان دوازده روز، با همان ویژگیها و خصوصیاتی که خودش وعده داده بود پیکر حسین برمیگردد.
نظر شما