گفتوگو با محمدحسین خسروپناه درباره وضعیت تاریخنگاری زنان در ایران معاصر/3
پژوهشهای تاریخی درباره زنان در سالهای پایانی قاجار درجا میزند/ دیجیتالشدن اسناد، انقلابی در تاریخنگاری است
محمدحسین خسروپناه میگوید: آنچه در مطالعات تاریخنگاری زنان بیشتر به آن توجه میشود، وضعیت زنان در سالهای پایانی دوره قاجار است! چرا این دوره آنقدر مورد توجه پژوهشگران و تاریخنگاران است؟ به این دلیل که راه همواری است و قبلا دیگران با پژوهشهای خودشان جنبههای مختلف وضعیت زنان را بررسی کردند؛ هر چند هنوز جنبههایی وجود دارد که میتوان بر آن دست گذاشت که چندان دیده نشده است.
به نظرتان کتابهای چاپ شده درباره تاریخنگاری زنان در چند سال اخیر تغییر و تحولی داشته است؟
برخی کارها در تالیفات تاریخ زنان مناسب امروز نیست، مثلا گردآوری و چاپ برخی مقالات درباره زنان که در نشریات قدیمی به چاپ رسیده است، چون امروز بیشتر نشریات قدیمی دیجیتال شده است و در دسترس همگان قرار دارد، اما قبلا به راحتی در دسترس نبودند. برای مثال من زمانی که کتاب «جمعیت نسوان وطنخواه ایران» را نوشتم، ناچار بودم برای پیدا کردن مطالب زنان در نشریات قدیمی صبح اول وقت اداری همراه کارمندان وارد ساختمان کتابخانه شوم و خیلی از مطالب را بنویسم اما دیجیتال شدن منابع تقریبا همه چیز را متحول کرد، دیگر نیازی به نوشتن مطالب نیست، اما در گذشته طبیعی بود که تلاش کنیم اسناد و مدارک را گردآوری کنیم و با چاپ آنها در یک کتاب در اختیار مخاطبان قرار دهیم. لذا اگر امروز بخواهم کتاب «جمعیت نسوان وطنخواه ایران» را بنویسم خیلی از مطالبی که در نشریات چاپ شده بود، اضافه نمیکردم و فقط شمارهای از نشریهای را میافزودم که در کتابخانه ملی، مجلس یا آستان قدس موجود نبود و تنها یک شماره منحصر که در دسترس کسی نیست، همان را به شکل کامل در کتاب میآوردم.
شما معتقدید با دیجیتال شدن اسناد و نشریات کار پژوهشهای تاریخی به ویژه در حوزه زنان باید بیشتر بر تحلیل متمرکز شود؟
امروز اگر بخواهیم درباره تاریخ زنان کار کنیم باید از این شیوه بهره بگیریم چون اشاره کردم نشریات و بسیاری از اسناد در دسترس همگان است و نیازی به صرفا چاپ آنها نیست، بلکه باید در مقدمه اثر جنبههای گوناگون نشریات یا اسناد بررسی شود و مولف به بررسی اسناد و نشریات بپردازد تا سخن جدیدی برای مخاطب داشته باشد.
چه اندازه کتابهای اندکی که در چند سال اخیر درباره وضعیت زنان در تاریخ معاصر چاپ شده به سمت تحلیل رفته است؟
وقتی کتابهای تحلیلی تاریخنگاری زنان که در چند سال اخیر چاپ شده، ورق میزنم انتظار دارم نسبت به بررسی و تحلیلهای 10 سال پیش، قویتر و بهروزتر باشد و مولفان جنبههای مختلفی را در نظر بگیرند، اما چنین چیزی نیست. برخی مجموعه مقالات یا نامهها را فقط چاپ میکنند در حالی که صرفا چاپ آنها کافی نیست، بلکه باید با تحلیل و بررسی همراه باشد وگرنه صرفا چاپ آنها به درد کسی نمیخورد. بنابراین پژوهشگران باید مقالات و نامهها را با توجه به زمان خودش مورد بررسی همه جانبه قرار دهند. به نظرم با توجه به کتابهایی که چاپ شده، سطح مطالعات کیفی نتوانسته رشد کند و این یکی از مشکلات این حوزه است، اگرچه در این میان بعضی کتابهای خوب هم منتشر شده است.
مشکل امروز پژوهشهای تاریخی زنان از نگاه شما چه مواردی را در برمیگیرد؟
بعضی از کتابها را که نگاه میکنم متوجه میشوم از روی کتاب دیگری رونویسی شده است؛ به شکلی که همه چیز را از یک کتاب دیگر به همراه یافتههای آن رونویسی کردند و نامی هم از مولفان کتاب نبردند. اما متوجه نیستند که کتابخوانهای حرفهای یا پژوهشگران این حوزه وقتی یک کتاب را ورق میزنند، به خوبی متوجه میشوند که مطالب تکراری و کپیبرداری است. لذا چنین مشکلاتی در پژوهشهای تاریخی زنان وجود دارد. به عبارتی طی سه دهه گذشته کتابها یا مقالاتی که نوشته شده است، نکته نو یا موضوع جدیدی را مطرح نمیکند؛ مثلا کتابی که در یک مقطع پژوهشی به چاپ میرسد مولف آن باید توجه داشته باشد که پیرامون چه مسائلی بحث میکند.
