چهارشنبه ۳ آذر ۱۴۰۰ - ۰۸:۴۵
میراث پوپولیسم و فاشیسم

وقتی ما از توتالیتاریسم صحبت می‌کنیم، آیا مقصودمان همان استبداد و دیکتاتوری در مفهوم کلاسیک آن است؟ نویسنده بر این موضوع تاکید می‌کند که هر کدام از این مفاهیم در جغرافیای غرب و شرق معانی متفاوتی دارند و توتالیتاریسم برآمده در قرن بیستم نیز خود دارای مفهومی متفاوت است.

به گزارش خبرگزای کتاب ایران(ایبنا): «توتالیتاریسم فرهنگی؛ از فاشیسم تا پوپولیسم در فرهنگ و هنر» کتابی است به قلم نظام بهرامی کمیل که به همت انتشارات کویر در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است. همانطور که از عنوان اثر برمی‌آید مولف در پی این است که مفهوم توتالیتاریسم، فاشیسم و پوپولیسم را در زیر سایه فرهنگ مورد بررسی قرار دهد و به همین منظور کتاب خود را در یک پیشگفتار و سه گفتار اصلی پیش برده است.

بهرامی کمیل در پیشگفتار کتاب با عنوان از استبداد تا توتالیتاریسم به سراغ این دو مفهوم و نشان دادن تفاوت میان آن‌ها رفته است، وقتی ما از توتالیتاریسم صحبت می‌کنیم، آیا مقصودمان همان استبداد و دیکتاتوری در مفهوم کلاسیک آن است؟ نویسنده بر این موضوع تاکید می‌کند که هر کدام از این مفاهیم در جغرافیای غرب و شرق معانی متفاوتی دارند و توتالیتاریسم برآمده در قرن بیستم نیز خود دارای مفهومی متفاوت است.

مولف گفتار نخست خود را با عنوان «از فاشیسم تا مائویسم فرهنگی» که بخش عمده کتاب را هم تشکیل می‌دهد به بررسی مفهوم فاشیسم و ابعاد متفاوت آن اختصاص داده است. در این بخش نویسنده به موضوعاتی چون سینما، معماری، ورزش، آموزش و پرورش و خانواده ورود می‌کند و از آنجایی که فاشیسم را در معنای کلی‌اش مد نظر داشته است، به سیاست‌های فرهنگی نازیسم در آلمان، بولشویسم در شوروی و انقلاب فرهنگی مائو در چین هم می‌پردازد.

در بخشی از این گفتار می‌خوانیم: «رابطه خاص فاشیسم با سبک‌های هنری تحت تاثیر رابطه آن با سنت و مدرنیته بود. همانطور که گفتیم فاشیسم به دنبال تلفيق سنت و مدرنیته بود و برخی از مؤلفه‌ها و ارزش‌های سنت و مدرنیته را می‌پذیرفت و برخی دیگر از آنها  را طرد می‌کرد. در حوزه هنر هم فاشیسم همین منطق ترکیبی را استفاده می‌کرد؛ خیلی از اهداف، ارزش‌ها و جنبه‌های زیباشناختی سبکی هنری را می‌پذیرفت و با برخی دیگر همدلی نداشت. در نتیجه موضع فاشیست در برابر سبک‌های هنری مبهم و تناقض آمیز بود. فاشیسم از نوستالژی سبک رمانتیسم و ضدیت آن با مدرنیسم راضی بود اما از آزادی و استقلالی که به هنرمند می‌داد رضایت نداشت. فاشیسم سبک انتزاعی و غیر واقع گرایانه آثار اکسپرسیونیستی را نمی‌پسندید اما عواطف درونی و ناخودآگاه، ترس، وحشت و اضطراب آن را دوست داشت.»

در گفتار دوم با عنوان «پوپولیسم فرهنگی» نویسنده به دنبال آشنایی مخاطب با مبحث پوپولیسم و ابعاد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن است. در حقیقت اگرچه پوپولیسم را نمی‌توان زیر عنوان کلی توتالیتاریسم قرار داد اما به دلیل برخی از شباهت‌ها و به ویژه به این دلیل که در اکثر حکومت‌های توتالیتر ما شاهد ظهور پوپولیسم هستیم، نویسنده گفتار مجزایی را نیز به پوپولیسم اختصاص داده است. در این بخش در دشواری تعریف پوپولیسم می‌خوانیم:« تعریف پوپولیسم بسیار مشکل است. بخشی از این سختی به خاطر آن است که پوپولیسم بیش از اینکه یک نوع ایدئولوژی سیاسی باشد، خصوصیتی است که می‌تواند در همه حکومت‌ها و در بین همه سیاستمداران دیده شود. در این معنا پوپولیسم یک صفت و فرهنگ سیاسی است و همان گونه که ممکن است حکومتی چپ گرا دچار آن شود؛ ممکن است در نظام های محافظه کار، دموکراتیک، و دینی هم دیده شود. به همین دلیل حکومت‌ها و سیاستمداران پوپولیست همانقدر که در کشورهای کمتر توسعه یافته مانند لیبی، ونزوئلا، مصر و بولیوی ظهور کرده اند در فرانسه (ژان ماری لوپن)، ایتالیا (سیلویو برلوسکونی)، کانادا (ویلیام ابرهارت) و آمریکا (جورج والاس و روس پروت) هم دیده شده‌اند. مشکل دیگر در تعریف پوپولیسم آن است که پوپولیسم یک دکترین مشخص در حوزه‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ندارد. پوپولیسم بر اساس فضای جامعه می‌تواند پرچم دفاع از استقلال، هویت، عدالت، برابری، ملیت یا مذهب را بالا ببرد.»

«درس‌هایی برای ما» عنوان گفتار سوم و پایانی کتاب است. نویسنده در این بخش  از تجربیاتی که حکومت‌های توتالیتری و پوپولیستی برای ما به ارث گذاشته‌اند سخن می‌گوید و اثرات آن‌ها را بررسی می‌کند.

در قسمتی از این بخش می‌خوانیم: ««تیموتی اسنایدر» پس از پیروز دونالد ترامپ در پستی فیس بوکی نوشت: «به هموطنان امریکایی هشدار می‌دهم که؛ آمریکایی‌های امروز هیچ باهوش‌تر و خردمندتر از اروپاییانی نیستند که در قرن بیستم شاهد غلتیدن دموکراسی‌هایشان در دام فاشیسم، نازیسم یا کمونیسم بودند. مزیت ما در این است که شاید بتوانیم از تجربه آنان درس‌هایی بگیریم و حالا وقت خوبی برای این کار است.» به دلیل استقبال از این مطلب کوتاه، او کتاب «استبداد: بیست درس از قرن بیستم» را نوشت. اسنایدر در این کتاب می‌گوید؛ اطاعت از دیکتاتورها خیلی وقت ها اجباری نبوده است و خیلی‌ها پیش از آن که کسی از آنها اطاعت بخواهد، زانو می‌زنند. او معتقد است هر کس می تواند با کارهایی به ظاهر کوچک، حامی بزرگی برای برابری و دموکراسی باشد. برای مثال؛ نداشتن زندگی خصوصی و استقلال فکر و عمل، بستری مناسب برای سوء استفاده استبداد است.»

«توتالیتاریسم فرهنگی؛ از فاشیسم تا پوپولیسم در فرهنگ و هنر» به قلم نظام بهرامی کمیل در 244 صفحه، شمارگان 500 نسخه و 55 هزار تومان توسط انتشارات کویر در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها