منیرو روانیپور با انتشار مجموعه داستان «گنجشک و آقای رئیس جمهور» در سال ۵۹ عملا نام خود را بهعنوان نخستین زن نویسنده صاحب اثر استان بوشهر در تاریخ ادبیات داستانی این اقلیم ثبت و در ادامه با نگارش آثاری مثل «کنیزو» خود را بهعنوان یک نویسنده صاحباندیشه و دغدغهمند در کشور مطرح کرد. ویژگی بارز این نویسنده پرداختن به زنان و مصائب و مشکلات آنها بود.
با این اوصاف، روانیپور آغازگر راه نویسندگان زن در بوشهر است و نقش بسزایی در بارور شدن نهال داستاننویسی جنوب دارد. پس از وی، نویسنده دیگری بهنام مهناز کریمی که غیربومی و ساکن بوشهر بود با انتشار رمان پستمدرنی بهنام «رقصی چنین» بههمت نشر «شروه» بهمدیریت سیدقاسم یاحسینی این مسیر را ادامه داد.
هر چند ادبیات داستانی استان بوشهر از آغاز تاکنون بیشتر متاثر از حضور نویسندگان مرد و موفقی مثل صادق چوبک، رسول پرویزی، احمد آرام، محمدرضا صفدری، محسن شریف، سعید بردستانی و... بوده و هست ولی با ظهور و ورود نویسندگان زن به این عرصه درخت نویسندگی این منطقه شاخ و برگ بیشتری گرفته است. نویسندگانی که زنانگی و ترسها و مصائبشان را در فضای جنوب به تصویر کشیدهاند و با زبان بیزبان به همه اجحافها و ستمهایی که بر آنها روا شده است، اعتراض کردهاند. نویسندگانی که در صورت رسیدن به فرم و سبک خود در نوشتن و اندیشگی میتوانند حرف زیادی در حوزه داستان کشور داشته باشند.
سهیلا شعبانی یکی از این زنان داستاننویس است که بهتازگی حاصل شش سال داستاننویسی خود را که در کارگاههای داستاننویسی جنوب داستان به مدیریت مهدی انصاری، نویسنده و منتقد ادبی پدید آمدهاند، در قالب کتابی با عنوان «تا انتهای همان کوچه» به همت انتشارات «بید» روانه بازار کتاب شده است. این اثر، ۱۱ داستان کوتاه این نویسنده را شامل «نخلهای بیسر»، «قاسو و دختر انگلیسی»، «حسرتی ابدی»، «انتظار»، «دیدار تلخ»، «تا انتهای همان کوچه»، «تردید»، «ماجرای اتاق شمالی»، «حلقه گمشده زندگی»، «سوءظن» و «ناخدا حیدر» دربرمیگیرد که همگی حال و فضایی بومی دارند. این مجموعه داستان شامگاه سهشنبه، دوم آذرماه با حضور جمعی از اهالی فرهنگ و مسئولان شهرستانی رونمایی شد.
مدیرعامل مجمع دانشآموختگان نواندیش استان بوشهر كه برگزاركننده اين برنامه بود، در بخش نخست این آيين گفت: خرسند هستیم که پس از دو سال تعطیلی فعالیتهای فرهنگی هنری در اثر شیوع کرونا، انتشار این مجموعه داستان بهانهای شد تا دوباره دور هم جمع شویم و از کتاب بگویم و حال خوب را به هم هدیه کنیم.
مبین کرباسی ادامه داد: این مجموعه داستان زبان گویای زنان بوشهری در دورههای مختلف تاریخی است که به قلم سهیلا شعبانی، نویسنده و روزنامهنگار جنوبی به نگارش درآمده است. بیشک امروز زنان نویسنده و فرهیخته سرمایههای ارزشمند اجتماعی هستند که باید قدر آنها را با حمایت و همراهی دانست.