اگر موضوع جدیدی یا تحلیل تازهای را مطرح میکند، باید جنبههای بیشتری از آن موضوع را بررسی کرده و مورد توجه قرار دهد تا با اقبال مخاطبان مواجه شود. مشکل دیگر درست اینجاست که آن موقع دیگران با خواندن این نوع کتابهای قابل قبول شروع میکنند به نوشتن درباره مسائلی نزدیک به موضوع همین کتاب، اما کیفیت آن کتاب را ندارد و اگر دقت کنید متوجه میشوید که از روی کتاب قبلی کپی کردند در عین حال به کتابی که از روی آن نوشتند، کوچکترین اشارهای نکردند. در حالی که بنا به اخلاق پژوهش چنین کاری درست نیست. متاسفانه چنین جنبههایی هم وجود دارد. موضوع قابل توجه دیگر آنچه در مطالعات تاریخنگاری زنان بیشتر به آن توجه میشود، وضعیت زنان در سالهای پایانی دوره قاجار است.
به نظر شما در دوره پایانی قاجار دیگر موضوع جدی غیرتکراری درباره زنان وجود ندارد که نیاز به پژوهش و تالیف داشته باشد؟
اینطور نیست، هنوز موضوعاتی در این مقطع تاریخی وجود دارد که نیاز به پژوهش و تالیف دارد، ولی صحبت بر سر این است چرا این دوره آنقدر مورد توجه پژوهشگران و تاریخنگاران است؟ به این دلیل که راه همواری است و قبلا دیگران با پژوهشهای خودشان جنبههای مختلف وضعیت زنان را بررسی کردند هر چند هنوز جنبههایی وجود دارد که میتوان بر آن دست گذاشت که چندان دیده نشده است؛ برای مثال بعد از نوشتن کتاب «جمعیت نسوان وطنخواه» اسناد و مطالب زیادی پیدا کردم که حال اگر فرصتی بود شاید بتوان آنها را هم مطرح کرد، اما سوال این است چرا درباره وضعیت زنان در دوره رضاشاه و محمدرضاشاه کاری انجام نمیشود؟ هر چند کارهای کمی انجام شده اما نه به گستردگی سالهای پایانی قاجار.
شما معتقدید در حال حاضر پژوهشگران چندان با محدودیت منابع درباره تاریخنگاری زنان مواجه نیستند و اگر بخواهند مثلا سراغ موضوعاتی درباره وضعیت زنان در دوره پهلوی اول و دوم بروند، از این لحاظ مشکلی نیست؟
درباره همه دورههایی که اشاره شد منابع وجود دارد که ممکن است کم یا زیاد باشد یا در برخی موضوعات بسیار اندک باشد؛ مثلا درباره فعالیتهای مخفیانه زنان در دوره رضاشاه. به عنوان نمونه درباره فعالیتهای زنان مرتبط با حزب کمونیست منابع بسیار اندکی داریم اما در همین موضوع نیز چون نشریات به صورت دیجیتال درآمدند، دست ما چندان بسته نیست، البته بخشی از منابع در خارج از ایران هستند؛ برای نمونه مرکز اسناد سیاسی و اجتماعی در روسیه وجود دارد که بیشتر اسنادش به زبان روسی است اگرچه در میان اسناد آن سندهای فارسی هم پیدا میشود از جمله اسنادی مرتبط با حزب کمونیست ایران شامل یکسری گزارشها درباره فعالیتهای زنان در حزب کمونیست در دوره رضاشاه، گزارشهایی که از تهران ارسال شده است که من یکی از اسناد آن را در کتاب «جمعیت فرهنک» استفاده کردم. بنابراین اسناد و مدارک وجود دارد که شاید دسترسی به بعضی از آنها راحت نباشد. همچنین اغلب نشریات دوره پهلوی اول و دوم و بعد از انقلاب در کتابخانه ملی دیجیتال شده و قابل دسترسی است و برخی که عمدتا مربوط به حزب توده و جریان چپ است، در چند سال اخیر قابل دسترسی نیست. در حالی که در گذشته اسناد به این شکل در دسترس نبود و خوب است که این موضوع را مورد توجه قرار دهید.
