شاید مقدمه بالا برای پرداختن به اصل مطلبی که قرار است اینجا بنویسم چندان کمکی نکند، ولی ناگزیر بودم از نوشتن آن، چراکه میخواهم به کتابی بپردازم که مجموعهای از شعرهای کوتاهِ شاعر جوان و مستعد گناوهای، مرضیه حسنپور است.
در بالا گفتم که در تعریف شعر کوتاه بسیاری سخن گفتهاند و نوشتهاند، از جمله آنها علی میرافضلی در «به همین کوتاهی» و ...، سیروس نوذری در «کوتهسرایی»، کاووس حسنلی در «گونههای نوآوری در شعر فارسی» و ...
وقتی به کلیت مطالبی که در خصوص شعر کوتاه نوشته و گفته شده، نگاه میاندازیم به تعریفی جامع برای این قالب یا گونه شعری نمیرسیم؛ بلکه به یکسری مؤلفه و عنصر که در این نوع شعر بیشتر نمود دارد، ارجاع داده میشویم. البته بنده نیز در این نوشته قصد تعریفی برای شعر کوتاه ندارم و صرفاً از روی همین مؤلفههایی که برای شعر کوتاه گفتهاند و البته گاهی به اشتباه آنها را تعریفی برای شعر کوتاه آوردهاند، قرار است به کوتاهسرودههای کتاب «سکوت را به ماه میبرم» سروده مرضیه حسنپور بپردازم.
اولین مؤلفه یا ویژگی در هر نوع شعر کوتاه «ایجاز» است. ایجاز در کلام و کلمه. کمگویی و گزیدهگویی که بزرگان ادب، ما را به آن توصیه کردهاند. در شعر کوتاه بیش از هر گونه شعری، شاعر باید به اقتصاد واژهها توجه داشته باشد. شاعر اقتصاد را در کلام نیز باید رعایت کند. شعر کوتاه شمشیر نیست که با آن میدانداری کرد، نیشتری است برای هوشیاری.
اما در مجموعه «سکوت را به ماه میبرم» ایجاز چگونه است؟ آیا مرضیه حسنپور از پس ایجاز در کلام و کلمه برآمده است؟ به عنوان کسی که این دفتر شعر را خواندهام، باید بگویم، ایجاز در کلام به خوبی رعایت شده است:
«کودتای غریبی است
شبیه آدم بودن...» (سکوت را به ماه میبرم، ص 35)
اما در استفاده از واژه دستودلبازانه عمل کرده است.
«من
سکوت را
به ماه میبرم
در حصار شنیدنهایی که
سقراط را گم میکند» (همان، ص 19)
دومین مؤلفه شعر کوتاه «تصویری بودن» آن است. البته تصویر در گونههای مختلف شعر وجود دارد، اما تصویر در شعر کوتاه همانند فرم شعر، فشرده است و در محور و مرکز شعر قرار میگیرد. این نکته را نیز همینجا بگویم که تصویر، شرط لازم برای شعر کوتاه نیست و شعرهای کوتاهِ فاقدِ تصویر و البته خوب، کم نیستند.
در شعرهای مرضیه حسنپور تصویر نقش محوری دارد و در مدار و مرکز شعر در حال پر و بال زدن است.
«کلاغها پر میکشند
از سقفهایی که
برایشان خواب دیدهام» (همان، ص 59)
سومین مؤلفه شعر کوتاه «کاربردِ کمِ فعل» در شعر است. گاهی برای ایجاز که بهعنوان اولین مؤلفه در بالا به آن پرداختیم و گاهی برای تعلیق در شعر کوتاه، شاعر دست به حذف اساسیترین رکن جمله، یعنی فعل میزند. هر چند این مؤلفه نیز از شروط لازم شعر کوتاه نیست، ولی در این گونه از شعر بیشتر نمود و کاربرد دارد. حذف فعل در بیشتر موارد اجازه میدهد مخاطبِ شعر نیز در تکمیل شعر، البته برای خود، مشارکت داشته باشد یا به قول معروف سپیدخوانی کند.
حسنپور در کتابش شعرهایی دارد که هر سطرش یک فعل دارد. در شعر سهسطری زیر، سه فعل داریم و اولین عیبِ آوردن سه فعل، اجازه ندادن به مخاطب برای مشارکت و مکاشفه در شعر است:
«ما را هراس جنگ با خود نیست
آنچه ما را تکان داد
سایهها بودند...» (همان، ص 8)
در اکثر شعرهای این کتاب به وفور فعلهایی داریم که میتوانستند نباشند، البته در جاهایی نیز آمدن فعل اجتنابناپذیر است.
«دیر نگاهت را رساندی
ترافیک شد» (همان، ص 60)
چهارمین و آخرین مؤلفهای که در این یادداشت به آن خواهم پرداخت، «طبیعتگرایی» در شعر کوتاه است. هرچند بسیاری از پژوهشگران و اساتیدی که در مورد شعر کوتاه نوشتهاند، بر این باورند که طبیعتگرایی با ترجمه هایکوهای ژاپنی از طریق شاملو و پاشایی وارد شعر کوتاه ایران شد، اما اگر به پیشینه شعر کوتاه فارسی، قبل ترجمهها نگاه بیندازیم، بهوفور طبیعتگرایی را خواهیم دید. اگرچه طبیعتگرایی همچنان یکی از مولفههای شعر کوتاه است ولی شعر کوتاه امروز دارد به سمت اجتماعیترشدن میرود.
طبیعت در اکثر شعرهای کتاب «سکوت را به ماه میبرم» حضور دارد:
«باران که بیاید
شفافتر
تو را خواهم دید» (همان، ص 43)
اما طبیعت شعر مرضیه حسنپور طبیعت شهر او، بندر گناوه، نیست! نه ساحلی در شعرها هست و نه دریایی. شعری است متناسب با زیست انسان شهری امروزی که در گیر و دار خانه و کوچه و خیابان و نهایتاً بام و آسمان بالای سرش است.
«پای فهمیدنم
لنگ میزند
وقتی تو در چشمهایم
سخنرانی میکنی» (همان، ص 23)
برای شعر کوتاه، مؤلفهها، ویژگیها و عناصری بیشتر از آنچه در این یادداشت آمد، میتوان برشمرد. برای مجموعه شعر کوتاه «سکوت را به ماه میبرم» مرضیه حسنپور هم میتوان محاسن دیگری برشمرد و البته ضعفهایی که برای یک شاعر تازهکار و کتاب اولی تجربهای است برای پختگی بیشتر.
نظر شما