وی در پایان یادآور شد: مجمع دانشآموختگان نواندیش استان بوشهر بهمنظور توسعه و پویایی فرهنگی استان بوشهر (که از تاریخ و فرهنگ غنی برخوردار است)، آمادگی هر نوع همکاری را با اهالی فرهنگ و هنر در انتشار آثار باکیفیت و اجرای طرحهای توسعهطلبانه فرهنگی دارد.
در بخش بعدی آیین رونمایی از مجموعه داستان «تا انتهای همان کوچه»، سیدقاسم یاحسینی، نویسنده، پژوهشگر و مورخ اجتماعی با مروری بر تاریخ داستاننویسی جنوب کشور و همچنین حضور زنان بوشهر در عرصههای مختلف در دوران پیش از انقلاب گفت: طبق بررسیهایی که صورت دادهام، در دوره پیش از انقلاب هیچ نویسنده زنی را در بوشهر نداریم که کتابی را منتشر کرده باشد. این جای شگفتی دارد! قطعا عوامل زیادی در این زمینه نقش دارند که نیاز به واکاوی و تفحص دارد. طبیعتا خلأ حضور زنان در عرصه داستان جنوب در دوران پیش از انقلاب بیش از اینکه ریشههای فرهنگی داشته باشد؛ ریشههای اجتماعی و روانشناختی دارد.
وی ادامه داد: بهدلیل پروژهای که در حوزه زنان نویسنده استان بوشهر در دست نوشتن دارم، در گفتوگویی که با مهدی انصاری، استاد داستاننویسی داشتم به واکاوی برخی از این علل و عوامل پرداختیم و عواملی را شناسایی کردیم ولی از دید من هنوز عوامل بیشتری میتواند در این زمینه نقش داشته باشد که نیاز به کشف شدن دارند.
یاحسینی با اشاره به اینکه منیرو روانیپور در سال ۵۹ با نوشتن و چاپ مجموعه داستان «گنجشک و آقای رئیسجمهور عنوان اولین نویسنده زن بوشهر را به خود گرفت، افزود: این اثر شامل ۸ داستان برای کودکان با سویههای سیاسی است.
این مورخ اجتماعی در ادامه فرهنگ سنتی و سرکوب زنان در جامعه مردسالارانه جنوب را از عوامل مهم حضور نداشتن زنان در عرصه اجتماعی و نویسندگی در دوره قبل از انقلاب معرفی کرد و گفت: در آن دوره زنان تنها میتوانستند در حمامها، حسینیهها، مساجد و مجالس مذهبی حضور داشته باشند. بنابراین حضور کنشمندانه و فیزیکی موثری در جامعه نداشتند. شوربختانه مردها هم بهدلیل ساختار سنتی جامعه از هرگونه اعتراضی از سوی آنها مصون بودند.
وی تصریح کرد: قطعا این سرکوب تاریخی یکی از اصلیترین عامل در تضعیف اعتماد بهنفس زنان در آن دوره بود. اين مسئله موجب شده بود که کنش و حضور اجتماعی نداشته باشند و در ناخودآگاه آنها سکوت به یک ارزش تبدیل شده بود که قادر به شکستن آن نبودند.
یاحسینی افزود: لالاییهای یکی از گونههای ادبی مهم است که متاسفانه مورد غفلت واقع شده و پرداختن به آن اهمیت زیادی دارد؛ چراکه این لالاییها داستانهای کوتاه زنان در آن عصر است که کوتاه و فابلیک در قالب واگویههای زنانه و آهنگین رخ عیان میکردند؛ قصههای غمانگیز زنان در جوامع مردسالار.