در حال حاضر پژوهشهای شما با دسترسی به اسناد دیجیتال راحتتر شده است و این نحوه دسترسی باعث شده که پژوهشگر خارج از تهران هم به راحتی به اسناد دسترسی پیدا کند؟
بله و دیجیتال شدن اسناد تنها به مراکز و سازمانهای دولتی منحصر نمیشود، برخی موسسات غیردولتی هم سایتهایی دارند که بعضی اسناد، عکسها و نشریات را در آن قرار میدهند که برای برخی از پژوهشها بسیار مفید است، تصور کنید پژوهشگری در منزلش نشسته و از پشت کامپیوتر اسناد را میبیند و هر کدام را میخواهد با پرداخت پول نه چندان زیاد دانلود میکند و دیگر نیاز نیست برای دریافت آن دشواریهای بسیاری را تحمل کند و این خیلی خوب است. بنابراین اسناد و مدارک درباره فعالیت هر دوره زنان در تاریخ وجود دارد اما پژوهشگری که بتواند این اسناد را ببیند و تحلیل و بررسی کند و در کتاب قابل تاملی جای دهد، وجود ندارد! در حال حاضر خیلی از منابع دوره قاجار که چاپ سنگی، چاپ سربی و نسخههای خطی که در دسترس نبود به لطف دیجیتال شدن منابع در کتابخانههای تلگرامی و سایتها در دسترس پژوهشگران قرار گرفتند. از آن طرف کاری که کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران انجام داد، بسیار قابل توجه است و به تسهیل پژوهشهای تاریخی بسیار کمک میکند، مسئولان کتابخانه منابع دیجیتال شده چون کتابها، پایاننامهها و جزوهها را در کانال تلگرامی کتابخانه قرار داردند که به آسانی قابل دسترسی است.
دیجیتال شدن منابع و اسناد تاریخی چه تاثیری در میان پژوهشگران دارد؟
به نظرم این کار بسیار خوب باعث میشود که برخی از پژوهشگران اسناد، روزنامههای و عکسهایی را که دارند به برخی منابع اسنادی و آرشیوی بدهند تا دیگران هم از آنها استفاده کنند.
من برخی از روزنامههای 70 سال گذشته را که در آرشیو شخصی داشتم، هدیه دادم، چون نگهداری از آنها در آپارتمان به دلیل کمبود جا دشوار است و از طرفی مراقبت از منابع کاغذی شیوه خاصی چون اسیدزدایی دارد که کار هر کسی نیست؛ برای همین نیاز است که در آرشیوهای تخصصی نگهداری شوند. با توجه به فعالیتهایی که در دو سه سال اخیر صورت گرفت، پژوهشگران با کمبود اسناد و منابع برای پژوهش درباره وضعیت زنان در برهههای تاریخی مواجهه نیستد.
اما آزادسازی برخی از اسنادی که به فعالیتهای زنان در تاریخ معاصر اشاره دارد، شامل مرور زمان است، برای مثال ما به اسناد حضور زنان در سیاست پس از انقلاب کمتر دسترسی داریم، یعنی دست ما در پژوهش کاملا باز نیست، چون محدودیت اسناد همچنان وجود دارد.
بله، برخی اسناد هنوز آزاد نشده است و بعضی دیگر برای آزادسازی نیاز به زمان دارد. هر چند میتوان به بعضی از مراکز اسنادی مراجعه کرد و شاید بتوانید فهرستی از اسناد را که میخواهید ارائه کنید و این امکان وجود دارد که اسناد درخواستی را ببنید و بعضی را به شما بدهند. بنابراین به نظرم باید بررسی کنید که پژوهش در دوره دیجیتال چه تفاوتی با گذشته دارد؟ اکنون با دیجیتال شدن اسناد کار پژوهش بسیار راحتتر شده است.
شما هنوز هم درباره فعالیتهای زنان در تاریخ کار میکنید؟
بله، پژوهشی درباره حزب توده در دست تالیف دارم که بخشی از آن به زنان حزب توده اختصاص دارد و منابع و اسناد زیادی درباره آن وجود دارد که احتمالا «سازمان زنان حزب توده» به صورت یک کتاب به چاپ خواهد شد، هر چند هنوز برای این سخن زود است و باید دید آینده نشر به چه شکل خواهد بود. به هر حال امیدوارم با کمک پژوهش بتوان درباره زیست زن ایرانی در 100 یا هزار سال گذشته کتابهای خوبی منتشر شود و شناخت و آگاهی نبست به زن ایرانی را بالاتر ییرد و خواننده و پژوهشگر دچار توهمات و تخیلات نباشند و شناخت بهتری از زن ایرانی پیدا کند.
درباره وضعیت پژوهشهای تاریخی زنان بیشتر بخوانید:
توجه بیش از حد به تاریخ سیاسی مانع دیدهشدن زنان طبقه فرودست در پژوهشهای تاریخی است
متاسفانه هنوز از شیوه تاریخنگاری نو غفلت میکنیم/ اهمیت بالای پژوهشهای تاریخی انجمن زنان پژوهشگر
نظر شما