جمعه ۲۱ آبان ۱۴۰۰ - ۰۷:۰۳
نیما تحول‌ساز و راهگشای جریان‌‌های شعری بود/ امروز شعر نیمایی مغفول مانده است

مصطفی علیپور، شاعر، نویسنده و محقق ادبی تاکید دارد که نیما مسیری را برای شاعران باز كرد تا بتوانند بدون محدودیت‌هایی كه در قالب‌های كلاسیك وجود داشت، سخن بگویند.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، علی اسفندیاری، مشهور به نیما یوشیج، بنیانگذار شعر نو فارسی و شاعر بزرگ تحول‌سازی بود که با آشنایی کافی به سنت‌های عامدانه ساختار اشعار کلاسیک را متحول کرد و توانست فضا را برای سخن‌گفتن شاعران بازتر کند. فرارسیدن 21 آبان ماه، زادروز این شاعر بزرگ بهانه‌‌ای شد تا در گفت‌وگو با مصطفی علیپور، شاعر، نویسنده و محقق ادبی نیم‌نگاهی به هنر شاعری نیما یوشیج و تاثیر وی بر ادبیات معاصر داشته باشیم.

شما به عنوان کسی که چندین نوشتار  درباره نیما دارید و سال‌‌ها شعر نیمایی را به شاعران جوان درس داده‌اید، آیا لقب بزرگ‌ترین شاعر معاصر را لایق وی می‌دانید؟
شاعران بزرگ دیگری هم بوده‌اند که در طول تاریخ راه‌هایی برای شعر و ادبیات باز و تغییرات اساسی در روند ادبیات ایجاد کرده‌اند. نیما هم علاوه بر اینکه از بزرگ‌ترین شاعران معاصر است از این منظر که راهی تازه در مسیر چشم‌انداز شاعران معاصر ایجاد کرده است، اهمیت می‌یابد. همین دلیل می‌تواند کافی باشد برای اینکه وی را بزرگ‌ترین شاعر معاصر بدانیم. در مجموعه «صبح نمان» ۲۱ شعر از بهترین‌های وی‌ را انتخاب کرده‌‌ام و می‌توان آنها را در زمره شاهکارهای ادبیات فارسی نه فقط شعر معاصر به شمار آورد. از سوی دیگر نیما، بزرگ‌ترین معلم شعر معاصر است و شاعران بزرگی را در ادبیات معاصر از احمد شاملو گرفته تا فروغ فرخزاد، مهدی اخوان ثالث، نصرت رحمانی، فریدون مشیری، منوچهر آتشی، محمدرضا شفیعی کدکنی، یدالله رویایی، اسماعیل خویی و بی‌شمار شاعران پس از خودش را تحویل جامعه داده است. همچنین نیما، نظریه‌پرداز بزرگی بوده و می‌توان گفت پررنگ‌ترین وجه کار وی در تاریخ معاصر همین موضوع است. نیما در توجیه و معرفی آثارش ناگزیر نظریه‌هایی ساده فهم را تولید کرده که این نظریه‌ها از ماندگارترین و بهترین نظریه‌های دوران ماست.

لطفا درباره ساختار ویژه شعر نیمایی توضیح دهید.
شعر نیما دو ساخت دارد. یکی، ساخت صورت است که به موضوع زبان و لحن واژگان و ساختار نحوی و موسیقی مربوط می‌شود و دیگری ساخت معناست که حس، شهود، عاطفه، عنصر تخیل و از همه مهم‌تر ابهام را شامل می‌شود. ابهام ذاتی، قریحی و درونی شعر نیما ساخت معنا را ایجاد می‌کند و وقتی با شعر نیما رودررو می‌شوید، غیر از آن خصلت‌های خاص غیرقابل تردید زبان نیما، با ابهامی مواجه می‌شوید که با یک‌بار خواندن ممکن است قانع نشوید و شاید شعر را دریافت نکنید و ناگزیر باشید که چندین بار بخوانید و تامل و تفکر کنید.

آیا منظور شما پیچیدگی در اشعار نیماست؟
بسیاری ابهام را با پیچیدگی اشتباه می‌گیرند، درحالی‌که پیچیدگی در لفظ اتفاق می‌افتد و ابهام در ذات شعر. ابهام‌های نیما از جنس پیچیدگی نیستند، هرچند ممکن است در بعضی از شعرهای آغازین نیما رموز و پیچیدگی زبانی  وجود داشته باشد. حتی در شعرهای کمال‌یافته‌اش هم ممکن است باشد. اما دستاورد بزرگ نیما ابهام است و این ابهام که عنصر اساسی ساخت معنا در شعر نیماست، در واقع ظرفیت تاویلی را به شعر می‌دهد و باعث می‌شود یک اثر شعری به تعداد مخاطبانش تفسیر و معنا داشته باشد.