این پژوهشگر و نویسنده تصریح کرد: شکلگیری انقلاب دنیای زنانه را متاثر از دو عنصر متناقض کرد؛ از سویی حجاب را برای زنان اجباری کرد و از سوی دیگر، اما زمینه تعلیم و آموزش زنان را در جامعه پدید آورد؛ بهعبارتی با حجاب بخشیدن به زنان ایرانی، حضور آنها را در جامعه فراهم کرد. این در حالی است که شاید زنان در دوره پیش از انقلاب حجاب اجباری نداشتند اما حضور فیزیکی اثربخشی هم در جامعه نداشتند؛ ولی در هنگام انقلاب زنان پابهپای مردان در تجمعات و تظاهرات حضور داشتند. در حقیقت انقلاب یک نیروی آزادیبخش برای زنان ایرانی بود. طبیعتا تحولات اجتماعی همیشه آمیزهای از تناقضات بوده و هست. اگر انقلاب به زنان حجاب بخشید؛ اما آزادی و امکان حضور در جامعه را هم به آنها داد. همچنین قشر متوسط جامعه هم شکل گرفت.
به گفته وی، اکنون ما با زنانی تحصیلکرده، کتابخوان، باسواد و فرهیخته و نویسنده روبهرو هستیم. امثال سهیلا شعبانی سرمایههای اجتماعی ارزشمندی هستند که با حضور و کنشهای بجایشان دارند مسائل و مصائب زنان این منطقه را با نوشتههای خود عیان میکنند و توانمندیهای آنها را به رخ میکشند.
یاحسینی در پایان در خصوص مجموعه داستان «تا انتهای همان کوچه» یادآور شد: داستانهای شعبانی در این کتاب ساده با ساختاری ابتدایی و روان است که میتوانست بهتر هم باشد. بیشک این اثر مقدمهای برای خلق آثار قویتر از سوی این داستاننویس خواهد بود.
مهدی انصاری، نویسنده، منتقد ادبی و مدرس داستاننویسی هم در این آیین در خصوص مجموعه داستان سهیلا شعبانی گفت: شعبانی داستانهایش را متاثر از سابقه ژورنالیستی خود در فضای جنوب پدید آورده است؛ داستانهای رئالیستی که شخصیت اصلی همه داستانها زن است. بیشک در کشور ما رئالیستی نوشتن مخاطرهآمیز است و شعبانی این سبک و سیاق را برای نوشتن انتخاب کرده است.
وی ادامه داد: نویسنده در این مجموعه سعی کرده روایتها از نظر تاریخی متفاوت باشد و موضوعات مختلفی نظیر جنگ، حضور انگلیسیها در بوشهر و... را دستمایه خلق قصههایش کرده است؛ قصههایی که انگار ریشه در واقعیت دارند. همچنین داستانهای این مجموعه ساده و بدون پیچیدگی زبانی و روایی نوشته شدهاند. در کل نویسنده در ابتدای راه است و دارد در سبک رئال و بومینویسی طبعآزمایی میکند. امیدوارم شعبانی در اثر بعدی خود عمیقتر به لایههای جامعه بوشهری نفوذ کند و با اندیشهمندی بیشتری به خلق جهان داستانی خود مبادرت ورزد؛ چراکه او از زاویه خوبی به داستان نگاه میکند.
سهیلا شعبانی، نویسنده، شاعر و روزنامهنگار هم در آیین رونمایی از نخستین مجموعه داستان خود گفت: من در کودکی متاثر از مادربزرگ خودم که نامش خورشید بود اما بینصیب از دیدن نور و روشنایی و حافظ اشعار زیادی بود، به دنیای شعر و نوشتن علاقهمند شدم. او با وجود اینکه نابینا بود ولی شعرها را بدون هیچ غلطی روان و فصیح میخواند. بعد از اینکه مادربزرگم را از دست دادم، مصمم شدم که با نوشتن و شعر گفتن یاد او را در دلم زنده نگه دارم.
وی در پایان با بیان اینکه این داستانها را در کارگاه جنوب داستان در طول شش سال نوشتم، تصریح کرد: در داستانهایم از زنان جنوب و ظلمهایی که بر آنها روا شده، نوشتم و سعی کردم صدای گویای سکوت خاموششان باشم. همچنین بهدلیل علاقهای که به جنوب دارم، تلاش کردم در این مجموعه تا اندازهای اصطلاحات بومی و گویش جنوبی را منعکس کنم.
نظر شما