برای تشریح و بررسی معضلات و مشکلات فروشندگان قدیم کتاب در این شهرستان، با «اسماعیل اسدلو»، کهنهکارترین مطبوعاتی و کتابفروشی شهرستان خوی به گفتوگو نشستیم که در ادامه از نظر مخاطبان میگذرد.
چند سال است در این عرصه مشغول به فعالیت هستید؟
بنده از سال 1366 فعالیت خود را از طریق کتابفروشی و دستفروشی کتاب شروع کردهام. در 6 ماهه اول فقط جمعهها و روزهای تعطیل در مرکز شهر کتاب میفروختم و 6 ماهه دوم نیز هر روز جلوی بانک ملت تا سال 1369 فعالیت میکردهام و نهایتا از شهریورماه سال 69 با همراهی بزرگانی چون دکتر آیت اللهی، شیخ جلیل هنرور و آل یعقوب و نوشتن نامه به شیخ آذر رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان خوی و با کلی تحقیق و نامهنگاری بالاخره موافقت کردهاند تا کار فروش کتاب را در دکه شروع کنم.
در ادامه فعالیتهای خود به مدت 7 سال کتابخانه مسجد یدیلر شهرستان را اداره میکردم، در آن زمان بهروزترین کتابها را تهیه میکردیم و حداقل خرید کتاب در آن زمان 10 کارتن بود و برای نگهداری کتابها از منزل آقای آلیعقوب استفاده میکردم و 29 بهمن سال 69 دکه کتابفروشی و مطبوعاتی را تاسیس کردیم. در آن زمان برای نامگذاری دکه مطبوعاتی خود از افراد صاحب نام زیادی مشورت خواستیم و اسامی زیادی مطرح شد ولی هیچکس اسم استاد شهریار را پیشنهاد نداد و در آن زمان استاد نیز در قید حیات بودند و چون ایشان از مشاهیر مشهور آذربایجان به شمار میرفت تصمیم ب آن شد که نام دکه را استاد شهریار بگذاریم.
از اوایل دهه 70 فعالیت خود را همزمان با کتابفروشی با روزنامههای سراسری نیز آغاز فعالیت کردم که در آن زمان فقط روزنامه کیهان و اطلاعات فعال بودند. برخی نشریات و روزنامهها عامهپسند هستند ولی یکسری مجلات و نشریات فاخر بوده و از سال 70 توزیع نشریات فاخر را به صورت جدی آغاز کردیم و این فعالیت باعث نشد که از کتابفروشی دست برداریم و هدف تنها فروش نبود و از نیمه دوم سال 70 برای اولین بار در شهرستان خوی ویژه نامههای مخصوص شهرستان را در مجلات و نشریات فاخر به صورت رنگی کار کردیم. بعدا با توجه به اینکه اسم مطبوعاتی استاد شهریار بود با نشریات تبریز مثل مهد آزادی یا فروغ آزادی همکاری خود را آغاز کردیم. در آن زمان مطالب باارزشی از اساتید مثل یحیی شیدا و قاسم ترکان آماده میکردیم و هفتهایی یک بار به تبریز رفته و جهت چاپ به مهد آزادی تحویل میدادیم.
بعد از گذشت مدتی به این نتیجه رسیدهایم که با توجه به سابقه فرهنگی شهرستان خوی نشریات تبریز و دیگر نشریات پاسخگو نیستند به این ترتیب هر هفته در نشریه پیام ارومیه نیز ویژهنامههای تخصصی در حوزه شهرستان خوی کار کردیم تا سال 75 بجز ویژهنامههای نشریات خوی، نشریه دیگری در این شهرستان نبود تا اینکه در سال 75 هفته نامه خوی مجوز گرفت و در سال 80 نشریه اورین خوی به صورت 2 استانی مجوز رسمی خود را جهت فعالیت گرفت. نشریه اورین خوی با ویژه نامههای قبلی تبدیل یک پایگاه مطمن شده بود و تا سال 87، و از دی ماه سال 87 با ندای خوی قرارداد بستیم و تا به امروز فعالیت در این نشریه ادامه داریم.
از کسانی که با آنها فعالیت داشتید، بگوئید.
در طول این فعالیت با یکسری افراد علاقمند به کار همکاری میکردیم اشخاصی چون استاد ذیحق، شهانقی و استاد نصیری همیشه با مطالبشان همکاری میکردند و الان هم همکاری دارند. در کنار فعالیتهای فروش کتاب و فعالیت در مطبوعات، برگزاری محفلهایی با حضور نویسندگان، شعرا و ادبای بزرگ نیز انجام میدادیم. استاد کریم مراغهای و زریاب خویی در بین 15 سال هر سال 4 بار مهمان خانه ما بودند و با حضور نویسنده و شعرا، محفل شعرخوانی برپا میکردیم و تا سال 97 ادامه داشت ولی از سال 99 و با شروع کرونا این محفل برگزار نشده است.