ابداعات و نظریه‌های نیما چه تاثیری بر شعر سپید گذاشت؟
اگر وزن شعر نیمایی را به عنوان یکی از ابداعات بپذیریم باید بگوییم شعر سپید به نوعی مدیون همین جسارت شجاعت و شهامت نیما در خروج از وزن عروض کلاسیک شعر فارسی است. چون اگر این اتفاق نمی‌افتاد شاید هیچ شاعری جسارت این را نمی‌یافت یا اصلا شرایط برایشان فراهم نمی‌آمد که حتی این سد وزن نیمایی را هم بشکند و از وزن عروضی کاملا خارج بشود. اگر همین وجه را بررسی کنیم در‌می‌یابیم حتی شاعران بزرگ سپیدسرا هم باید خودشان را وامدار اندیشه‌ها، ذوق و ذائقه زیبایی‌شناسی نیما بدانند. نظریه‌های ادبی نیما اصلا مربوط به دوره خاصی نیست و نیما بیشتر به ذات و ماهیت شعر پرداخته و شکل و فرم شعر را بررسی کرده است. امروز نیاز داریم نظریه‌های وی را دوباره بخوانیم و مرور کنیم. نیما برای نخستین بار نگاهی تازه به جهان و بینش جدیدی نسبت به هستی را مطرح کرد و تاثیر تئوری‌ها و نظریه‌های نیما در حال حاضر نیز همچنان ادامه دارد و در اشعار شاعران معاصر دیده می‌شود. حتی شاعرانی که پایبند به مبانی شعر نیما نیستند تحت‌تاثیر نظریه‌های نیما هستند.

نظر شما درباره مشهورترین اثر نیما یعنی «افسانه» چیست؟
نیما از افسانه شروع می‌شود که یک نقطه عطف و نقطه تحول در شعر فارسی است. از شعری که آرام‌آرام‌ بعد از یک دوران‌گذار بحرانی ادبی ارتباطش را با جامعه قطع می‌کند و در دوران مشروطیت کم‌کم به مردم نزدیک می‌شود و اوج این نزدیکی را در افسانه می‌بینیم. افسانه به لحاظ ارزش‌های زیبایی‌شناسی و شکل‌شناسی هم یک تحول بسیار بزرگ بوده است و می‌توان گفت در افسانه شاهد اوج شجاعت نیما در ایجاد تحول شعری هستیم.

نظر شما درباره جایگاه شعر نیمایی در ادبیات امروز چگونه است؟
امروز شعر نیمایی بسیار مغفول مانده است و شاعران ما از ظرفیت‌های آن غافل مانده‌اند. البته شاید به درستی می‌گویند که شعر نیما، شعر کلاسیک است، اما بسیاری از قالب‌های شعری کلاسیک همچنان مورد استفاده هستند و شاعر حق ندارد قالبی را به سبب کلاسیک بودنش حذف کند. قابلیت‌های شعر نیمایی از بسیاری قالب‌های شعر کلاسیک و سپید بالاتر می‌ایستد و در فرم و شکل شعر نیمایی، شاعر ‌می‌تواند بیان حماسی، تغزلی، تعلیمی و اجتماعی داشته باشد که بندرت در فرم‌های دیگر شعر فارسی محقق می‌شود.
 

در کتاب خود به نام «تا صبحدمان» که مقدمه‌ای بر زباشناسی تصویر و زبان شعر نیماست به چه نکاتی اشاره کرده‌اید؟
در این اثر که پیشتر منتشر شد، سعی‌کرده‌ام شیوه‌ها و شگردهای تصویری شعر نیما یوشیج را مورد توجه قرار دهم تا منبع و مقدمه‌ای برای شاعران جوان کشور باشد. بخشی از این کتاب به موضوع سنت‌ها و نوآوری‌های زبانی شعر نیما یوشیج توجه دارد و بخش پایانی نیز به درج گزیده‌ای از اشعار نو نیمایی اختصاص یافته است. اشعار گزیده موجود در این کتاب 30 قطعه شعر از میان اشعاری است که نیما از سال 1316 به بعد سروده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها