تحقیقات نشان میدهد حیوانات در رمانها و داستانها در حال انقراض هستند و در واقع آنها از سال 1853 میلادی به این طرف دیگر در داستانها و رمانهای روایت شده نقش اصلی نداشته و قهرمان داستان نیستند.
رابطه نزدیک انسان با حیوانات در طبیعت و محیط زندگی، از دلایلی است که سبب شده است انسانها، با حیوانات در ارتباط باشند و به رفتار آنان توجه نشان دهند. این رابطه موجب شده است تا گاه انسان از آنان تاثیر بپذیرد و حتی رفتارهای آنان را تقلید کند.
تحقیقات نشان میدهد حیوانات در رمانها و داستانها در حال انقراض هستند و در واقع آنها از سال 1853 میلادی به این طرف دیگر در داستانها و رمانهای روایت شده نقش اصلی نداشته و قهرمان داستان نیستند. مرکز محیط زیست و تنوع جانوری کشور آلمان با بررسی 60هزار متن و کتاب نوشته شده موجود در آرشیو پروژه گوتنبرگ مربوط به سالهای بین 1705 تا 1969 میلادی به این نتیجه رسیده است که حیوانات داستانها و قصهها در حال انقراض هستند.
محققان این مرکز به سرپرسی پروفسور «کریستین ویرت» میگویند ظاهراً نویسندگان حیوانات را به عنوان روایت کننده داستان کنار گذاشته و به قهرمانهای خیالی دیگر پرداختهاند. به نظر میرسد همانطور که حیوانات در طبیعت واقعی در حال انقراض هستند در داستانها و رمانها نیز در حال از بین رفتن هستند. البته حیوانات در داستانها وجود دارند ولی نقش آنها به طور ناصحیحی مورد استفاده قرار گرفته است.
در سالهای گذشته به نظر میرسد حیوانات به نوعی در داستانها به حاشیه رفتند و قهرمان انسانی داستان قصههایی از آنها بازگو میکند؛ ولی شاید بهنوعی تحقیق مرکز آلمانی دور از ذهن نباشد؛ چون ارتباط نزدیکی بین خیال و واقعیت وجود دارد. از نمونههای خوب داستانهای نقل شده به روایت حیوانات میتوان به رمان قلعهٔ حیوانات اثر جورج اورول نویسندهٔ انگلیسی و داستان جوجه اردک زشت اثر هانس کریستین آندرسن، داستاننویس دانمارکی و سلطان بوزینگان اثر آلکسی میخاییلوویچ رمیزوف، فابلنویس روس اشاره کرد.
نظر شما