در نشست «اقبال لاهوری و نسخههای زندگی» مطرح شد:
اقبال لاهوری کارکرد ادبیات را خدمت به مردم میدانست
محمد سلیم مظهر در نشست «اقبال لاهوری و نسخههای زندگی» مطرح کرد: علامه محمد اقبال از شاعرانی است که ادبیات را لازمه زندگی میدانسته است. او معتقد بود که از ادبیات باید در راستای خدمت به مردم و تعلیم استفاده شود. غیرت، جوانمردی، آزادگی، عشق به خداوند و همبستگی نیز از آموزههای شعر علامه محمد اقبال است. او به این نکته در شعرش اشاره میکند که نمیتوان بدون کوشش و تلاش زندگی کرد. او اعتقاد به خداوند را شرط لازم زندگی خوب داشتن میداند. هدف اصلی او در آثارش نیز آموزش همین آموزههاست.
اقبال لاهوری شاعر، فیلسوف و سیاستمدار پاکستانی است که در ایران بیشتر با اشعارش شناخته شده است. مفهوم و مضامین اشعار او بیشتر به عشق، دین، قرآن و اخلاقیات اشاره دارد. او توانست اندیشه بیداری اسلامی را در ذهن مسلمانان بیدار کند و به همین دلیل است که به عنوان یکی از روشنفکران جهان اسلام شناخته میشود. اقبال لاهوری این فرصت را داشته است که در دانشگاههایی مانند دانشگاه مونیخ و کمبریج تحصیل کند. او بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه، او در دانشگاه به تدریس پرداخت و دروسی مانند اقتصاد، فسلفه، زبان عربی و... را تدریس کرد و به سرودن اشعاری به دو زبان فارسی و اردو پرداخت.
گزارشی از این نشست را در ادامه میخوانید.
در آغاز محمد سلیم مظهر، رییس دانشگاه سرگودها و قائممقام دانشگاه پنجاب به ایران سخنانی درباره این شخصیت برجسته جهان اسلام پرداخت و گفت: علامه محمد اقبال یکی از برجستهترین شخصیتهای علمی، فرهنگی و عارف بزرگ شبهقاره و آسیای جنوبی است. او به دو زبان اردو و فارسی شعر سروده است و به چندین زبان دیگر، مانند انگلیسی آثاری از خود باقی گذاشته اشت. تقریبا دوسوم سرودههای او به زبان فارسی است و قالبهای محتلفی دارد.
وی ادامه داد: اولین مثنوی او به زبان فارسی، «اسرار خودی» نام دارد و هجده سال پیش از درگذشت علامه چاپ شده است. آخرین کتاب او «ارمغان حجاز» است که به دو زبان فارسی و اردو منتشر شده است. خیلی جالب است که این مرد در زندگیاش به دو زبان انگلیسی و پنجابی صحبت میکرد، اما شعری با این زبانها، خصوصا پنجابی نسروده است. او بسیار تحتتاثیر مولوی بود و در آثارش این تاثرپذیری را میتوان دید.
علامه محمد اقبال از شاعرانی است که ادبیات را لازمه زندگی میدانسته است. او معتقد بود که از ادبیات باید در راستای خدمت به مردم و تعلیم استفاده شود. غیرت، جوانمردی، آزادگی، عشق به خداوند و همبستگی نیز از آموزههای شعر علامه محمد اقبال است. او به این نکته در شعرش اشاره میکند که نمیتوان بدون کوشش و تلاش زندگی کرد. او اعتقاد به خداوند را شرط لازم زندگی خوب داشتن میداند. هدف اصلی او در آثارش نیز آموزش همین آموزههاست.
در ادامه حکیمه دسترنجی، پژوهشگر حوزه ادبیات و اقبالشناس نیز به تحلیل برخی از اشعار اقبال لاهوری پرداخت و گفت: علامه اقبال نههزار بیت از پانزدههزار بیت شعرش را به زبان فارسی سروده است. او شاعری متعهد بود. این به این معناست که شعر را ابزار بیان افکار دینی، فلسفی و اجتماعی خود میدانست. این مسائل را میتوان در غزلیات «زبور عجم» بهوضوح مشاهده کرد. آنچه در این اثر مشهود است، آن است که علامه در صدد بیان چگونگی شکلگیری ارتباطش با حضرت حق است.
وی ادامه داد: در غزلیات آغازین بیشتر به فقر و نیاز خود اعتراف میکند و به زبان دعا از خدا میخواهد که درونش را با انوار روحانی و رازهای آنجهانی آشنا کند. بعدتر لحن غزلها تغییر میکند و خواستهها از منویات درونی فردی دور میشود. اینجاست که اومانیسم در شعر او شکل میگیرد و در کنار آن بحث ارتباط انسان با خدا و تعریف او از مقام انسان نیز عرضه میشود.
این پژوهشگر با اشاره به دید اقبال به جایگاه انسان گفت: او مرتبه بلندی برای انسان در نظر میگیرد و گاهی او را همعرض خدا میبیند. در بعضی اشعار او با لحن صریحی با خداوند گفتوگو میکند و رحمت بیشتری را طلب میکند. بخش دیگر این اشعار به اعتقادات آرمانی شاعر اشاره دارد.
وی در پایان اظهار کرد: اقبال به کنکاش در درون انسان میپردازد و به دنبال دلیل ایجاد حالات مختلف روحی در انسان است. اقبال در شعرش در جستوجو برای یافتن انسان است و از این رهگذر میخواهد به شناخت خداوند برسد. او معقد است که در این مسیر باید به نظریات نیچه نیز توجه کرد. البته تاثیر مولانا در این تفکر را نیز نباید از یاد برد.
نظر شما