رونمایی از کتاب اساتید با حضور شاعران و نویسندگان بزرگی از شهرهای ایران نیز از دیگر فعالیتهای بنده است. ما در محفلهایی که قبلا برگزار میکردیم، هال پذیرایی کوچکی داشتیم و 30 الی 40 نفر گنجایش داشت ولی خانه کنونی گنجایش 100 نفر را نیز دارد و وقتی استاد کریم مراغهای اولین بار به خانه بنده آمدند، گفت؛ اینجا بیت الشعرا و بیت ادبا است. و در این محفل ادبا و شعرای بزرگی حضور داشتند.
وضعیت شهرستان خوی را در حوزه فرهنگ کتاب و کتابخوانی چگونه ارزیابی میکنید؟
در طول 30 سال فعالیت در عرصه کتابفروشی، میتوانم بگویم که برخی کتابها که در تهران امروز به چاپ میرسید، فردای آن روز در خوی عرضه میشد. شهرستان خوی در حوزه فرهنگی امتیازات بسیاری دارد و گاها برخی کتابها را تا تیراژ 600 الی 900 نیز بفروش رساندیم. موقعیت فرهنگی خوی در مقایسه با شهرهای دیگر مثل ارومیه و تبریز از لحاظ حضور هنرمندان و افراد صاحب نام همتراز آنها نباشد؛ کمتر هم نیست. بنده از فعالیت خودم در حوزه کتابفروشی رضایت دارم و از درآمد همان دکه مطبوعاتی و کتابفروشی 6 فرزند خود را بزرگ کردهام و هیج درآمد دیگری نیز نداشتهام و در حال حاضر دوتا از دخترانم نیز صاحب امتیاز نشریههای اندیشه خوی و ندای خوی هستند.
با توجه به اینکه در فرهنگ کتابخوانی نقش زیادی دارید، وضعیت کتاب را چگونه میبینید؟
با توجه به افزایش فضای مجازی، برخیها میگویند به کتاب فیزیکی نیاز نداریم ولی این صحیح نیست. فضای مجازی یک وسیله ارتباطی است و کار را فقط تسریع میکند. و کتاب مانند یک چشمه است و نباید به این چشمه آسیبی وارد شود یا آنرا قطع کنیم چون در اینموقع به پوچی خواهیم رسید. در صورت حذف کتاب فیزیکی به گذشته و آینده دسترسی نخواهیم داشت. حذف فضای ومجازی نیز درست نیست و باید آن را تبدیل به یک وسیله ارتباطی کرد و با دید توسعهدهنده به آن نگاه کرد و کتاب به عنوان یک سند در کنار این فضای مجازی عمل میکند.
نظرتان در مورد محتوای کتابها چیست؟
محتوای کتابها به دو صورت عامهپسند و وزین است. کتابهای عامهپسند میآیند و میروند؛ ولی کتابهای وزین رفته رفته جای خود را حفط میکنند. از دور بنظر میآید که چاپ و نشر کتاب کمتر شده ولی اینطور نیست، در چندماه اوایل بدلیل کرونا کمتر شده بود ولی دوباره در حال افزایش است. ما اگر بخواهیم ایران، ایران بماند باید هویت خود را بشناسیم در اینموقع بیگانهها نمیتوانند به ما آسیبی بزنند. اساتیدی چون علیرضا ذیحق و ظفرخواه به فعالیتهای در حوزه آذربایجان پرداختند و مادر عرض یکسال با وجود کرونا بیش از 1500 کتاب در راستای هویت آذربایجان به فروش رساندیم. به خاطر بالا بودن جایگاه فرهنگی و تاریخی خوی، از زمان قاجار تا الان با حضور اساتید بزرگی مثل زریاب خویی، ریاحی و آقاسی فروش کتابهای وزین بیشتر است و حتی فروش برخی مجلات و نشریات وزین در خوی بیشتر از کل استان آذربایجانغربی است که باید به این نکته توجه ویژه کرد.
اگر سخنی با مسئولین دارید، میتوانیم آن را منتقل کنیم.
ما نتوانستیم به متولیان عرصه فرهنگ ارزش دهیم و به خاطر فرار از مسئولیت میگویم کتاب کم به فروش میرسد و تا به امروز هیچ متولی به مشکلات این حوزه رسیدگی نکرده است و برخی کارها مثل زمان انتخابات فقط مقطعی بوده است.
نظر شما